swc

swc

هجرت امام خمینی حرکتی تاریخ ساز در نهضت اسلامی

و نیز « هجرت » را یک « وظیفه الهی » معرفی می نماید و کسانی را که محیط کفر و جور را پذیرا می شوند و از تلاش برای رهایی از تعدی و ستم امتناع می ورزند و به توجیه ضعف و تزلزل خود در نفی کفر و ظلم می پردازند با این پرسش مشروع و معقول مواجه می نماید :

« الم تکن ارض الله واسعه فتها جروا فیها »

« آیا زمین خدا وسیع و پهناور نبود که در آن هجرت کنید و از محیط کفر و جور رها گردید » (2 )

همچنین قرآن کریم از سبقت گرفتن در هجرت و به دنبال آن خشنودی و رضوان الهی از این عمل بزرگ اجتماعی به عنوان دو ارزش والا یاد می نماید (3 ) و به این وسیله علاوه بر نمایاندن نقش حیاتی هجرت در راه خدا روحیه اشتیاق به این فعالیت و تلاش را در اهل ایمان می دمد. و نیز از هجرت تاریخی پیامبراکرم (ص ) از مکه به مدینه و آثار ارزشمند آن به صورت تجلی عینی و الگوی عملی این اصل و قانون بنیادین یاد می کند . (4 )
اصل و قانون « هجرت » در همه اعصار و زمان ها و در تمام نهضت های رهایی بخش اسلامی تسری دارد و تحول و حرکت می آفریند همچنان که « جهاد » به صورت یک قانون در همه عصرها و نسل ها سریان می یابد و تکلیفی است که بر دوش همه رهبران اسلامی و ملل مسلمان سنگینی می نماید.

در انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که با رهبری های جامع و شگفت انگیز و بی مانند حضرت امام خمینی اسلام تولدی دیگر یافت و قوانین جامع و ناظر به همه شئون حیات فردی و اجتماعی انسان احیا گردید و به نقش آفرینی پرداخت « هجرت » به صورت یک اصل و ارزش بزرگ در یکی از مقاطع حساس این نهضت پرفراز و نشیب به ظهور و بروز درآمد و منشا آثار بزرگ و فراموش نشدنی گردید.

در شرایطی که حضرت امام خمینی از نجف اشرف به رهبری انقلاب اسلامی اهتمام می ورزید و مراحل سخت و نفس گیر نهضت یکی پس از دیگری با تبعیت کامل و مثال زدنی ملت مسلمان ایران از اهداف راهبردی این پیشوای الهی طی می گردید و رژیم ستمشاهی حتی با کشتار مردم در 17 شهریور نتوانست روند روبه رشد این حرکت رهایی بخش را دچار اختلال و تزلزل کند عجز و ناتوانی و تلاش و حرکت برای یافتن راه گریز از بن بستی که برای رژیم پهلوی به وجود آمده بود رخ می نمایاند.

روز 27 شهریور 1357 آغاز حرکتی از جانب رژیم برای رهایی از این بن بست آزاردهنده بود . رژیم شاه برای محدود کردن دایره فعالیت چشمگیر و وقفه ناپذیر امام خمینی در هدایت انقلاب اسلامی در این روز به سفیر خود در عراق ماموریت داد تا با معاون رئیس جمهور عراق دیدار و گفتگو کند.

متعاقب این حرکت و تلاش روز اول مهرماه نیز وزیر خارجه ایران که برای شرکت در اجلاس 33 مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفته بود در حاشیه اجلاس و در مدت اقامت خود در آمریکا سه بار با وزیرخارجه عراق ملاقات کرد.

وزیر خارجه ایران نتیجه نهایی این دیدارها را این گونه اعلام نمود :

خمینی از عراق بزرگ ترین خدمت را به شاهنشاه آریامهر انجام دادم . » (5 ) ]امام [ « با فراهم کردن مقدمات اخراج در کنار این دیدار وزیرخارجه ایران با وزرای خارجه آمریکا و اسرائیل نیز ملاقات کرد و حمایت آنها را جلب نمود. پس از آن رژیم عراق از امام خمینی درخواست می کند که از مصاحبه با خبرنگاران پرهیز کند و به ایراد سخنرانی نپردازد و از نوشتن و صدور اعلامیه خودداری ورزد. امام خمینی از پذیرش شروط آنان امتناع می کند و در نتیجه منزلش توسط نیروهای عراقی محاصره می شود تا از این طریق مانع ارتباط ایشان با مردم ایران گردند.
براساس سندی از ساواک هیاتی از ایران در 10 مهرماه با یکی از مقامات عراق به نام « سعدون شاکر » در بغداد دیدار می کنند تا نتیجه فشارها و محدودیت های ایجاد شده علیه امام خمینی را بررسی کنند. این هیات نتیجه دیدارهای این مقام عراقی با امام خمینی را اینگونه به ایران گزارش می نماید :

خمینی ملاقات هایی کرده و وی را فردی سرسخت و مصمم در تعقیب نقشه های خود می داند و عقیده]امام [ « او با خمینی در مقابل تذکرات او که تکلیف ]امام [دارد که او به هیچ وجه از تعقیب هدف های خود انصراف حاصل نمی کند. کرده بود فعالیت های سیاسی را ترک کند گفته : « من هم اهل سیاست هستم و هم مذهبی . هیچ وقت از نظرات سیاسی خود عدول و نزول نخواهم کرد ... » (6 )

محاصره منزل امام باعث شد که مدت دو هفته پیام های رهبر انقلاب به ایران نرسد. در این مدت روحانیت و مردم به شدت خشمگین و نگران بودند و مرتب به برگزاری تظاهرات انقلابی و اعتراض آمیز اهتمام می ورزیدند که توسط ماموران رژیم به خاک و خون کشیده می شد.

در سطح کشور کارمندان بازاریان و کارگران با تعطیل و اعتصاب عمومی نفرت خویش را از عملکرد رژیم شاه اعلام داشتند. در شرایطی که با رهبری روحانیت و همکاری های صمیمانه مردم اعتصابات و اعتراضات روبه گسترش می رفت اعلام روزهای هفتم و هشتم مهرماه به عنوان تعطیل عمومی در سراسر کشور رژیم را به وحشت انداخت و موجب شد محاصره منزل امام را ابتدا تکذیب نماید و سپس به برطرف شدن محدودیت ها اعلام نظر کند!
حضرت امام خمینی برای تداوم نهضت و در حالی که ادامه اقامت خویش در عراق را مانع جدی این عمل می دانست تصمیم به هجرت از عراق به کویت گرفت .

حضرت امام را به کویت راه ندادند و مانع ورود آن رهبر الهی به این کشور شدند. امام خمینی تصمیم گرفتند به عراق بازگردند و از آنجا به پاریس هجرت نمایند. در همین شرایط بود که حضرت امام خمینی اعلام کردند که اگر هیچ کشوری مرا راه ندهد فرودگاه به فرودگاه می روم و صدای مظلومیت ملت مسلمان ایران را به گوش جهانیان می رسانم .

           من در حال گرفتاری ها و اشتغالات اخیر اخبار ایران و قیام های پی در پی نقاط مختلفه را مثل کرمانشاه و بعض مناطق کردستان و قتل هایی که به دست دژخیمان شاه واقع شده می شنیدم و هم متاثر و متاسف بوده و هستم و هم امیدوار و سربلند. امیدوار به شجاعت ملت بزرگ و سربلند از فداکاری آنان در راه اسلام و مستضعفین . سربلند باد ملتی که با فداکاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدهای مانع از آن را یکی پس از دیگری شکست . پیروز باد رادمردانی که با خون خود عزت بر باد رفته را باز گرفت و عظمت پایمال شده به دست سلاطین ستمگر را باز یافت . من وقتی مطالعه روحیه مردان و زنان جوان از دست داده را می کنم که شجاعانه در مقابل مصایب ایستادگی کرده و می کنند برای خود احساس شرمندگی می کنم ... » (7 )

به این ترتیب حضرت امام خمینی در یک اقدام بزرگ و سرنوشت ساز هجرت تاریخی خویش به پاریس را آغاز نمود. امام پس از استقرار در پاریس با مراجعه مکرر خبرنگاران خارجی مواجه شد و با تبیین اهداف انقلاب اسلامی و معرفی عملکردهای سیاه و تباه رژیم ستمشاهی و نقش استعمار خارجی و استبداد داخلی در به اسارت در آوردن طولانی و مستمر ملت ایران و غارت منابع ثروت سرشارشان موجب بیداری و آگاهی مردم کشورهای دنیا شدند. ضمن آن که از پاریس با صدور اعلامیه های راهگشا مراحل مختلف نهضت اسلامی را به نتیجه و ثمر نهایی نزدیک نمودند.

باید اذعان داشت که هجرت تاریخ ساز امام خمینی به پاریس نقش بسیار حیاتی و مبنایی در به ثمر نشستن نهضت اسلامی داشت و باید اعتراف نمود که اراده الهی در ورای این تصمیم بزرگ رهبر کبیر انقلاب هادی و راهنمای اصلی برای این حرکت تاریخی محسوب می شود.

حضرت امام خمینی در سخنانی که پس از پیروی انقلاب ـ در تاریخ 58 7 10 و در سالگرد هجرت خویش از نجف به پاریس ـ داشتند ضمن بیان چگونگی تحقق مراحل این هجرت تاریخی به نقش اراده الهی در انجام این حرکت بزرگ و سرنوشت ساز تصریح می کنند :

« من مختصرا قصه ای که واقع شد عرض می کنم . ما که از ترکیه وارد عراق شدیم بعد هم وارد نجف از طرف دولت عراق کرارا آمدند و اظهار داشتند که عراق مال شماست و هر جا باشید هر جا بخواهید هر کاری داشته باشید انجام می دهیم . تا دولتها تغییر کرد یکی پس از دیگری تغییر کرد و منتهی شد به این اواخر که ما مقتضی دیدیم بیشتر از آن مدت در عراق فعالیت بکنیم . کم کم دولت عراق به طور تدریج در صدد جلوگیری شد. ابتدا چند نفری در (اطراف ) منزل ما به عنوان حفاظت . و شایعه هم درست می کردند که اشخاصی آمده اند برای ترور شما. بلکه یک دفعه گفتند پنجاه نفر آمده اند! که من گفتم این متنش دلیل بر دروغ بودن است برای اینکه ترور پنجاه نفری هیچ وقت نمی شود باید یک نفر بیاید. کم کم مامورها زیاد شدند. باز هم همین که ما می خواهیم حفاظت کنیم . لکن من از اول به بعضی دوستان می گفتم قضیه حفاظت نیست قضیه مراقبت از این است که ما چه می کنیم . کم کم از بغداد یک وقت رئیس امن آمد... بعد از چند روز یک نفر دیگری آمد... به طور رسمی به ما گفت که ما چون یک معاهداتی تعهداتی با دولت ایران داریم از این جهت نمی توانیم تحمل کنیم که شما اینجا فعالیت بکنید... روز بعدش باز آمد و گفت نباید شما چیزی بنویسید یا در منبر صحبتی بکنید یا نواری پر کنید و بفرستید برای اینکه این مخالف تعهدات ماست . من به او گفتم که این یک تکلیف شرعی است که به من متوجه است . من هم اعلامیه می نویسم وهم در موقعش در منبر صحبت می کنم و هم نوار پر می کنم و به ایران می فرستم ... بالاخره منتهی شد به اینکه من همچو علاقه ای به یک محلی ندارم . من هر جایی که بتوانم خدمت بکنم آنجا خواهم رفت و نجف پیش من مطرح نیست که من اینجا بمانم . گفت : خوب شما هر جا بروید همین مسائل هست یعنی جلوگیری می شود. گفتم که من ـ در صورتی که هیچ در ذهن من این نبود تا آن وقت هم نبودـ که من می روم خارج . من می روم پاریس که مملکتی است که آن دیگر وابسته به ایران و مستعمره ایران نیست . البته ناراحت شد اما حرفی نزد... بعد حرکت کردیم طرف کویت و به سرحد کویت که رسیدیم بعد از چند دقیقه ای ... آمد آن مامور و گفت که نه شما نمی توانید بروید کویت . من گفتم به او بگوئید که خوب ما می رویم از اینجا به فرودگاه از آنجا می رویم . گفت خیر شما از همین جا که آمدید از همین جا باید برگردید. از همانجا ما برگشتیم به عراق . و شب بصره بودیم و فردایش به بغداد. و من در بصره بنابراین گذاشتم که نروم به سایر بلاد اسلامی برای اینکه احتمال همین معنا را در آنجاها می دادم . بنا گذاشتم برویم فرانسه ... ما هیچ بنا نداشتیم که به پاریس برویم . مسائلی بود که هیچ اراده ما در آن دخالت نداشت . هر چه بود و تا حالا هر چه هست و از اول هر چه بود با اراده خدا بود. من هیچ برای خودم یک چیزی که عملی که خودم کرده باشم یک چیزی برای خودم قائل باشم نیستم برای شما هم قائل نیستم . هر چه هست از اوست . کارهایی می شود که ما اصلا در ذهنمان نمی آمد که این کار مثلا باید بشود. می شد و می دیدیم که نتیجه دارد... » (8 )

به این ترتیب هجرت امام خمینی از نجف به پاریس نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران گردید و آغازی پر برکت برای حرکتی جدید در راستای طی مراحل سخت و پشت سرگذاشتن فراز و نشیب ها و گردنه های نفس گیر و پر مخاطره شد.

این هجرت تاریخی در طول هجرت پیامبران بزرگ و برای تغییر محیط و فضا جهت تلاش و فعالیت موثر به منظور ایجاد زمینه هایی که به تسهیل و تسریع در تحقق مراتب پیروزی انقلاب های الهی منتهی می گردد قرار داشت .

هجرت امام خمینی ریشه های درخت انقلاب اسلامی را قوام و ساقه های آن را دوام و شاخه هایش را انبوه و میوه هایش را سرشار ساخت .

هجرت امام خمینی زمینه ها را مساعد و بسترها را مناسب برای برآمدن فریاد بلند و رسای ملتی مظلوم و اسیر در زنجیرهای و گرفتار در چنگال های مخوف و خون آشام استبداد داخلی و استعمار خارجی از گلوی پیشوای آزاده و شجاع و از جان و هستی رسته ای شد که خواب را از چشمان ناپاک مستکبران ربود و طوفانی برانگیخت که طومار سیطره و ظلم بر سرزمین ایران را در هم پیچید و این طوفان هرگز از وزش نیفتاد که همچنان سهمگینانه همه مرزها را در نوردید و به صورت خشم مقدس و متجلی در نهضت جهانی اسلام قدرت های استعماری را در بیم و هراس افکند و امروز قدرت بزرگ « حزب الله لبنان » که موجودیت اسرائیل را به خطر انداخت و حامیان این رژیم غاصب را به خوف افکنده و « فلسطین » را به صورت نهضتی رهایی بخش در مقابل صهیونیسم قرار داده و ملل مسلمان سرزمین های اسلامی را به خویشتن اسلامی خود باز گردانده و می رود تا جبهه ای نیرومند علیه جهان کفر و شرک و نفاق به وجود آورد همه و همه از آثار و برکات این هجرت الهی و تاریخساز می باشد و این وعده خداوند است که پایان ظلمت « باطل » فروغ جهانتاب « حق » است .

پاورقی :

1 ـ قرآن کریم سوره انفال (8 ) آیه 74

2 ـ سوره نسا (4 ) آیه 97

3 ـ سوره توبه (9 ) آیه 100

4 ـ سوره توبه (9 ) آیه 40

5 ـ زندگینامه سیاسی امام خمینی محمد حسن رجبی ناشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ص 477
6 ـ همان منبع ص 480 و 481

7 ـ پیام حضرت امام خمینی به ملت مسلمان ایران از نجف اشرف و در آستانه هجرت به فرانسه 1357 714 صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج 3 ص 481 و 482

8 ـ صحیفه امام ج 10 ص 196 ـ 194

حضرت امام خمینی :

پیش من مکان معین مطرح نیست عمل به تکلیف الهی مطرح است مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است .

حضرت امام خمینی :

من وقتی مطالعه روحیه مردان و زنان جوان از دست داده را می کنم که شجاعانه در مقابل مصائب ایستادگی کرده و می کنند برای خود احساس شرمندگی می کنم .

حضرت امام خمینی :

ما هیج بنا نداشتیم که به پاریس برویم . مسائلی بود که هیچ اراده ما در آن دخالت نداشت . هرچه بود و تا حالا هرچه هست و از اول هر چه بود با اراده خدا بود. من هیچ برای خودم یک چیزی عملی که خودم کرده باشم یک چیزی برای خودم قائل باشم نیستم . برای شما هم قائل نیستم . هرچه هست از اوست . کارهایی می شود که ما اصلا در ذهنمان نمی آمد که این کار مثلا باید بشود می شد و می دیدیم که نتیجه دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد