swc

swc

امام خمینی و مقابله صریح با هتک حرمت مراجع و بزرگان دین

برخی از وقایع تلخ و ناگواری که در گوشه و کنار جامعه و کشور اسلامی رخ می دهد بسیار آفت زا و آسیب رسان می باشند و برای این نسل و نسل های آینده تهدید و خطر به شمار می روند و به همین دلیل نباید از کنار آنها گذشت و دیده فرو خوابانید و به تغافل و تسامح گرفتار آمد.

           درستی این سخن و تمثیل وقتی بیشتر ادراک می شود که می بینیم مشابه همین حرکات کور در گذشته نیز به وقوع پیوست و متاسفانه چون مقابله سریع و صحیح با آن نشد امروز تداوم یافت و مشکل و رنج ایجاد نمود. با این وصف این یک اصل پذیرفته و کاملا موافق با تعالیم دینی می باشد که باید با این حرکات زشت و خطرناک با روش « پیشگیری » و همراه با تعقل و درایت مقابله شود.


اولین گام ـ که در عین حال مستحکم ترین گام نیز می باشد ـ کسب شناخت و بینش های لازم درباره شدت زشتی این حرکت و عملکرد می باشد. این شناخت و آگاهی نقش بسیار مهمی در فروکش کردن و به کاهش درآمدن این حرکات نکوهیده ایفا می نماید.

برای کسب این شناخت و بینش چه پشتوانه ای نیرومندتر از اندیشه ها و دیدگاه های جامع و ژرف حضرت امام خمینی می توان یافت به ویژه آن که این تفکرات و نقطه نظرات به دلیل خاستگاه اسلامی و فقهی آن در نظام قضایی کشور نهادینه شده است .

در سخنان بسیار عمیق و آگاهی بخش امام خمینی درباره اهانت و ناسزا به مراجع و بزرگان حوزه به طور خاص و اهانت و هتک علما و فضلای اسلام به طور عام دقت روا داریم :

« من یک نصیحت می کنم به بچه های طلاب طلاب جوان که تازه آمده اند و حاد و تندند و آن این است که آقایان متوجه باشید اگر چنانچه ... کلمه ای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع می شود. کوچک فرض می کنید ! فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض می کنید ! اگر به واسطه بعضی از جهالت ها لطمه ای بر این نهضت بزرگ وارد بشود معاقبید پیش خدای تبارک و تعالی توبه تان مشکل است قبول بشود چون به حیثیت اسلام لطمه وارد می شود...

اگر یک وقت اختلاف اجتهاد در کار باشد مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در کار باشد بچه ها و جوان ها نباید دخالت بکنند خطرناک است دشمن بیدار است . گمان نکنید که فحش به یک نفر است فحش به یک جامعه اسلامی است اهانت به یک جامعه اسلامی است وهن وارد شدن بر یک جامعه اسلامی است .

من که اینجا نشسته ام دست تمام مراجع را می بوسم تمام مراجع اینجا نجف سایر بلاد مشهد تهران هر جا هستند دست همه علمای اسلام را من می بوسم ... اهانت به آنها اهانت به اسلام است . » (1 )

1 ـ در این رهنمودهای بیدارگر امام خمینی عمل اهانت و هتک مراجع و علما به وضوح محکوم و مطرود گردیده است و آفات و خطرات بزرگ آن نمایانده شده است .

اولین موضوع ـ که در واقع مهم ترین موضوع می باشد ـ خارج شدن از ولایت خداوند متعال است .
امام خمینی با استحکام و قطعیت اعلام می کنند که اهانت به مراجع و علمای اسلام موجب می گردد که بین شخص اهانت کننده و خداوند متعال « ولایت » منقطع گردد و این وحشتناک ترین اثر هتک حرمت مراجع و بزرگان روحانیت است که در حوزه و نظام مشغول خدمت به اسلام می باشند.

انقطاع ولایت بین خدا و انسان یعنی خروج از دین و به بیراهه گمراهی و ضلالت گام نهادن و به خسران عظیم گرفتار آمدن .

این حرکت زشت که به صورت دشنام و هتک حرمت و شعارهای « مرگ بر... » علیه بزرگان دین از مراجع و علمای وارسته در حوزه و نظام صورت می گیرد موجب خروج از دین و قطع ولایت خداوند با دشنام دهنده و هتاک می گردد و آخرت او را سیاه و تباه می نماید.

بدیهی است کسانی که به هتک حرمت و دشنام علیه مراجع تقلید و علمای بزرگ و خدوم می پردازند به آن دلیل که علیه نایبان عام امام عصر(عج ) که خادمان دین و ملت و کشورند این عمل شنیع را مرتکب می شوند بنابه تصریح امام خمینی از ولایت خداوند محروم می گردند.

علاوه بر زشتی عمل دشنام و هتک حرمت علیه مراجع و علما اصولا اسلام عزیز برای آبروی انسان مومن ـ هرکس و در هر لباس و موقعیت ـ اکرام و احترام قائل است و به هیچ وجه نمی پذیرد که افراد و گروه ها حتی با ظواهر اسلامی به مومنی اهانت کنند و او را تخریب و هتک نمایند چنان که به تصریح پیامبراکرم (ص ) حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است (2 ) و امام خمینی نیز در ادامه همان سخنانی که درباره دشنام و اهانت به مراجع و علمای اسلام از نظر گذشت این گونه همین عمل زشت و شنیع را در کنار اهانت به مراجع درباره یک مسلمان و مومن محکوم می کند و همه آن ها را خلاف رضای خداوند متعال اعلام می نماید :

« توجه داشته باشید مبادا یک وقت خدای نخواسته یک اهانتی به یک مسلمی یک اهانتی به یک مرجعی یک اهانتی به یک مومنی بشود که خدای تبارک و تعالی راضی نیست . » (3 )

2 ـ مخاطب امام خمینی در این اعلام خطر بزرگ و آثار زیانبار آن گروهی از طلاب و روحانیون است و این جای تاسف فراوان دارد که کسانی در لباس روحانی و با مسئولیت های بزرگی چون حفظ منزلت این لباس و مقام معنوی و پاسداری از دین و با وظیفه تبعیت از مراجع و بزرگان اسلام و یاری رسانی به مجتمع روحانیت در نیل به وحدت و پرهیز از تشتت این گونه در دام فتنه و تباهی می افتند و با تاثیرپذیری از باندهای مخوف سیاسی به تحرک مخرب و دشنام و اهانت علیه مراجع و عالمان فرهیخته و خدمتگزار به دین و ملت و کشور می پردازند!

راستی مگر نه این است که به کسوت و لباس روحانیت درآمدگان متعهد می شوند که الگوی جامعه در اجتناب از معاصی و پرهیز از فتنه و کناره گیری از فرقه گرایی و امتناع از اسارت در دام های جناح گرایی های سیاسی باشند!

اگر چنین است پس بی حرمتی و دشنام علیه برخی از مراجع و ذخایر انقلاب و نظام که در لباس روحانیت و دارای پشتوانه های علم و عمل صالح و جهاد علیه قدرت های استعماری می باشند به چه علت است ! و چرا زشتی و خطر و زیان این عمل شناخته نمی شود و از آن اجتناب نمی گردد !

3 ـ امام خمینی این گروه از طلاب را با این عبارت معرفی می نماید : « تازه آمده اند و حاد و تندند » .
حرکات حاد و تند و آن هم از جانب برخی از طلاب از آفات بزرگ حوزه های علمیه و از خطراتی می باشد که همیشه این مراکز علم و فقاهت را تهدید می کرده و می کند.

این گروه از طلاب به عمق و ژرفای اسلام راه نیافته اند و به آن دلیل که در سطح و ظاهر مانده اند و به ویژه به « نظام اخلاقی اسلام » نگاهی قشری دارند و همه اخلاق را در امور فردی خلاصه می کنند و آن هم به طور ناقص خود را در انجام هر عملی محق و صاحب نظر می دانند و با بداخلاقی های خود خرمن دیانت خویش را به آتش می کشند و به خسران و زیان در دنیا و آخرت گرفتار می شوند.

حضرت امام خمینی مشخصه بارز این طلاب را « جهالت » می داند و به درستی این جهل بلای دین و انقلاب و نظام و کشور است و همه فتنه ها و آشوب ها و تنش و حرکات کور و آمیخته با تعصب و تصلب مولود « جهل » است و تا این آفت مرتفع نشود گرفتاری و رنج و بلا نیز همچنان آسیب و زیان می زند.

همین جهل است که به جمود می انجامد و همین جمود است که به برداشت های قشری و متضاد با حقیقت و جامعیت دین منتهی می شود و این گروه از طلاب نه تنها خطاها و تبیین های مغشوش خود را نمی شناسند که سخن هر ناصحی را نیز طرد می کنند . (4 ) همچنین آنان با قیافه های حق به جانب خود را در جایگاه نظریه پرداز! و اسلام شناس ! و مصلح ! می نشانند و به گونه ای شگفت انگیز و خطرناک در برابر مراجع و فقهای جامع نگر و آگاه به زمان و علمای فرهیخته و آزاداندیش و خدوم در مراکز حوزوی و پیکره نظام اسلامی قرار می گیرند و در نهایت استوانه های فقاهت و اندیشمندان بزرگ اسلامی را متهم به انحراف از اسلام و گمراهی می کنند!
امام خمینی اعلام می نمایند که همین جهالت هاست که باعث می شود به حیثیت اسلام ضربه وارد شود و نهضت اسلامی لطمه ببیند . (5 )

آیا مصداق آشکار و نمایان ضربه وارد کردن به اسلام و انقلاب دشنام و هتک حرمت مراجع و علمای اسلام نیست و آیا این عمل ثمره تلخ همان جهالتی نمی باشد که از مشخصه های بارز طلاب هتاک به شمار می رود
امام خمینی خطر بزرگ عمل سب و هتک بزرگان دین توسط گروه قلیلی از طلاب جاهل را به گونه ای دیگر نیز می نمایانند و آن این که اعلام می کنند : « توبه تان مشکل است قبول بشود » .

این سخن امام خمینی در حالی مطرح می شود که این گروه از طلاب خیل عظیم عالمان مبارز و پیشگامان جهاد و خادمان واقعی و خالص ملت را که در لباس شریف روحانیت مشغول خدمت به اسلام بوده و هستند و همواره مورد اعتماد و علاقه شدید امام خمینی و رهبری معظم انقلاب می باشند در بیراهه باطل و خود را در راه حق و صراط مستقیم الهی می دانند و حتی تصور بطالت عملکردهای شنیعشان و نیز ضرورت توبه از رفتار و سلوکشان را در مخیله هم نمی گنجانند و با غرور نسبت به علمی که ندارند و ابراز رضایت از عمل صالحی که نمی شناسند و خودشیفتگی از خصال و صفات پاک و پسندیده ای که از آن بیگانه اند خویشتن را بالاتر از آن می دانند که عمل دشنام و هتک و تخریب بزرگان دین را ناصحیح و حرام بدانند که توبه از درگاه خدا را واجب و ضروری سازد!

4 ـ حضرت امام خمینی در این بیانات بسیار آگاهی بخش و راهنما برای امروز ما به یک مشکل و معضل بزرگ که به صورت رنجی مدام و پیوسته همواره مراکز حوزوی را آزرده و فقها و علمای آزاداندیش و دارای مشخصه جامع نگری در علوم و خصلت سعه صدر و شکیبایی در مناظرات ریشه دار فقهی را در تنگنا قرار داده است اشاره می نماید.

امام خمینی درباره این مشکل چنین می فرماید :

« اگر یک وقت اختلاف اجتهاد در کار باشد مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در کار باشد بچه ها و جوان ها نباید دخالت بکنند خطرناک است » .

اولا « اجتهاد » یک مقام والای علمی و فقهی است که در پی تحصیل طولانی در مراکز حوزوی و با تحقیق های متداوم و کنکاش و موشکافی های ژرف و کسب معرفت های عمیق و بینش های برخاسته از دانش های وسیع نسبت به موضوعات گوناگون فقهی به دست می آید و در نهایت « مجتهد » را در جایگاه استخراج احکام و صدور فتاوای دینی می نشاند.

ثانیا « اختلاف اجتهاد » یک امر طبیعی و آشکار می باشد و از ضروریات حوزه های دینی و عامل رشد و شکوفایی علوم و کسب و دریافت دیدگاه های نوین فقهی می گردد.

ثالثا کسانی که اختلاف اجتهاد را برنمی تابند از مصالح دین و ضروریات علوم دینی مطلع نیستند و یا مطلعند و به دنبال به دست آوردن محمل برای ایجاد اختلاف و تشتت بین فقها و علمای اسلام می باشند.

رابعا چه نسبتی بین حرکات تند گروهی از طلاب علیه برخی از مراجع و علمای فرهیخته و مجتهد با اصل مهم « اجتهاد » می توان قائل شد جز آن که به وضوح می یابیم که این دسته از طلاب هم به دلیل آنچه امام خمینی به نام « جهالت » از آن یاد کرد و هم آنچه « حاد و تند » بودن نام نهاد قصد داشته و دارند تا از اختلاف اجتهاد بین برخی از فقها و علما برای ضروری نشان دادن ارتکاب عمل زشت هتک و تخریب به منظور مساعدسازی زمینه های تحقق مطامع سیاسی جناح هایی که با سوار شدن بر موج فتنه همه خواسته های خود را برآورده می کنند بهره برداری نمایند!

چرا نباید این گروه از طلاب دریابند که از نگاه جامع و ژرف امام خمینی در طول تاریخ و در بستر زمان آثار فقهای اسلام از اختلاف دیدگاه های فقهی در موضوعات گوناگون فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مشحون می باشد (6 ) و چرا نباید بدانند که در دوران حکومت اسلامی گشوده بودن باب اجتهاد و تضارب دیدگاه های فقهی یک ضرورت است (7 ) و با تحقق این امر نه تنها جای نگرانی و ناراحتی نیست که جای آرامش و خوشحالی و عامل پیشرفت است (8 )

5 ـ حضرت امام خمینی هم در مقام مرجعیت و هم در مسئولیت رهبری انقلاب با مشاهده کوچک ترین هتک حرمت و اهانت به مراجع و علمای اسلام برآشفته می شدند و خود را مکلف می دانستند که در برابر آن بایستند و برمبنای تعالیم دین مبین و فقه شریف جعفری شدت شناعت و زشتی آن را بنمایانند و با مرتکبین این عمل برخوردی صریح و سریع کنند و از ادامه آن جلوگیری به عمل آورند. نمونه ای که از نظر گذشت و تعابیری که در آن به کار رفت نشان می دهد که به راستی مرتکبین عمل خطرناک دشنام و هتک حرمت مراجع دین و بزرگان نظام اسلامی موجب انقطاع ولایت خدا و عامل خروج از دین می گردد و قبولی توبه هتک کنندگان را با مشکل جدی مواجه می نماید.

آنچه امروز و با فواصلی در چند نوبت توسط گروهی از طلاب به صورت هتک حرمت مراجع و بزرگان نظام اتفاق افتاد در مقایسه با آنچه در زمان مرجعیت و رهبری امام خمینی به وقوع پیوست و مواجهه قاطع و جدی او را برانگیخت بزرگتر و خطرناک تر است . با این وصف چرا مراجع و علمای بزرگ حوزه در برابر آنچه امروز از جانب گروهی از طلاب و روحانیون صورت می گیرد سکوت اختیار کرده اند !

مراجع و علمای ما با کدام حرکت و تلاش این اعمال شنیع را محکوم کردند !

آیا مراجع عظام نمی خواهند همچون امام خمینی با این پدیده شوم مقابله کنند .

آیا صدور بیانیه ای ـ چه به صورت منفرد و چه به صورت مشترک ـ حداقل انتظاری نیست که جامعه و کشور اسلامی از مراجع بزرگ تقلید خود داشتند و دارند .

آیا شرع و عقل و مصالح اسلام و انقلاب و نظام حکم نمی کنند که اگر در برابر این پدیده شوم نایستیم و به خارج کردن این غده چرکین از پیکر حوزه های دینی نپردازیم رشد و گسترش روزافزون آن را شاهد خواهیم بود و زمانی به خود می آئیم که دیگر دیر شده و آفت جهل و جمود آن هم در مراکز علوم حوزوی همه چیز را در معرض نابودی قرار داده است و نه تنها بزرگان دین از مراجع عظام و فقهای آگاه و عالمان آزاداندیش و فعال در عرصه های مدیریت کلان سیاسی نظام که حتی اسلام عزیز را در « غربت » می نشاند و آن زمان هیچ غریو و فریادی را ثمری نخواهد بود. و چنین مباد.

پاورقی :

1 ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج 1 ص 307 و 308

2 ـ میزان الحکمه ج 1 ص 390

3 ـ صحیفه امام ج 1 ص 308

4 ـ از امیرمومنان حضرت علی (ع ) درباره این خصلت زشت جاهلان کلام ژرف و تامل برانگیزی نقل شده است : « الجاهل لا یعرف تقصیره و لا یقبل من النصیح له »

« جاهل تقصیر و خطای خود را نمی شناسد و نصیحت خیرخواه خود را نمی پذیرد » . (غررالحکم تنظیم موضوعی ج 1 ص 205 )

5 ـ امام خمینی عامل اصلی تفرقه در مجتمع روحانیت را که بسیاری از مشکلات و رنج ها را دامن می زند نتیجه عملکرد تباه همین گروه از طلاب گرفتار در دام جهل می دانند و می فرمایند :

« من می دانم که بعضی از افراد یا به جهالت یا به عمد می خواهند تفرقه مابین این مجتمع بیندازند. تفرقه بین این مجتمع معنایش این است که در اسلام خدای ناخواسته خلل وارد بشود استعمار به آرزویش برسد » . (صحیفه امام ج 1 ص 307 )

6 ـ منشور امام درباره مفتوح بودن باب اجتهاد در حکومت اسلامی 67 8 10 صحیفه امام ج 21 ص 176

7 ـ همان مدرک ص 177

8 ـ همان مدرک ص 176

حضرت امام خمینی : من یک نصیحت می کنم به بچه های طلاب طلاب جوان که تازه آمده اند و حاد و تندند و آن این است که آقایان متوجه باشید اگر چنانچه کلمه ای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع می شود. کوچک فرض می کنید ! فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض می کنید !

شگفت انگیز است که هتاکان و اهانت گران ـ چه در حوزه و چه در خارج از حوزه ـ با غرور نسبت به علمی که ندارند و ابراز رضایت از عمل صالحی که نمی شناسند و خود شیفتگی از خصال پسندیده ای که از آن بیگانه اند خویشتن را بالاتر از آن می دانند که عمل هتک و تخریب بزرگان دین را ناصحیح و حرام بدانند و توبه از این عملکرد را واحب و ضروری تلقی کنند!

هتاکان و حرمت شکنان باقیافه های حق به جانب خود را در جایگاه نظریه پرداز! و اسلام شناس ! و مصلح ! می نشانند و به گونه ای شگفت انگیز و خطرناک در برابر برخی از مراجع و علمای فرهیخته و خدوم در مراکز حوزوی و پیکره نظام اسلامی قرار می گیرند و در نهایت این استوانه های فقاهت و اندیشمندان بزرگ را متهم به انحراف از اسلام و گمراهی می کنند!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد