swc

swc

امام خمینی الگوی عملی در مصرف صحیح

نگرشی بر اصل پرهیز از « اسراف در خرید » در سیره و روش امام خمینی

اصلاح الگوی مصرف نه امری سطحی و شعاری است که بزودی فروکش کند و هر فرد از آحاد جامعه به راه خویش رود و به کار خویش مشغول شود و دیگر بار همان روند و روش های گذشته تداوم یابد و نه ضرورتی است که به مقطعی خاص از حیات جمعی محدود گردد و تلاش و فعالیتی چه در ابعاد فکری و نظری و چه در جنبه های رفتاری و عملی انجام شود و از این پس همه چیز به فراموشی گراید و از ذهن و فکر خارج شود که گویی چنین موضوع و ضرورتی در عینیت جامعه و کشور وجود خارجی ندارد و این بار نیز همچون هر بار در مکرر شعارها و عملکردهای شتاب آلود و سریعی که توسط افراد و گروهها در درون و برون دولت و توسط کارگزاران و اهل قلم و بیان صورت می گیرد حرف و سخنی و پند و توصیه ای و کنگره ای و پس از آن همه چیز در مجاری خود و با راه و روش های همیشگی و اسیر در حلقه های اسارت « عادت » و « تقلید » از الگوهای مصرف غربی و غیر بومی و ضد اسلامی امتداد یابد!


برخلاف این نگرش های سطحی و گرایش های بی بنیان و آمیخته با شعار و به دور از شعور « مصرف » موضوعی حائز اهمیت و اساسی و حیاتی می باشد و به همین دلیل « اصلاح الگوی مصرف » نیز جایگاه خاص خود را می یابد و تلاش فکری و عملی بزرگ و فراگیری را می طلبد که باید از استحکام و استمرار برخوردار باشد.
از میان راهکارهای تاثیرگذار و تحول زایی که می توان برای نیل به مصرف صحیح از آنها بهره برداری جامع و متداوم نمود « الگوهای عملی » در اسلام می باشد.

در متن فرهنگ و معارف اسلامی همواره و به طور مکرر تاکید شده است که « ایمان » باید آمیخته با « عمل » باشد و در غیر این صورت فاقد اعتبار و ارزش است .

قرآن کریم که سرچشمه اصلی همه معارف اصیل و متقن اسلامی می باشد « مسلمان » را دارای هویتی از ایمان و عمل می شناسد و هر کس که در باور و اعتقاد بماند و به اعمال و رفتار صالحی که در واقع باید آثار تسری ایمان در اعضا و جوارح باشد روی نیاورد ایمان ندارد!

عبارت « الذین آمنوا و عملوالصاحات » فراوان و مکرر در قرآن کریم تجلی و ظهور دارد(1 ) و این نشان می دهد که ایمان بدون عمل پذیرفته نیست و هر ایمان آورده ای باید با عمل خویش زلالی ایمانش و صداقت اقرارش را اثبات نماید.

این آیه شریفه قرآن که می فرماید : « من احسن قولا ممن دعا الی الله و عمل صالحا » : چه کسی نیکو گفتارتر از کسی است که مردمان را به سوی خدا فرا می خواند و خود عمل صالح و نیک انجام می دهد . » (2 ) و نیز این آیه شریفه که می فرماید : « لیس للانسان الا ما سعی » : « انسان را جز برای آنچه با سعی و عمل انجام می دهد پاداش نخواهد بود . » (3 ) به وضوح و صراحت پیوند ناگسستنی ایمان و عمل را تثبیت می نماید.

وقتی این حقیقت همواره در برابر دیدگان فکر و دل ما قرار گیرد که : ایمان جز به عمل نیست و عمل از اجزا ایمان است و ایمان جز با عمل برقرار نمی شود . » (4 ) این نتیجه حاصل می شود که پیشتازان ایمان خالص و زلال و عمل پاک و منزه ـ یعنی هم آنان که به قله های رفیع و بلند عشق و تقوا و عرفان و معنویت اصیل و ناب اسلامی صعود کرده اند و از همه قیود رسته اند و در خدا محو شده اند ـ می توانند در ارائه تعالیم و ضوابط و ارزش های اسلامی « الگوی عملی » شوند و این دستور العمل صریح و عمیق و راهگشای حضرت امام جعفر صادق (ع ) را که فرمود : « کونوا دعاه الناس با عمالکم » : « مردمان را با اعمال صالح و نیک خود به سوی تعالیم و قوانین اسلامی ترغیب و دعوت نمائید . » (5 ) در تمام رفتار و کنش های فردی اجتماعی سیاسی فرهنگی اقتصادی اخلاقی و تربیتی به تجلی و تسری در آورند.

پس از ائمه اطهار(ع ) که هرکدام کامل ترین الگوی عملی در نمایاندن حقایق دین و دعوت مردمان به تعالیم و دستورالعمل های اسلامی بوده اند علمای ربانی و عرفای کامل و واصل نیز با عملکردهای دقیق و ظریف خود و به تبعیت از پیشوایان معصوم (ع ) به صورت الگوهای عملی تبلیغ گرو دعوت کننده مردم جامعه به ضوابط و ارزش های اسلامی در موضوعات گوناگون بوده اند و حضرت امام خمینی از چهره های شاخص و مصداق های بارز این الگوهای عملی در میان علمای ربانی و عارف و عامل به تمام دستورالعمل های دینی می باشد.

باید اذعان نمود که حضرت امام خمینی پس از امامان معصوم (ع ) والاترین الگوی عملی برای این عصر و نسل و همه اعصار و نسلها می باشد. این اعتقاد و باور دارای پشتوانه ای بزرگ از مستندات مبتنی بر مشاهداتی است که در اوراق تاریخ ما ثبت و ضبط گردیده است . این مشاهدات ثبت شده دو دسته اند. دسته اول مربوط به رفتار و اعمال و مواضع امام در تمام مراحل حیات ـ پیش و پس از انقلاب ـ می باشد که انعکاس اجتماعی داشت و مردم جامعه ایران و کشورهای اسلامی و حتی مردم دنیای غرب و شرق به نسبتهای مختلف از آن آگاه گردیدند. دسته دوم از این مشاهدات بدون انعکاس بیرونی و اجتماعی توسط اعضای خانواده و آشنایان امام و اصحاب و یاران خاص ـ همچون علمای متعهد و مبارز و در تعامل پیوسته با آن پیشوای محبوب الهی ـ به ضبط و ثبت در آمده است .

یکی از خسران ها و زیان های جامعه ما این است که در شناساندن امام خمینی به ملت ها و الگوگیری از شخصیت والای این رجل الهی به سخنان و رهنمودها و اندیشه های او اکتفا کرده ایم و از این بیشتر به کنکاش و بررسی نپرداخته ایم و حال آن که بخش وسیعی از آنچه از امام خمینی به یادگار مانده و می تواند در الگوگیری به پیروی و تبعیت درآید اعمال و رفتارهای مختلف امام در تمام موضوعات می باشد که امروز به صورت مشاهدات و خاطرات از آن یاد می کنیم .

بدیهی است بخشی از این مشاهدات به صورت آثار مکتوب به جامعه عرضه شده است و آن گونه نیست که هیچ اثر و خبری از این نوع گنجینه ها نباشد. لکن باید توجه داشت که از این مجموعه های منتشر شده از مشاهدات و خاطرات آن گونه که شایسته است نکته یابی و پیام گیری نشده است که باید این ضعف و نقص به مرور مرتفع گردد.

امام خمینی در همه چیز « الگوی عملی » بود نه در یک موضوع خاص . در میان جنبه ها و جلوه های گوناگون رفتاری و عملی امام خمینی « مصرف » جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد و این خود دارای ابعاد موضوعی مختلف می باشد.

یکی از مراقبت های دقیق و شیوه های زیبای امام خمینی برای عمل به تعالیم مقدس اسلام درباره « مصرف صحیح » جلوگیری شدید از « اسراف در خرید » بود.

بتدا لازم است آفت اسراف و زیاده روی در خرید را مورد مداقه قرار دهیم و سپس مراقبت های ویژه و خاص امام خمینی در این موضوع را به نظاره بنشینیم .

اسراف در خرید یکی از آفات بزرگ مصرف صحیح می باشد و امروز از عوامل مهم در به هدر رفتن نعمت های الهی به شمار می رود. زیرا وقتی بیش از نیاز ضروری هر فرد و خانواده احتیاجاتی همچون مواد غذایی و میوه جات و پوشاک تهیه شود به طور طبیعی باقیمانده آنها ضایع می شود و بدون استفاده می گردد.

بعضی از اوقات « فروشنده » زمینه ساز اصلی اسراف در خرید می باشد. به این ترتیب که بر خلاف تقاضای خریدار که یک یا دو کیلو میوه طلب کرده است مقداری بیشتر در ترازو می گذارد و خریدار را تشویق می کند که به دلیل مرغوب یا ارزان بودن میوه بیشتر بخرد و ببرد! همین مشکل به هنگام خریدن مواد غذایی یا پوشاک نیز وجود دارد به طوری که بعضی از مواقع مشاهده می شود برخی از خانم ها دو کیف یا دو کفش خریداری می کنند و حال آن که به یکی از آنها احتیاج دارند و آنگاه که در برابر این پرسش قرار می گیرند که چرا دو کفش و دو کیف خریده ای پاسخ می دهند : ارزان بود و فروشنده از مرغوبیت جنس و گران شدن آن در آینده خبر داد!

بعضی از افراد خانواده ـ چه زن و چه مرد ـ به هنگام خرید به این دلیل در دام اسراف می افتند که با « تلقین به خود » یا « باورداشت های غلط و خرافی » برای خویش کسرشان می دانند که به اندازه و براساس نیاز میوه و مواد غذایی یا پوشاک تهیه کنند! اینان براین مبنای متزلزل و بدون پشتوانه شرعی و عقلی اجناسی تهیه می کنند که به آن ها نیاز ندارند و در نتیجه آن مقدار اضافی تلف و تباه می شود و گناه اسراف در خرید و مصرف نعمت های الهی را وارد نامه اعمال خود می کنند!

پاره ای از مواقع مرد خانه در بهینه سازی خرید و مصرف صحیح مراقب و کوشا می باشد و سعی دارد از اسراف در خرید اجتناب ورزد ولی زن خانه با این شیوه مصرف موافق نیست و پیوسته شوهرش را ترغیب و تشویق می نماید که بیشتر بخرد و به خانه بیاورد!

این گروه از زنان حتی به این القائات روی می آورند که : دوست دارند وقتی تقاضای خرید 3 کیلو میوه می کنیم ـ که البته یک کیلوی آن اضافی است ـ مرد خانه 4 یا 5 کیلو میوه بخرد و به خانه بیاورد!

شگفت انگیز این که برخی از این خانمها مردان دیگر ـ از همسایگان یا آشنایان ـ را به رخ می کشند و شوهران خوبش را وادار می کنند که همچون آنان عمل نمایند و همیشه با دست پر و با انبوهی از احتیاجاتی که نیمی از آنها مورد احتیاج نیست به خانه بیایند!

حضرت امام خمینی یک الگوی کامل در جلوگیری از اسراف در خرید بودند همچنان که این پیشوای الهی در سایر ابعاد و جلوه های مقابله با مصرف زدگی و تلاش عملی به منظور تحقق مصرف صحیح در جامعه الگوی کامل بوده اند.

از میان نمونه ها و مصادیق این مراقبت و تلاش امام خمینی به ذکر چند نمونه و درس و پیام گیری از آنها بسنده می نمائیم .

1 ـ یکی از علما که از نزدیک با حضرت امام خمینی معاشر بوده است و در دوران تبعید امام در عراق رفتار و عملکردهای دقیق این پیشوای بزرگ را مشاهده کرده است نقل می کند :

امام نسبت به امور مالی احتیاط فوق العاده ای داشتند مثلا اگر می خواستند آبلیمو بگیرند به خدمتگذار خود دستور می دادند : « فقط پنج فلس (6 ) بگیر » یعنی به اندازه یک لیوان .

هر چند خدمتگذار اصرار می کرد که : « یک شیشه می گیرم »

امام می فرمودند : « نه فعلا به اندازه ای که لازم است باید بگیرید. »

سبزی که می خواستند بگیرند بیش از چند فلس نمی گرفتند . (7 )

2 ـ یکی از کسانی که در نوفل لوشاتو برخی از امور مربوط به اقامتگاه امام از جمله بعضی از خریدها را به عهده داشت چنین نقل می کند :

روزی من در نوفل لوشاتو به علت ارزانی در حدود 2 کیلو پرتقال خریدم . فکر کردم که هوا خنک است و برای سه الی چهار روز پرتقال خواهیم داشت . امام با دیدن پرتقال ها فرمود : « این همه پرتقال برای چیست »
من هم برای این که کار خودم را توجیه کرده باشم عرض کردم : پرتقال ارزان بود برای چند روز اینقدر خریدم .
ایشان فرمودند : « شما مرتکب دو گناه شدید. یک گناه این که ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیم و دیگر اینکه شاید امروز در نوفل لوشاتو کسانی باشند که تا به حال به علت گران بودن پرتقال نتوانسته اند آن را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن می توانستند مقداری از آن را تهیه کنند در حالی که این مقدار پرتقال را برای سه یا چهار روز آن هم به جهت ارزان بودن آن خریده اید. ببرید مقداری از آن را پس بدهید. »

گفتم : پس دادن آنها ممکن نیست .

ایشان فرمودند : « باید راهی پیدا کرد. »

عرض کردم : چه کار می توانیم بکنیم

ایشان فرمودند : « پرتقال ها را پوست بکنید و به افرادی بدهید که تا حالا پرتقال نخورده اند شاید از این طریق خداوند از سر گناه شما بگذرد . » (8 )

دو نمونه از مراقبت های دقیق و عبرت آموز امام خمینی در جلوگیری از اسراف در خرید را از نظر گذراندیم .
آنچه در این دو نمونه از عملکردهای امام خمینی برای جلوگیری از اسراف در خرید به صورت درس و پیام ذخیره راه زندگی فردی و اجتماعی ما می گردد این است که این پیشوای محبوب از جهتی به هدر رفتن و خوب استفاده نکردن از نعمت های الهی توجه دارند که در اثر انباشتن آنها به شکل غیرضروری به وجود می آید. زیرا وقتی مواد غذایی و میوه و سبزی بیشتر از حد نیاز خریداری شود دو راه باقی می ماند. یا باید برای جلوگیری از فاسد شدن آنها در « خوردن » از حد اعتدال و نیاز خارج شویم و به « پرخوری » روی آوریم و انبان شکم را در حالی که به اندازه کافی در آن غذا و میوه جای گرفته است لبریز کنیم که متاسفانه برخی از افراد اینگونه عمل می کنند و دیگران را نیز با این عبارات که « بخورید زیاد آمده حیف است » ترغیب به این کار خطا می کنند. این راه در نهایت به بیماری های دستگاه گوارش منتهی می گردد چنان که ثابت گردیده است که بیشترین ابتلائات گوارشی در اثر پر خوری به وجود می آید و از این بدتر امراض وحشت زایی چون بالا رفتن چربی و فشار خون و گرفتگی عروق و بروز سکته ها ناشی از افراط در خوردن بی رویه و زائد بر نیاز می باشد.

راه دوم بدون استفاده ماندن مواد غذایی و میوه و سبزی می باشد که به طور طبیعی به مرور فاسد و ضایع می گردند و به این ترتیب هم هزینه های اضافی پرداخت شده برای خرید آنها یک ضرر و زیان اقتصادی می شود و هم نعمت های الهی این گونه از بین می روند و شکر و سپاس از آنها که بهترین مصداق آن بهره برداری صحیح از نعمت ها در جایگاه های خود و ممانعت از تباه شدن آنها می باشد تحقق نمی یابد و خیلی سهل و آسان و در اثر بی دقتی به « کفران نعمت های الهی » مبتلا می شویم !

نکته مهم و بسیار دقیق و راهگشای دیگری که در مواجهه امام خمینی نهفته است و درسی ماندگار در حیات اجتماعی انسان به شمار می رود این است که ضرورت استفاده دیگران از نعمت های الهی سلب می گردد. این نکته ژرف را در واقعه خرید پرتقال مشاهده می کنیم .

امام به مامور خرید می فرمایند : شما با این کار خود دو گناه مرتکب شده اید. گناه اول این که در خرید اسراف کرده اید .

و مازاد بر نیاز پرتقال خریده اید. گناه دوم این که ارزان بودن پرتقال فرصت ها و زمینه هایی فراهم می آورد که افراد ناتوان در خرید پرتقال گران قیمت این نعمت را خریداری کنند و به بهره برداری برسانند و شما آن مقدار پرتقال بیش از نیازی که خریداری کردید در واقع سهم کسانی است که تا به حال به دلیل گران بودن پرتقال از خوردن آن محروم بودند و حال آن که چنانچه از اسراف در خرید پرهیز می کردید این پرتقال های اضافی نزد فروشنده باقی می ماند و شخص ناتوانی آن را خریداری می کرد.

نگارنده شخصی را می شناسد که به دلیل شدت علاقه به امام خمینی و شناختی که از این شخصیت الهی کسب کرده است سعی وافر دارد رفتار و عملکردهایش را با این الگوی جامع عملی تطبیق دهد. آن شخص می گفت : روزی بر سر راه خود با میوه فروشی مواجه شدم که چرخی از میوه سیب را به فروش گذاشته بود. میوه های او هم مرغوب بود و هم در مقایسه با دیگر فروشندگان ارزان تر . من به 2 کیلو میوه نیاز داشتم . وقتی دیدم میوه ارزان است تصمیم گرفتم چهار کیلو بخرم تا در چند نوبت به استفاده خود و خانواده ام برسانم . در آخرین لحظات اقدام یک مرتبه به یاد شیوه مواجهه امام افتادم که قبلا آن را در کتابی مطالعه کرده بودم . بسیار سریع از تصمیم خود منصرف شدم و به راستی ترسیدم که اگر این کار را انجام دهم مرتکب گناه می شوم و علاوه بر اسراف در خرید فرصت خرید سیب ارزان را از فرد دیگری سلب می نمایم . زیرا میوه های فروشنده به سرعت توسط افراد خریداری می شد و به طور قطع و یقین با تمام شدن میوه ها دو کیلو میوه اضافی من سهم انسان ناتوانی بود که می خواست سیب ارزان بخرد و در چرخ میوه فروش اثری از آن باقی نبود.

مشاهده می کنیم که اولا چه درس و پیام های زیبا و انسان سازی در رفتار و عملکردهای امام خمینی نهفته است و او در همه موضوعات و در تمام شئون و عرصه ها و صحنه های حیات اجتماعی اقتصادی فرهنگی سیاسی و حکومتی الگوی عملی جامع می باشند که باید به تبعیت درآیند. ثانیا عمل به سیره و روش های امام خمینی امکان پذیر می باشد و نمونه ها و مصادیق فراوانی در رفتار و کنش افراد مختلف در تمام سطوح فعالیت های افراد تسری داشته و دارد. ثالثا پیرو راستین امام خمینی کسی است که همچون فرد مزبور خالصانه و صادقانه بر تمایلات نفس پای بکوبد و از آداب و سنت های خرافی و به دور از حقیقت و متضاد با فرهنگ غنی و تحول زای اسلام فاصله بگیرد و از شیوه های رفتاری و عملی این پیشوای محبوب که از متن معارف جامع اسلام ناب محمدی (ص ) برمی خیزد پیروی نماید.

ما معتقدیم چه « فرد » و چه « گروه » در صورتی می توانند در خط اصیل امام حرکت نمایند و خود را تابع و پیرو بپندارند که به دور از نفسانیت ها و خودخواهی های متسری در رفتار و عملکردهای فردی اجتماعی سیاسی و حزبی و جناحی خالص و صادق و آزاداندیش و وارسته به رفتار و سیره و روش های امام خمینی پایبند و عامل باشند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :

1 ـ مراجعه شود به : سوره شوری (42 ) آیه 26 ـ سوره محمد « ص » (47 ) آیه 2 ـ سوره تین (95 ) آیه 6 ـ سوره عصر (103 ) آیه 3

2 ـ سوره فصلت (41 ) آیه 33

3 ـ سوره نجم (53 ) آیه 39

4 ـ الحیاه ج 1 ص 472

5 ـ کافی ج 2 ص 78

6 ـ فلس واحد پول عراق است .

7 ـ ستاره ای که درخشید خاطراتی از زندگانی امام خمینی به کوشش مرتضی نظری نشر اسپید ج 2 ص 56 8 ـ آیینه حسن خاطراتی از ویژگی های ممتاز امام خمینی در امور فردی و اجتماعی به اهتمام موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص 84 و 85

موضوع « اصلاح الگوی مصرف » نباید در مکرر شعارها و عملکردهای شتاب آلود افراد و گروه ها در درون و برون دولت گرفتار آید و پس از مدتی و بعد از توصیه و کنگره ای همچون روش های پیشین و همیشگی در حلقه های اسارت « عادت » و « تقلید » از الگوهای مصرف غربی و غیربومی و ضد اسلامی امتداد یابد!

بعضی از خانواده ها به این دلیل در دام « اسراف در خرید » می افتند که با « تلقین به خود » یا « باورداشت های غلط و خرافی » برای خویش کسر شان می دانند که به اندازه و براساس نیاز میوه و مواد غذایی تهیه کنند!

شگفت انگیز است که برخی از خانم ها مردان دیگر ـ از همسایگان و آشنایان ـ را به رخ می کشند و شوهران خویش را وادار می کنند که همچون آنان عمل نمایند و همیشه با انبوهی از کالاهایی که نیمی از آنها مورد احتیاج نیست به خانه بیایند!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد