تبیین دیدگاه امام خمینی درباره گناه بزرگ « هتک مومن » در فعالیت های سیاسی
به طور مکرر از رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای شنیده ایم که : « امام خمینی حقیقت همیشه زنده است » و « این انقلاب بی نام امام خمینی در هیچ نقطه از جهان شناخته شده نیست » .
همچنین رهبر انقلاب بارها اعلام نموده اند که : « راه ما راه امام خمینی است » و به طور متوالی به بهره وری های همه جانبه و کاربردی از اندیشه های والای حضرت امام و تبعیت از سیره و روش های او در ابعاد و جلوه های اخلاقی تربیتی عبادی اجتماعی فرهنگی سیاسی و حکومتی توصیه کرده اند.
تردیدی
وجود ندارد که حرکت در مسیر امام خمینی و تبعیت از تفکر و روش و سیره او
نباید در حرف و سخن محدود شود که باید به رفتار و عمل درآید و بدیهی است که
رهبر انقلاب نیز همواره بر پیروی عینی و عملی از آن پیشوای محبوب الهی
تاکید و اصرار ورزیده اند نه آن که کسی یا گروهی و جناحی با حرارت تمام
شعاری بدهد و از جایگاه و نقش حیاتی و تاثیر گذار تفکرات و سیره و روش های
امام سخن به میان بیاورد و وقتی نوبت « عمل » رسید هیچ نشانه و اثری از فکر
و سیره امام خمینی در افراد و جناح ها نیابیم و این روند همواره مکرر
گردد!
این واقعیت را فراموش نکنیم که رهنمودها و تفکرات حضرت امام
خمینی از متن دین برخاسته و به همین دلیل در قوانین کشور از جمله قوانین
قضایی نظام اسلامی به وضوح آثار آن تجلی و تسری دارد واز همین رو می توان
به این نتیجه رسید که رها کردن و یا در حرف و سخن محدود کردن تفکر و سیره
امام در واقع نوعی قانون گریزی نیز به شمار می رود.
اگر بخواهیم از اندیشه و سیره عملی امام خمینی به نیکی بهره ببریم باید همزمان با رخدادهای جامعه و برای مشخص کردن « راه » از « بیراهه » به این آبشخور زلال روی آوریم و جرعه گیری نمائیم .
اکنون پس از وقوع بسیاری از حرکات و رفتارهای ضد اخلاقی در صحنه انتخابات و تاثیرات منفی و زیانبار آن در مردم جامعه که با وسعت و سرعت گیری نفوذ آنها در همه شهرهای کشور و آلوده کردن و منحرف نمودن افکار عمومی همراه بود لازم است به اندیشه ها و روش های امام خمینی مراجعه کنیم و با جستجوی راه از کلام امام گاهی در مسیر آگاه سازی جامعه برداریم و از هم اکنون سهمی از بازسازی اخلاقی و معنوی کشور را برای جلوگیری از وقوع مجدد این جریان مسموم عهده دار شویم .
ما معتقدیم که این نوع مباحث از هم اکنون باید در سطح مطبوعات و نیز در محافل و گردهم آیی ها آغاز گردد و از همین امروز باید روشنگری و راهیابی برای نسل جوان ما که متاسفانه کمتر به وظایف خویش واقف و آشناست و بیشتر در دام جریان های فکری و سیاسی گرفتار است به صورت یک ضرورت حیاتی به منصه ظهور در آید و هیچ مسامحه و غفلتی روا داشته نشود.
توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که اگر بخواهیم جامعه ای زنده و پویا داشته باشیم باید با در نظر گرفتن جامعیت اسلام اصل تضارب آرا و برخورد اندیشه ها را در محیطی سالم به ظهور و بروز در آوریم که حاصل نهایی این عمل نمایانده شدن افکار و دیدگاه های صحیح و راهگشا خواهد بود. در تبیین اندیشه های امام خمینی نیز همین اصل باید مورد توجه و عمل درآید. یعنی در سطح مطبوعات و سایر رسانه ها و در محافل علمی آزادانه تفکرات و سیره و روش حضرت امام خمینی مطرح شود و مصادیق آنها به رخدادهای فرهنگی اجتماعی و سیاسی تطبیق گردد و تنها از این راه است که می توان اندیشه های آن رهبر محبوب و جامع نگر و دوراندیش را به بهره وری های به موقع و شایسته رساند.
در یکی از پیام های حضرت امام خمینی خطاب به ملت ایران درباره برخی از رفتار و حرکات ضد اخلاقی در صحنه انتخابات و ضرورت مراقبت های لازم به منظور جلوگیری از تکرار آنها و نیز توجه خاص به شدت آثار تلخ و آفات و خطرات این نوع مواجهات تامل می کنیم :
« لازم است مطلبی را که گاهی شنیده می شود که برای تبلیغات انتخاباتی بعضی از کاندیداها ـ خدای نخواسته ـ بعضی دیگر را تضعیف یا توهین می کنند در رابطه با آن تذکر دهم که امروز این نحو مخالفت ها خصوصا از چنین کاندیداهایی برای اسلام و جمهوری اسلامی فاجعه آمیز است . اگر فرضا کسی در دیگری مناقشه دارد ابراز آن و اظهار در بین مردم هیچ مجوزی ندارد و حیثیت و آبروی مومن در اسلام از بالاترین و والاترین مقام برخوردار است و هتک مومن چه رسد به مومن عالم از بزرگ ترین گناهان است و موجب سلب عدالت است . » (1 )
1 ـ اولین موضوع مهم در این پیام هشدار دهنده « تضعیف » و « توهین » کسانی است که بر مبنای قوانین جاری کشور دارای صلاحیت و شایستگی لازم جهت حضور در صحنه انتخابات می باشند.
نکته اول را از مبنای قانونی و حقوقی احراز صلاحیت ها آغاز می کنیم . آیا جز این است که براساس این اصل مورد تاکید شرع و عقل نمی توان چه به صورت چاپ بیانیه چه به شکل نگارش مقاله چه با روش حضور در محافل و مجالس تبلیغی و چه به شیوه انجام مناظره در رسانه ها به تضعیف و توهین کاندیداها پرداخت و این عمل چه توسط دیگران علیه کاندیداها و چه به وسیله کاندیداها غلبه یکدیگر محکوم و مطرود است و با تعالیم و ارزش های اسلامی ناسازگار می باشد .
بدیهی است همچنان که کاندیداهای حضور یافته در محافل و مجالس و رسانه ها نمی توانند به تضعیف و توهین علیه هم بپردازند تضعیف و توهین علیه غائبان در مناظرات به مراتب بالاتر امری زشت و ضد اسلامی می باشد زیرا این چه منطق و روش نکوهیده ای است که باید افراد غائب در حالی که در دفاع از خود محروم می باشند و وجود عینی در مناظره ندارند با تازیانه جور اخلاقی مورد تهاجم قرار گیرند و با قیافه های حق به جانب کسانی که خود را در انجام این عمل ناشایست محق می دانند پیشاپیش زیر سئوال بروند و متهم شوند و شخصیتشان ترور گردد !
2 ـ موضوع دومی که در رهنمود امام خمینی مورد توجه واقع می شود این است که عمل ناهنجار تضعیف و توهین برای « اسلام » و « جمهوری اسلامی » یک فاجعه بزرگ می باشد چرا که جایگاه دین مبین حق و نظام حکومتی برخاسته از آن با این رفتار و کردارهای ناشایست خدشه دار می گردد و صرف نظر از پی آمدهای تلخ آن برای جهان اسلام و مسلمانانی که در کشورهای غربی و اروپایی زندگی می کنند و همچنین بدون در نظر گرفتن آثار و نتایج نامطلوب آن در کشورهای دنیای غرب در داخل کشور و برای عموم مردم به ویژه جوانان و دانشجویان تلخ و آزار دهنده می باشد.
امام خمینی بارها تذکر دادند و درخواست کردند که مبادا وقتی در مراکز حکومتی و رسانه ها زبان به سخن می گشائید .سخنی مطرح کنید که هم در جهان خارج و هم در داخل کشور انعکاس ناگوار و نامطلوب داشته باشد.
3
ـ سومین موضوع مطرح در رهنمود امام درباره این واقعیت است که مناقشه و
اختلاف نظر و سلیقه و حتی دیدگاه ها و نظرات مبتنی بر نادرستی افکار و
عملکردهای طرف های دیگر که به طور معمول و متداول همیشه بوده و هست و خواهد
بود هرگز نمی تواند مجوزی باشد برای تخریب و تضعیف دیگران در انظار مردم .
هرگز نمی توان در تعالیم و قوانین اسلام مجوزی را یافت که بر آن مبنا
مناقشه و اختلاف افراد با یکدیگر دلیل مشروع و معقولی باشد برای حمله و
هجمه علیه دیگران و بروز رفتار و حرکت ضد اخلاقی و خلاف شرع . معمولا
افرادی به این گرایش ناصواب و عملکرد ناصحیح روی می آورند که خود برای خویش
مجوز صادر می کنند! و بدون هیچ هراسی از معاد و قیامت و اسیر در زندگی چند
روزه و آمیخته با لذت های کاذب مقام و ریاست به سهولت و راحتی همه چیز را
فدای نفسانیتهای سیاسی و شخصیتی خویش می نمایند و شگفت انگیز این که این
رفتار و حرکات را عین حقیقت و حق مسلم و شرعی و قانونی خود تلقی می کنند!
4 ـ به چهارمین موضوعی که امام خمینی در رهنمود و هشدارشان مطرح می کنند دقت کافی روا داریم :
« حیثیت و آبروی مومن در اسلام از بالاترین و والاترین مقام برخوردار است . »
این که امام خمینی آبرو و حیثیت مومن در دین مبین اسلام را « بالاترین مقام » معرفی می کنند بسیار تامل برانگیز می باشد و نشان می دهد که بازیگران صحنه های سیاسی در حالی که خود را تابع و پیرو اسلام و امام می دانند تا چه حد از حقایق و واقعیتها فاصله دارند!
برای این که مشخص شود مومن کیست و مقامش نزد خداوند چیست ابتدا از میان آیات مختلف قرآن نمونه ای ذکر می کنیم و سپس به برخی از روایات اشاره می نمائیم .
خداوند متعال در معرفی عناصر مومن و پاک چنین می فرماید :
« انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم »
« مومنان کسانی هستند که وقتی نام خدا برده می شود دلهاشان از درک عظمت الهی به لرزش می افتد. »
« واذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا »
« و چون آیات خداوند بر آنان خوانده شود ایمان خالص و زلالشان افزون گردد. »
« و علی ربهم یتوکلون »
« و به پروردگارشان در همه امور توکل می کنند. »
« الذین یقیمون الصلوه »
« آنان در پیشگاه حضرت معبود نماز می گزارند. »
« و ممارز قناهم ینفقون »
« و از آنچه روزیشان کردیم انفاق می کنند. »
« اولئک هم المومنون حقا »
« آنان به درستی مومنان حقیقی هستند. »
« لهم درجات عندربهم »
« و هم آنانند دارای درجات والا در نزد پروردگارشان »
« و مغفره »
« و دارای مقام مغفرت و آمرزش الهی می باشند »
« و رزق کریم »
« و از رزق و روزی کریم و نیکو برخوردارند » (2 )
مشاهده
می کنیم که عناصر مومن در هر مقام و موقعیت از کار و تلاش اجتماعی فرهنگی
اقتصادی علمی سیاسی و حکومتی از چه حضال ارزشمند و صفات والا و شخصیت های
سالم و پاک معنوی برخوردار می باشند و هم اینان هستند که باید به همان
ترتیب و شیوه ای که مورد بزرگداشت الهی قرار می گیرند در حیات جمعی مورد
اکرام و احترام خاص همه افراد و گروه ها واقع شوند و حرمتشان و حیثیت و
آبرویشان حفظ شود.
به دو روایت از مجموعه روایاتی که در توصیف مومن آمده است و مقام و منزلتشان را بالا و والا می داند دقت روا داریم .
پیامبر اکرم (ص ) می فرماید :
« المومن اکرم علی الله من ملائکته المقربین »
« مومن نزد خداوند متعال گرامی تر از فرشتگان مقرب اوست . » (3 )
حضرت امام جعفر صادق (ع ) می فرماید :
« المومن اعظم حرمه من الکعبه »
« حرمت مومن از کعبه بیشتر است ... » (4 )
5 ـ حضرت امام خمینی پس از نمایاندن حیثیت و آبروی مومن به عنوان بالاترین و والاترین مقام در دین اسلام به عملکرد زشت و خطرناک « هتک مومن » اشاره می نمایند و به صراحت اعلام می کنند :
« هتک مومن چه رسد به مومن عالم از بزرگ ترین گناهان است و موجب سلب عدالت است . »
به راستی شگفت انگیز است که با وجود تصریحات فراوان در متون و معارف اسلامی نسبت به معصیت و گناه بودن هتک مومن چرا برخی از افراد و گروه ها بی باکانه و بدون مهابا به تاخت و تاز در حریم آبرو و حیثیت چهره های مومن و صالح که به خدمات صادقانه و خالصانه در عرصه های گوناگون کار و تلاش و حوزه های مختلف تدبیر و مدیریت اشتغال دارند می پردازند و به این رفتار و عملکردهای تباه » افتخار هم می کنند ! و حال آن که حضرت امام نه تنها در این پیام که در پیام ها و رهنمودهای مکرر همه مسئولان و دولتمردان و هر فرد از آحاد ملت را از این عمل زشت نهی کرده اند و خطرات این رفتار ناشایست و ضد اسلامی را گوشزد کرده اند.
این هشدار که : « هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدی از ضوابط شرعیه نماید . » (5 ) یکی دیگراز موارد هشدارهای امام خمینی می باشد. و همچنین به سخنان ذیل که نمونه ای دیگر می باشد دقت کنیم که می فرماید :
« اگر خدای نخواسته خواستید به کسی جسارت کنید اهانت نمایید... بدانید که در محضر ربوبی هستید... و در حضور حق تعالی به بندگان او اسائه ادب می کنید و اهانت به بنده خدا اهانت به خداست . اینان بندگان خدا هستند خصوصا اگر اهل علم بوده در صراط علم و تقوا باشند . » (6 )
درباره منزلت خاص مومن نزد خدا و حرام و معصیت بودن هتک او روایت ذیل از رسول گرامی اسلام (ص ) بسیار بیدار کننده و راهگشاست .
روزی پیامبر اکرم (ص ) به کعبه نگاه کرد و فرمود :
مرحبا بالبیت .
آفرین بر تو ای خانه خدا.
ما اعظمک و اعظم حرمتک علی الله .
تو چقدر نزد خداوند ارجمند و محترم هستی .
والله للمومن اعظم حرمه منک
به خدا سوگند حرمت مومن از تو بیشتر است .
لان الله حرم منک واحده و من المومن ثلاثه : ماله و دمه و ان یظن به ظن السو.
زیرا خداوند از تو یک چیز را حرام کرد و از مومن سه چیز را : مالش را خونش را و سو ظن و گمان بد بردن به او را .(7)
علاوه بر حرام بودن مال و خون مومن سو ظن و بد گمانی به او نیز حرام است . حرمت دو مورد اول مشخص است لکن درباره مورد دوم این توضیح لازم است که اولا نفس عمل بدبینی و سوظن و بد گمانی نسبت به عناصر مومن و وارسته حرام قطعی است . ثانیا معاصی و گناهانی که همین بدگمانی ها عامل تولید و شکل گیری آنها می باشد نیز بسیار خطرناک و حرام قطعی می باشد. زیرا باید متوجه باشیم که سوظن و بدگمانی به مومن است که خاستگاه اصلی غیبت دروغ تهمت سخن چینی فتنه انگیزی تخریب و فریبکاری علیه او می شود. همین گناهی که به ظاهر در نگاه و فکر و دل افراد سطحی نگر و ضعیف الایمان « ناچیز » و « حقیر » نمایانده می شود و متاسفانه به همین دلیل ترک نمی گردد زمینه ساز معاصی و گناهان خطرناک دیگری می شود که در نهایت موجب فریب افکار عمومی و شکل گیری جنگ روانی علیه افراد و شخصیت های مومن و متعهد و خدمتگزار به دین و ملت و کشور می گردد و به مرور جامعه را در آتش خلافکاری و گناه ورزی هایی که اگر چه توسط مردم عادی و مبتلا به جهل و تحجر صورت می گیرد لکن برنامه ریزی و سازماندهی آن توسط بازیگران پشت پرده سیاست غیر اسلامی ـ والبته با نام اسلام و دین و یاری رسانی به انقلاب و نظام ـ تحقق می یابد!
آنچه به آن پرداختیم نشان می دهد که :
حیثیت و آبروی انسان های مومن و خدوم در هر لباس و دارای هر موقعیت از فعالیت و مدیریت از ولاترین و بالاترین « مقام » برخوردار می باشد.
هتک حرمت انسان مومن و خدمتگزار به ویژه اهل علم و تقوا از بزرگترین گناهان محسوب می شود.
مناقشه
و اختلاف نظر و عمل با کسی هرگز مجوز شرعی برای درمیان مردم مطرح کردن این
مسائل آن هم در تریبون های عمومی به ویژه رسانه های گروهی محسوب نمی شود.
رفتار و حرکات مبتنی بر هتک حرمت عناصر صالح و خدوم به ویژه در سطح کلان و توسط کسانی که برای انتخابات کاندید شده اند برای اسلام و جمهوری اسلامی « فاجعه » است .
حرمت
مومن بنا بر تصریح پیامبر اکرم (ص ) و ائمه دین (ع ) از حرمت کعبه بالاتر
است و از همین جا باید بفهمیم که غیبت ها تهمت ها دروغ ها فتنه ها تخریب ها
فریبکاری ها شایعه سازی ها شایعه پراکنی ها و شایعه پذیری ها چقدر زشت و
نکوهیده اند و معصیت و گناه بزرگ به شمار می روند و هیچ توجیه شرعی و عقلی
ندارند.
آن دسته از عناصر سیاسی و حکومتی ـ در هر مقام و ریاست ـ که با
چهره های حق به جانب و در حالی که خود را در زیر پا گذاشتن قوانین قضایی و
تهاجم علیه دیگران « محق » می دانند جز این که یا دچار « توهم » در نگرش
های اسلامی هستند و یا اسیر در چنبره « نفسانیت سیاسی » می باشند و به همه
چیز و همه کس یورش می برند و همه حریمهای انسان های مومن و فکور را پاره می
کنند هیچ گمان صحیحی نمی توان به آنان برد و نباید واضحات را انکار کرد و
ظلمت را روز پنداشت که این نیز در جای خود و در متن معارف اسلامی به تصریح و
تاکید در آمده است .
عمل افراد و عناصری که به سهولت به هتک مومنان خالص و فداکار می پردازند در نهایت موجب « سلب عدالت » از آنان می گردد و این واقعیتی است که در متن دین و در آخرین عبارات از رهنمودی که از امام خمینی مطرح کردیم گنجانده شده است و جای هیچ تعارف و مصانعه و مسامحه ای وجود ندارد و مفهوم و مصادیق سلب عدالت هم در فقه اسلام و درباره همه افراد و دارای مسئولیت های گوناگون در تمام عرصه ها مشخص گردیده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :
1 ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج 17 ص 133 و 134
2 ـ قرآن کریم سوره انفال (8 ) آیات 4 ـ2
3 ـ میزان الحکم ج 1 ص 390
4 ـ همان مدرک
5 ـ صحیفه امام ج 17 ص 141
6 ـ جهاد اکبر با مبارزه با نفس اثر امام خمینی موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص 42
7 ـ میزان الحکمه ج 1 ص 390
این که امام خمینی آبرو و حیثیت مومن در دین اسلام را « بالاترین مقام » معرفی می کند بسیار تامل برانگیز می باشد و نشان می دهد که بازیگران صحنه های سیاسی در حالی که خود را تابع اسلام و امام می دانند تا چه حد از حقایق و واقعیت ها فاصله دارند!
جنگ روانی علیه شخصیت های مومن و خدمتگزار اگر چه توسط مردم عادی و مبتلا به جهل و تحجر صورت می گیرد لکن برنامه ریزی و سازماندهی آن توسط بازیگران پشت پرده سیاست غیر اسلامی ـ و البته با نام اسلام و دین و یاری رسانی به انقلاب و نظام ـ تحقق می یابد!
حرمت مومن بنا بر تصریح پیامبر اکرم (ص ) و ائمه دین (ع ) از حرمت کعبه بالاتر است و از همین جا باید بفهمیم که غیبت ها دروغ ها تهمت ها تخریب ها فتنه ها و هتاکی ها از معاصی و گناهان بزرگ می باشند و هیچ توجیه و مجوز شرعی ندارند. معمولا کسانی به این گرایشات باطل روی می آورند که خود برای خویش مجوز صادر می کنند و بدون هیچ هراس از معاد و قیامت و اسیر در لذت های کاذب مقام و ریاست همه چیز را فدای نفسانیت های سیاسی و شخصیتی خویش می نمایند و شگفت انگیز این که این رفتار و حرکات را عین حقیقت و حق مسلم و شرعی و قانونی خود تلقی می کنند!