swc

swc

فضای سایبر در خدمت جنگ نرم


فضای سایبر در خدمت جنگ نرم

فضای سایبر در خدمت جنگ نرم
فضای سایبر یا فضای مجازی به عنوان کلید محیط الکترونیکی است که ارتباط افراد انسانی را با تکیه بر ابزارهای خاص " الکترونیکی مخابراتی " به صورت سریع و سهل برقرار می‌سازد. این محیط با کارویژه‌های معین خویش، بستر مناسبی را برای پیگیری و تبیین آنچه امروز به " منازعات نرم " مشهور است ایجاد می‌نماید.
منازعات نرم اشکالی از منازعه است که با تکیه بر ابزارهای غیر خشونت‌آمیز تغییر و دگرگونی در جوامع و به عبارتی سلطه به شیوه بکر، جذاب و پیچیده را دنبال می‌نماید. جنگ نرم، معلول تدابیر مراکز امنیتی و بنیادهای استراتژیک غربی برای طراحی اشکال جدید سلطه است. در این شیوه از منازعات، تسلط بر افکار عمومی و دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی، امنیتی و حتی اقتصادی، از طریق اقناع از یک طرف و ایجاد درگیری مستقیم برای مخاطب به گونه‌ای است که طراحان جنگ نرم با پرداخت حداقل هزینه‌ها، حداکثر استفاده را ببرند. ثانیاً برآیند این دگرگونی به صورت بلند مدت و با اطمینان بیشتری خواست‌ها و مطالبات جوامع سلطه‌گر را تأمین کند.
منازعه نرم بر اصول و روش‌های متعددی استوار است، مهم‌ترین اصل اجتناب از خشونت‌های فیزیکی و پای‌بندی به پروسه عدم خشونت است و تأکید بر مفهوم فیزیک ناشی از این گزاره است که در این تئوری معیارهای خاصی برای عدم خشونت تجویز می‌شود.
1ـ خشونت غیر فیزیکی و به عبارتی خشونت در اشکال فکری- فرهنگی را نفی نمی‌کند. درگیری‌های فکری ـ فرهنگی از بسترهای مساعد برای تداوم چنین گفتمانی است.
2ـ پرهیز از خشونت به معنای پرهیز از اشکال خشونت فیزیکی نیز نیست. بلکه خشونت در این تئوری از ابزار قالب و رایج به ابزار فرعی و تئوریزه شده تبدیل می‌شود. برهمین اساس در فاز عملیاتی جنگ نرم خشونت‌های متعددی به صورت درگیری مستقیم ویژه به یکی از اصلی‌ترین ابزارهای هدایت جنگ نرم تبدیل شده است. ویژگی منحصر به‌فرد فضای سایبر هم ابزارهای مورد نظر را در اختیار مجریان براندازی نرم می‌گذارد. همچنین کار ویژه‌های جنگ نرم به عملی‌ترین وجه نمایان می‌شود.


تمرکز دشمن بر فضای مجازی در هدایت جنگ نرم
 

توانایی فضای سایبر در کنترل و هدایت منازعات نرم باعث شده است، کشورهای سلطه گر حسابی ویژه را برای نقش آفرینی این براندازی (داخلی) در محیط مجازی در نظر بگیرند. به گونه‌ای که امروز عمده‌ترین ابزار هدایت جنگ نرم، همان فضای مجازی است.
میزان تمرکز دشمن بر استفاده از آخرین فرصت برای مقابله با کشورهای معارض باعث شده است که گاه و بیگاه کدهای این تاکتیک عملیاتی در زبان مقامات و مسئولان سیاسی بیان شود. بدون تردید اکنون بخش عمده‌ای از منازعات بین نظام اسلامی و جهان سلطه ودنباله‌های داخلی آنها در عرصه مجازی در حال وقوع است. چالشی که تدبیر و هدایت آن می‌تواند به یک فرصت برای غلبه گفتمان انقلاب اسلامی بدل شود. سهم فضای مجازی از بودجه‌های میلیاردی که کنگره امریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی تصویب می‌کند بیانگر اهمیت جایگاه این عرصه در تقابل امنیتی - سیاسی دو نظام است. گر چه اغلب تحلیل‌گران براین باورند که آنچه تحت عنوان بودجه امریکا برای مقابله با نظام اسلامی در رسانه‌ها طرح می‌شود فقط درصدی از این بودجه است و میزان واقعی بودجه‌های مصوب علیه نظام اسلامی بسیار بیشتر از این مقادیر است، با این وجود همین سهم رسانه‌ای شده این بودجه‌ها نیز قابل توجه است. فقط در یک مورد از بودجه 55 میلیون دلاری مصوب 2010، 15 میلیون دلار مختص فضای مجازی است. در کنار این، باید بودجه‌هایی را که به صورت غیرمستقیم از طریق بنیادهای متعدد صرف فعالیت در این عرصه می‌شود نام برد که مقدار آنها به مراتب بالاتر از این بودجه رسمی است.
این مصوبات و تلاش ده‌ها بنیاد استراتژیک برای سمت و سو دادن به این فعالیت‌ها، با پشتوانه‌های مقامات عالی رتبه امریکایی و صهیونیستی، انگیزه مضاعف می‌یابد، به گونه‌ای که نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به صراحت از امریکا می‌خواهد از توان تکنولوژی مجازی خود برای مهار جمهوری اسلامی حداکثر استفاده را بنماید.
البته طی این مسیر و آزمون و خطای مجدد در این زمینه از جانب دشمن امری طبیعی است چرا که دشمن با آزمایش همه شیوه‌های مقابله با جمهوری اسلامی و مشاهده ناکارآمدی آنها، اکنون علناً جنگ نرم و کودتای مخملین را در دستور کار دارد. فضای مجازی تنها روزنه امید برای دشمن است تا ضربه نهایی را بزند. اما دشمن بار دیگر دچار یک اشتباه استراتژیک گردیده است و آن غفلت از توانمندی نظام اسلامی در احاطه براین عرصه است. شبکه‌های اجتماعی مهمی مانند فیس بوک، توییتر، گودالپ، یوتیوب، در چند ماه اخیر علناً و رسماً همه امکانات خود را در اختیار مخالفان قرار دادند. اما تسلط ایران بر اوضاع و اشراف کامل اطلاعاتی دستگاه‌های توانمند امنیتی، این اقدامات را در بلند مدت بی‌اثر کرد.

قدرت سایبری ایران؛ چالشی برای جنگ سایبری
 

به عبارتی می‌توان مدعی شد، گرچه دشمن با استراتژی ضربه اول، گام در منازعه سایبری نهاد اما ضربه دوم ایران، ضربه‌ای کارا، نهایی و غالب خواهد بود. دشمن در راهبرد خود برای ایجاد دگرگونی در ایران با تمرکز بر فضای مجازی از قدرت شگفت‌انگیز نیروهای امنیتی و حتی طرفداران انقلاب اسلامی در اقصی نقاط عالم غافل بود. همین امر منجر به ریسک بالایی از جانب آنها در این حوزه گردید. به طوری که بخش عمده‌ای از کمک‌های دلاری خود را در این حوزه متمرکز کرد و سرمایه‌های فکری - فرهنگی فراوانی را به خدمت گرفت؛ سرمایه‌هایی که با ناکارآیی در این میدان عملاً به مهره‌های سوخته بدل شدند.
قدرت دشمن در عرصه مجازی در حوادث اخیر با حضور مقتدر ایران، طرف مقابل را با شوک جدیدی رو به رو ساخت. اما مساله به همین جا ختم نخواهد شد. قدرت فنی مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری در کنترل، هدایت و ردیابی با برخورد با سرنخ‌های داخلی این شبکه‌ها به اندازه‌ای ماهرانه است که بسیاری از ماهرترین فعالین این عرصه با ابراز شگفتی بر چگونگی تسلط نظام بر فعالیتهای آنان اظهار می‌دارند اگر حتی به اندازه چند درصد احتمال شناسایی شدن را می‌دادند، هرگز وارد این گرداب نمی‌شدند.
کنترل و رهگیری فعالیت‌های مجرمین اخلاقی، سیاسی و امنیتی در عرصه مجازی، حقیقتاً این عرصه را به یکی از نا امنترین و پر مخاطره‌ترین عرصهها برای خودنمایی مخالفین و معاندین تبدیل نموده است. اظهارات اخیر وزیر امور خارجه امریکا در خصوص تلاش کشور متبوعش برای مقابله مجازی و اینترنتی با ایران را باید واکنشی به این سطح از توانمندی ایران و امیدواری دادن به کسانی دانست که به دلیل ناامن‌ شدن این عرصه، در فعالیت‌های خود دچار تردید شده‌اند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد