swc

swc

تاملی در دیدگاه امام خمینی درباره :ضرورت تجلی انگیزه اخلاقی ....

یکی از دلایل مهم برای نمایاندن و شناساندن جامعیت اسلام این است که تعالیم و دستورالعمل های آن در تمام شئون حیات مادی و معنوی حضور دارند و برنامه و راهکار ارائه می دهند. به تعبیر دیگر چنانچه بخواهیم جامع و کامل بودن این دین مبین را به محک و نظارت عقل و خرد در آوریم و از زاویه تحقیق و تفکر ـ که توصیه بزرگ و ارزشمند معارف دینی برای پذیرش دین و مبانی و اصول آن می باشد ـ به مشخصه جامعیت اسلام به عنوان ارزش بسیار زیر بنایی وقوف حاصل نمائیم توجه به گرایش خاص فرهنگ و قوانین متعالی این دین ناب و کامل الهی به همه ابعاد و جنبه های زندگی فردی اجتماعی اقتصادی اخلاقی تربیتی سیاسی و نظامی ما را به شناخت و بصیرت لازم برای نیل به این مقصود و هدف مهم نائل می گرداند.

 

این مشخصه محوری است که زنده و پویا بودن اسلام و برنامه ریزی برای همه ابعاد حیات جمعی را در تمام موضوعات و متناسب با همه احتیاجات نمایان می کند و بر همین مبناست که به هر نیاز از نیازهای انسان که نظر گستریم مشاهده می کنیم که در متن دین آموزه ها و دستورالعمل های مناسب و تحول زا و حرکت آفرین درباره آن موجود می باشد.

یکی از این موضوعات اخلاق مدیریت سیاسی یا اخلاق زمامداران و حکمفرمایان است که بی تردید در دنیای امروز از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار می باشد و پرداختن به آن همانند همه موضوعات دین مبین حق لازم و ضروری است و محدود به مقطع و زمان خاصی نمی شود.

اسلام از آغاز بعثت پیامبر اکرم (ص ) به این موضوع توجه کرد و با دقت تمام برای تحقق آن کوشید. این تلاش و کوشایی وقتی اهمیت و منزلت خود را بیشتر می نمایاند که پرورش های اخلاقی و طی مراحل تزکیه و تهذیب نفس هم به طور عام و برای همه اقشار و گروه های مردم و هم به طور خاص و برای زمامداران و مسئولان حکومت و دولت اسلامی در هر عصر و زمان به صورت « انگیزه بعثت » مطرح و معرفی می شود.

اندیشه های حضرت امام خمینی برای تبیین این موضوع بسیار دقیق و عمیق و حائز اهمیت ویژه می باشد و به نیکویی و زیبایی تمام حقایق و واقعیت ها را تشریح می نماید.

این موضوع مهم را به مطالعه و تفکر و تبیین می گذاریم .

تو خود حجاب خودی

حضرت امام خمینی انگیزه بعثت را « تزکیه » می داند و فهم تعالیم و قوانین و ارزش های اسلامی نهفته در قرآن کریم و حکمت های متعالی زندگی ساز را در صورت رسیدن نفوس به تهذیب و تزکیه امکان پذیر معرفی می کند. امام خمینی به این آیه شریفه قرآن اشاره می کند که خداوند متعال پس از مطرح نمودن بعثت پیامبرش هدف از این بعثت و حرکت عظیم را این گونه اعلام می نماید :

« یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه »

« خداوند پیامبر را برانگیخت تا نفوس را تزکیه نماید و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد . » (1 )

امام خمینی سپس این حقیقت را اینگونه توضیح می دهد :

« انگیزه تزکیه است برای فهم کتاب و حکمت . هر نفسی نمی تواند این نوری را که از غیب متجلی شده است و متنزل شده است ... ادراک کند. تا تزکیه نباشد تعلیم کتاب و حکمت میسور نیست . باید تزکیه بشود نفوس از همه آلودگی ها که بزرگ ترین آلودگی عبارت است از آلودگی نفس انسان و هواهای نفسانیه که دارد... تا انسان از حجاب بسیار ظالمانی خود خارج نشود تا گرفتار هواهای نفسانی است تا گرفتار خودبینی هاست تا گرفتار چیزهایی است که در باطن نفس خود ایجاد کرده است ... لیاقت پیدا نمی کند که این نور الهی در قلب او منعکس بشود... این نمی شود الا این که حجاب ها برداشته بشود و « تو خود حجاب خودی » (2 ) باید از میان برداری این حجاب را » . (3 )

امام خمینی در اولین نگاه به موضوع بعثت به عمق و ژرفا نظر می نماید و « تزکیه » را به عنوان یک رکن و پایه و زیر ساخت در این انگیزش و حرکت الهی مطرح و به این وسیله جایگاه و نقش و اهمیت پرورشهای اخلاقی به صورت عام و برای تمام افراد جوامع انسانی را یک « هدف بزرگ » معرفی می کند. این نگرش نشان می دهد که تزکیه به صورت انگیزه اصلی بعثت به ملت و نژاد و قشر خاصی از مردم مختص نمی شود و در هیچ مقطع تاریخی و منطقه جغرافیایی و عصر و نسل بشر محدود نمی گردد و همه انسان ها در گستره هستی باید به تهذیب و تزکیه برسند تا در پرتو آن به « معنویت زلال » که از نیازهای اصیل و فطری بشر است و در ژرفای وجودش ریشه دارد بهره مند گردند و از بحران های روحی و معنوی ـ که امروز همه دنیا را رنج می دهد و نظام های حکومتی جهان غرب تشدید آن را به نفع خود و برای بسط سیطره خویش ضروری می داندـ رهایی یابند.

استغنای مالی و علمی و سیاسی فاقد تزکیه عامل طغیان

حضرت امام خمینی در تبیین فلسفه و انگیزه بعثت و در گام دوم به موضوع طغیان انسان و آفات و خطرات آن اشاره می کند. امام به این آیه از قرآن استناد می نماید : « کلا ان الانسان لیطغی ان راه استغنی »

« به درستی که آدمی طغیان و سرکشی می کند هرگاه که خویشتن را بی نیاز بیند » (4 )
امام خمینی پس از ذکر این نکته که اولین سوره ای که به پیامبر اکرم (ص ) نازل شد و او را به رسالت مبعوث کرد سوره علق است و در همین سوره به طغیان انسان اشاره می شود بعثت را وسیله نجات انسان از طغیان و عصیان و با روش و راهکار ثابت و اجتناب ناپذیر « تزکیه » معرفی می نماید و اینگونه به تبیین موضوع می پردازد :
« وضع روحی همه انسان ها این طور است که تا یک استغنایی پیدا می کند طغیان می کند. استغنای مالی پیدا می کند به حسب همان مقدار طغیان پیدا می کند. استغنای علمی پیدا می کند به همان مقدار طغیان پیدا می کند مقام پیدا می کند به مقداری که مقام پیدا کرده است طغیان می کند... انگیزه بعثت این است که ما را از این طغیان ها نجات دهد و ما تزکیه کنیم خودمان را نفوس خودمان را مصفا کنیم و نفوس خودمان را از این ظلمات نجات بدهیم ... » (5 )

اگر چه مصادیق استغنا و در پی آن طغیان انسان زیاد است و عرصه های ظهور و بروز آن محدود نمی باشد لکن مهم ترین آنها که امروز بشریت را به رنج افکنده و به بیراهه می برد سه مصداق و نمونه یاد شده می باشد.
« استغنای مالی » سرچشمه بسیاری از مفاسد و معاصی و آثار و عواقب تلخ و زیانبار در زندگی اجتماعی می باشد. « استغنای علمی » پایه گذار غرورها و فریب ها و خروج از راه حق و زیان رسانی به جوامع انسانی می گردد و بشر را از بهره وری صحیح از دانش ها در مسیر نیل به کمال و سعادت و آرامش مانع می شود.
« استغنای سیاسی » در قدرت طلبی و جاه و مقام پرستی و نفسانیت های گروهی و جناحی متجلی می گردد و اصل استعماری « قدرت برای قدرت » و سیاست ضد انسانی و خلاف عقل « ماکیاولیسم » را که با ترفند « هدف وسیله را توجیه می کند » مذهب و اخلاق و همه ارزش های انسانی را در مسلخ مطامع زمامداران و دولتمردان قدرت طلب قربانی می کند و راه نیل به اهداف سیاسی سرچشمه یافته از نفسانیت های جناحی و مطامع حزبی را هموار می نماید محقق می گرداند و این خیانت بزرگ راه دست یابی صالحان به مقام و قدرت و استقرار حکومت پاک و سالم و رشد یافته و معتقد و متعهد در برابر اصل « قدرت برای خدمت » را مسدود می نماید.
تزکیه یک ضرورت حیاتی برای دولتمردان

اگر چه تزکیه به عنوان انگیزه بزرگ بعثت دارای وسعت در تاثیر گذاری و تحول زایی می باشد و وظیفه عموم اقشار مردم این است که برای خروج از ظلمت نفس و ورود به فضای پاک معنویت زلال به جهاد اکبر و مجاهده با امیال و هوا و هوس های درونی اهتمام ورزند لکن در یک نگرش وسیع مبتنی بر تعالیم مقدس اسلام در سطح مدیریت های کلان سیاسی ضرورتی مبنایی تر و حساس تر و حیاتی تر می یابد. زیرا طغیان نفس در زندگی فردی دارای آثار و زیان های متناسب با همان محدوده است و بیشتر و فراتر آفت و آسیب تولید نمی نماید در حالی که وقتی طغیان نفس به حیطه مدیریت های کلان سیاسی و رفتار و عملکردهای دولتمردان راه بیابد در سطح کشور تولید ضرر و زیان می کند و آتشی می افروزد که شعله های آن سرکش و رو به فزونی است و هم هویت دینی مردم جامعه را به استحاله در می آورد و هم ارزش ها و هنجارها را متبدل و مسخ می کند و در حالی که مغز و محتوای دین را همچون موریانه می خورد و نابود می نماید پوسته ای از اسلام باقی می گذارد که به هیچ کار نمی آید و فقط به توجیه بی دینی و فساد اخلاقی می پردازد و همه چیز را به نام دین و علیه دین به کام قلدران می برد!
امام خمینی بسیار دقیق و صریح این موضوع را تشریح می کنند :

« کسانی که در بشر می خواهند زمامداری کنند اگر بخواهند که طغیان نکنند و کارهای شیطانی نکنند باید تزکیه کنند خودشان را و بعثت برای همین است که همگان را تزکیه کند و این تزکیه برای دولتمردان برای سلاطین برای روسای جمهور برای دولتها و برای سردمداران بیشتر لازم است تا برای مردم عادی .
اگر افراد عادی تزکیه نشوند و طغیان پیدا کنند یک طغیان بسیار محدود است . یک نفر در بازار یا یک نفر در روستا اگر طغیان بکند یک نقطه محدودی را به فساد ممکن است بکشد لکن اگر طغیان در کسی شد که مردم او را پذیرفته اند در عالمی شد که مردم آن عالم را پذیرفته اند در سلطانی شد که مردم آن سلطان را پذیرفته اند در روسایی شد که مردم آنها را پذیرفته اند این گاهی یک « کشور » را به فساد می کشد و گاهی « کشورها » را به فساد می کشد. این طغیان ها که موجب این است که کشورهایی به تباهی کشیده بشود برای این است که « تزکیه » نشده است کسی که زمام امور به دستش است » . (6 )

مشاهده می کنیم که امام خمینی چگونه نقش و جایگاه بزرگ « تزکیه » در عرصه های سیاست و حکومت را نمایان می سازد و همه روسای جمهوری و دولتمردان در هر عصر و زمان از جمله عصر و زمان کنونی را به جهاد اکبر و مراقبت های شدید و وقفه ناپذیر برای مهار کردن نفسانیت های گروهی و سیاسی و به کنترل درآوردن شهوت قدرت طلبی و در پی آن به عینیت درآمدن رفتار و حرکات مبتنی بر سرکوب مخالفان و بهره برداری از همه راه و روش های خلاف شرع و عقل و قانون برای رسیدن به حکومت چند روزه متصل به نفسانیت و بریده از دیانت فرا می خواند.

خطر تفرعن و یاغیگری در هر عصر

حضرت امام خمینی در رهنمودهای ژرف خویش همواره به مصادیق تاریخی اشاره می کنند و به این وسیله موضوع های مطروحه را ملموس و قابل درک می سازند و انتقال شناخت ها و بینش های سیاسی را به مخاطبان به اوج می رسانند.

در موضوع مورد بحث یعنی « تزکیه » به عنوان « انگیزه بعثت » و خطرات نفوس تزکیه ناشده در میان زمامداران و دولتمردان در بستر زمان معرفی مصداق و نمونه ذیل بسیار تامل برانگیز و بینش زا می باشد :
« فرعون را که خدای تبارک و تعالی « طاغی » می گوید... برای همین است که مقام پیدا کرده بود و انگیزه الهی در او نبود و این مقام او را به طغیان کشیده بود ... فرعونی که طغیان کرد و « انا ربکم الاعلی » (7 ) گفت این انگیزه در همه است فقط در فرعون نیست . اگر انسان را « سرخود » بگذارند « اناربکم الاعلی » خواهد گفت . انگیزه بعثت این است که این نفوس سرکش را و این نفوس طاغی را و یاغی را از آن سرکشی و از آن طغیان و از آن یاغیگری کنترل کند و تزکیه کند نفوس را » (8 )

چند نکته اساسی در این رهنمود حضرت امام خمینی می یابیم .

نکته اول این که « فرعونیت » در جلوه های گوناگون و به هر شکل و نمود روحیه ای خطرناک است که مختص به فرعون نبود که این خصیصه زشت و تباه امکان ظهور و بروز در سایر انسان ها را نیز دارد.
نکته دوم این که زمینه اصلی به وجود آمدن تفرعن این است که انسان بدون کنترل و مهارت و نظارت رها شود و خواسته هایش و پیشروی های خلاف شرع و عقلش محدود نگردد و به تعبیر امام خمینی او « سرخود » باشد!
نکته سوم این که انگیزه مهم و بزرگ بعثت تزکیه نفوس کسانی است که دارای روحیه تفرعن می باشند و اگر چه تزکیه یک ضرورت و واجب عینی برای همه اقشار مردم است لکن کاربرد حیاتی تری در حیطه مدیریت زمامداران و دولتمردان دارد.

نکته چهارم این که هدف اصلی امام خمینی از این تمثیل و معرفی مصداق تاریخی رویکرد به زمان معاصر است و القای این حاصل و نتیجه که نباید زمامداران و دولتمردان از نظارتهای دقیق و مهار و کنترل های شرعی و قانونی خارج شوند و « سرخود » رها گردند تا به این وسیله به خوی تفرعن مبتلا شوند و همه ارکان و قوا و قوانین را به سخره بگیرند و به زیر پا بگذارند و به گونه ای رها شوند که هیچ توصیه و هشدار و منع قانونی کوچک ترین اثر و ثمری در آنها به بار نیاورد و این روند ناصواب و مهلک دین و ملت و کشور را در چنبره مطامع سیاسی قدرت طلبان ماجراجو به اسارت درآورد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :

1 ـ قرآن کریم سوره جمعه (62 ) آیه 2

2 ـ بخشی از مصرع دوم این شعر معروف از حافظ :

                        تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

           3 ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج 14 ص 388 و 389

4 ـ سوره علق (96 ) آیات 6 و7

5 ـ صحیفه امام ج 14 ص 389 و390

6 ـ همان مدرک ص 391 و 392

7 ـ انا ربکم الاعلی : من پروردگار برتر شما هستم . (سوره نازعات آیه 24 )

8 ـ صحیفه امام ج 14 ص 390

« استغنای سیاسی » در قدرت طلبی و جاه و مقام پرستی متجلی می گردد و اصل استعماری « قدرت برای قدرت » و سیاست ضدانسانی « ماکیاولیسم » را که با ترفند « هدف وسیله را توجیه می کند » مذهب و اخلاق را در مسلخ مطامع زمامداران و دولتمردان قدرت طلب قربانی می کند محقق می گرداند و این خیانت بزرگ راه دست یابی صالحان به مقام و قدرت و استقرار حکومت پاک و رشد یافته و معتقد و متعهد در برابر اصل « قدرت برای خدمت » را مسدود می نماید .

« طغیان نفس » ـ که « بعثت » با « تزکیه » در پی مهار آن است ـ در زندگی فردی دارای زیان های متناسب با همان محدوده است درحالی که وقتی طغیان نفس به حیطه مدیریت های کلان سیاسی و رفتار و عملکرد دولتمردان راه یابد در سطح کشور تولید ضرر و زیان می کند و هم هویت دینی مردم جامعه را به استحاله در می آورد و هم ارزش ها و هنجارها را متبدل و مسخ می کند و درحالی که مغز و محتوای دین را همچون موریانه می خورد و نابود می نماید پوسته ای از اسلام باقی می گذارد که به هیچ کار نمی آید و فقط به توجیه بی دینی و فساد اخلاقی می پردازد و همه چیز را به نام دین و علیه دین به کام خود می برد!

حضرت امام خمینی :

فرعون را که خدای تبارک و تعالی « طاغی » می گوید برای همین است که مقام پیدا کرده بود و انگیزه الهی در او نبود و این مقام او را به طغیان کشیده بود... فرعونی که طغیان کرد و « اناربکم الاعلی » گفت این انگیزه در همه است فقط در فرعون نیست . اگر انسان را « سرخود » بگذارند « اناربکم الاعلی » خواهد گفت . انگیزه بعثت این است که این نفوس سرکش را و این نفوس طاغی را و یاغی را از آن سرکشی و از آن طغیان و از آن غافلگیری کنترل کند و تزکیه کند .

نباید زمامداران و دولتمردان از نظارت های دقیق و مهار و کنترل های شرعی و قانونی خارج شوند و « سرخود » رها گردند تا به این وسیله به خوی تفرعن مبتلا شوند و همه ارکان و قوا و قوانین را به سخره بگیرند و به زیر پا بگذارند به گونه ای که هیچ توصیه و هشداری کوچک ترین اثری در آنها به بار نیاورد و این روند تا صواب و مهلک دین و ملت و کشور را در چنبره مطامع سیاسی قدرت طلبان ماجراجو به اسارت در آورد .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد