نامه [به آقاى محمد على گرامى (کوبیدن اسلام به اسم اسلام)]
زمان: 6 خرداد 1346/ 17 صفر 1387
مکان: نجف
موضوع: کوبیدن اسلام به اسم اسلام
مخاطب: گرامى، محمد على
بسمه تعالى
17 صفر 87
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى گرامى- دامت افاضاته
مرقوم گرامى واصل، از تفقد جنابعالى متشکر شدم. امید من در پیشگاه مقدس بارى تعالى حسن ظن شما دوستان است. حال مزاجى بحمد اللَّه اکنون خوب است. لکن اوضاع ایران خصوصاً و سایر بلاد مسلمین عموماً موجب تأسف است، با برنامه حساب شده براى کوبیدن اسلام به اسم اسلام پیش مىروند و اولیاى امر یا غافلند یا خداى نخواسته بعضى از آنها تغافل مىکنند. تأسف در سازش است که از اعمال بعض مؤثرین ظاهر مىشود. ولى این امور نباید موجب سستى و سردى آقایان افاضل و طبقه جوان شود. خداوند تعالى با شما است و این عربدهها ان شاء اللَّه خفه خواهد شد
بسمه تعالى؛ وَ العَصْرِ انَّ الانْسانَ لَفِى خُسْرٍ الّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبرِ «1». آقایان افاضل در محافل خود تواصى به حق کنند و در راه حق، تواصى به صبر کنند.
من به شماها اطمینان فیروزى مىدهم؛ اطمینان غلبه حق بر باطل مىدهم. با احساسات یک ملت نمىتوان مبارزه کرد لکن مهم، امتحان بارى تعالى است. وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلنَ غَرْبَلة. «1»
ماها را در این دیگ بزرگ طبیعت که باطنش جهنم است ریخته و زیر و بالا مىکنند و به غَلیان مىآورند تا جهنمیها ممتاز شوند. متوجه باشید خداى نخواسته از جهنمیها نشوید. سازش با ظالم جهنمى، بزرگترین و بارزترین آثار جهنمى است. شماها از آنها نباشید. از خداوند تعالى توفیق و تأیید همه آقایان- ایدهم اللَّه تعالى- را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [تشکر به آقاى عطاء اللَّه اشرفى اصفهانى (توصیه به مراعات شهریه طلاب)]
زمان: 13 خرداد 1346/ 24 صفر 1387
مکان: نجف
موضوع: مراعات شهریه طلاب
مخاطب: اشرفى اصفهانى، عطاء اللَّه
بسمه تعالى
24 شهر صفر المظفر 87
خدمت ذى سعادت جناب مستطاب شیخ العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج آقا عطاء اللَّه اصفهانى- دامت افاضاته
مرقوم محترم که حاکى از سلامت مزاج شریف و حاوى تفقد از این جانب بود، موجب تشکر گردید. سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است.
این جانب بحمد اللَّه سلامت و از خداوند تعالى توفیق براى خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. از جنابعالى امید دعاى خیر براى حسن عاقبت دارم. راجع به شهریه آقازاده، این جانب به طور کلى نوشتهام که مراعات این نحو امور بشود. ان شاء اللَّه عمل مىشود. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى هزاوه (معرفى وکلاى شرعى در تهران و قم)]
زمان: 14 خرداد 1346/ 25 صفر 1387
مکان: نجف
موضوع: معرفى وکلاى شرعى در تهران و قم
مخاطب: هزاوه
بسمه تعالى
25 شهر صفر 87
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى هزاوه- دام علاه
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. این جانب به جنابعالى و امثال جنابعالى علاقه دارم، و اگر تعویق در جواب رخ داده است موجب نگرانى شما نشود. امید است خداوند ما و شما را توفیق دهد که خدمت با اخلاص به اسلام و مسلمین و احکام الهیه نماییم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. وکیل این جانب در تهران آقاى حاج سید محمد صادق لواسانى و در قم آقاى آقا شیخ على اکبر اسلامى است. البته منحصر به این دو نفر نیست لکن براى رفع احتیاج اسم برده شد. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
پیام [به سران دولتهاى اسلامى (تحریم روابط تجارى و سیاسى اسرائیل)]
زمان: 17 خرداد 1346/ 28 صفر 1387 «1»
مکان: نجف
موضوع: تحریم فروش اسلحه، نفت و رابطه تجارى و سیاسى با اسرائیل
مخاطب: سران دولتهاى اسلام
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
کراراً دولتهاى اسلامى را دعوت به اتحاد و برادرى نمودهام در مقابل اجانب و ایادى آنها که مىخواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولتهاى اسلامى ممالک عزیز ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگه دارند و از مخازن معنوى و مادى آنها استفاده کنند.
کراراً دولتها را بخصوص دولت ایران را از اسرائیل و عمال خطرناک آن تحذیر نمودم. این ماده فساد که در قلب ممالک اسلامى با پشتیبانى دول بزرگ جایگزین شده است و ریشههاى فسادش هر روزى ممالک اسلامى را تهدید مىکند، باید با همت ممالک اسلامى و ملل بزرگ اسلام ریشه کن شود. اسرائیل قیام مسلحانه بر ضد ممالک اسلامى نموده است و بر دول و ملل اسلام قلع و قمع آن لازم است، کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است، رابطه با اسرائیل و عمال آن چه رابطه تجارى و چه رابطه سیاسى حرام و مخالفت با اسلام است، باید مسلمین از استعمال امتعه «2» اسرائیل خوددارى کنند. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمین را خواستار است. «و السلام على من اتبع الهدى».
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید محمد رضا سعیدى (سفارش بیماران معهود)]
زمان: 8 تیر 1346/ 20 ربیع الاول 1387
مکان: نجف
موضوع: احوالپرسى و سفارش به معالجه بیمارانِ معهود
مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا
بسمه تعالى
20 ع 1 87
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى سعیدى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. امید است ان شاء اللَّه حال مریضها بکلى خوب شود. جنابعالى عیادت از آنها بکنید. تعویق در معالجه بیش از این بىمورد است. از خداوند تعالى سلامت آنها را خواستار است. از جنابعالى امید دعاى خیر براى حسن عاقبت دارم. از سلامت خودتان و حال مریضها مطلعم نمایید. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
پیام [به انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا (نوید آینده)]
زمان: 1346 ه. ش./ 1387 ه. ق
مکان: نجف
موضوع: نوید آتیه درخشان براى ملل مظلوم
مناسبت: برگزارى دهمین جلسه سالانه اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا
مخاطب: اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا
مرقوم آقایان محترم- ایّدهم اللَّه تعالى- از گزارش دهمین جلسه سالانه اتحادیه و رونوشت مکتوب به طلاب محترم دینیه- ایّدهم اللَّه تعالى- واصل و موجب مزید تقدیر و امید گردید.
این جانب در این لحظات آخر عمر و دست به گریبان بودن با مشقتها و بلیات فراوان همه جانبه، و نگرانیهاى جانفرسا از اخبار ناگوار ایران و روز افزون بودن رنجها و بلیات وارده بر ملت نجیب مسلمان، و برادران دانشجوى قدیم و جدید، و وضع رقتبار عمومى و فقدان وسایل اولیه زندگى در بسیارى از نقاط، و طغیان فساد و بىفرهنگى در دستگاه جبار و اشاعه فحشا و بىعفتى- خصوصاً در مرکز کشور- و عقب افتادگى فرهنگى و اجتماعى و سیاسى با لافهاى پوچ فریبکار، و مهار نکردن منحرفان و استعمارطلبان مراکز علم و مساجد و محافل مسلمین و مراسم حج بیت اللَّه الحرام و سست کردن عقاید اسلامى به واسطه سپاههاى معلوم الحال «1» و صرف بیت المال بر ضد مصالح اسلام و ملت، و تاراج درآمدها و ذخایر ملى، و از همه بالاتر سلطه بىچون و چراى دوَل استعمارگر راست و چپ و عمال خبیث صهیونیستى آنها بر جان و مال ملت، و ناامنى عمومى ناشى از سازمان به اصطلاح امنیت، و حبسها و تبعیدها و اعدامهاى بدون مجوز و غیر قانونى جابرانه و شکنجهها و تعذیبهاى وحشیانه غیر انسانى و دیگر مصیبتها، از اینکه احساس مىکنم طبقات جوانان غیور دانشجوى قدیم و جدید داخل کشور و خارج و روشن ضمیران سایر طبقات ملت شریف مسلمان- ایّدهم اللَّه تعالى- از خواب گران چند صد ساله که به نغمههاى خواب آور عمال خبیث استعمار بر ملتها غلبه کرده بود، بیدار شدهاند و در فکر چاره هستند، و از پیوستگى دانشجویان مدارس قدیم و دانشگاهها و همکارى آنها و سایر طبقات بیدار در این نهضت مقدس اسلامى که به خواست خداوند متعال منتهى به قطع ایادى اجانب و استعمارگران و هدم بنیان استعمارخواهان و غربزدگان خواهد شد، احساس مسرت و سربلندى مىکنم.
این پیوستگى، قدم اول است که به رغم اجانب و نوکرهاى چشم و زبان بسته آنها، در راه آزادى ملتهاى زیر دست برداشته شده، و اساس و زیر بناى شکست نهایى چپاولگران و عمال خبیث کسانى است که با تبلیغات مسموعه، سالیان دراز شما برادران و فرزندان ملت را مانند دشمنان به جان هم افکنده و هر کدام از دیگرى بیزارى مىجستند و در این میان دشمنان ستمگر ملتهاى ضعیف، بر مرکب آمال به تاخت و تاز و بندکشیدن ملل اسلامى و مکیدن خون آنها با کمال امنیت و آرامش خاطر اشتغال داشتند.
اکنون که مىبینم شما فرزندان عزیز، شاهراه اساس را یافته و بر پایه وحدت اسلامى به هم پیوستهاید، و نور تابناک قرآن مجید- دستور آزادى ملل ضعیف و راهنماى چگونگى نهضت مردان تاریخ و پیمبران پاک در هر عصرى بر ضد ستمگران و استثمار و استعمارپیشگان- بر قلبهاى شما پرتو افکنده است، به خود نوید مىدهم که به خواست خداى بزرگ آتیه درخشان نزدیکى در انتظار ملل مظلوم است.
بر شما جوانان روشنفکر است که از پاى ننشینید تا خواب رفتهها را از این خواب مرگبار برانگیزانید؛ و با فاش کردن خیانتها و جنایتهاى استعمارگران و پیروان بىفرهنگ آنها غفلت زدهها را آگاه نمایید، و از اختلاف کلمه و تفرقه و هواهاى نفسانى که رأس همه فسادهاست احتراز کنید، و به خداوند تبارک و تعالى روى نیاز آورید که شما را در این راه هدایت فرماید، و با جنود فوق طبیعت کمک کند؛ انّهُ وَلِىٌّ قَدیرٌ. قالَ اللَّه تَعالى و تَقَدَّسَ: وَ الَّذینَ جاهَدوُا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ انَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ. «1»
از خداوند متعال قطع ایادى اجانب و عمال آنها و توفیق و تأیید کسانى که در راه اهداف عالیه قرآن کریم و اسلام عزیز همت گماشته و مردانه قیام کردهاند خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [تشکر به آقاى سید تقى بیان]
زمان: 25 تیر 1346/ 8 ربیع الثانى 1387
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول نامه ارسالى
مخاطب: بیان، سید تقى
بسمه تعالى
8 ع 2 87
خدمت جناب آقاى آقا سید تقى بیان- دام عمره
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. امید است ان شاء اللَّه رفع گرفتارى جنابعالى بشود و به مهمات شرعیه خود نایل شوید. این جانب به جنابعالى دعا مىکنم و از شما امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى ولى اللَّه رهنما (اجازه صرف سهم سادات)]
زمان: 26 تیر 1346/ 9 ربیع الثانى 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه صرف سهم سادات
مخاطب: رهنما، ولى اللَّه
بسمه تعالى
جناب عمدة الاخیار آقاى حاج ولى اللَّه رهنما- ایّده اللَّه تعالى
از قرارى که جناب سید الاعلام آقاى آقا سید اسد اللَّه فیروزآبادى- دامت افاضاته- مرقوم داشتهاند، جنابعالى وعده نمودهاید در صورت اجازه این جانب مبلغ دو هزار (2000) تومان بابت سهم سادات عظام به ایشان بپردازید. در این صورت مجازید بپردازید و مورد قبول است. ان شاء اللَّه تعالى موفق باشید.
به تاریخ 9 شهر ربیع الثانى 87
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید محمد رضا سعیدى (اجازه سفر به آبادان براى تبلیغ)]
زمان: 28 تیر 1346/ 11 ربیع الثانى 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه سفر به آبادان براى تبلیغ
مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا
بسمه تعالى
11 شهر ع 2 87
به عرض مىرساند، مرقوم شریف واصل، مرقوم سابق هم واصل و جواب دادم. امید است ان شاء اللَّه تعالى موفق و مؤید باشید. در موضوع رفتن جنابعالى به آبادان، در صورتى که تشخیص مىدهید وجود شما در آنجا مفیدتر براى ترویج احکام اسلام باشد، مانع ندارد. امید است خداوند تعالى توفیق خدمت به همه ماها عنایت فرماید. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
تلگراف [به آقاى حسینعلى منتظرى (تبریک آزادى از زندان)]
زمان: مرداد 1346/ ربیع الثانى 1387
مکان: نجف
موضوع: تبریک آزادى از زندان
مخاطب: منتظرى، حسینعلى
ایران- نجفآباد- خدمت جناب حجت الاسلام آقاى منتظرى- دامت برکاته
ورود جنابعالى موجب مسرت. «ذهب العناء و بقى الاجر «1»»
خمینى
تلگراف [به جمعى از آقایان (تبریک آزادى از زندان)]
زمان: مرداد 1346/ 1387 ه. ق. «1»
مکان: نجف
مخاطب: منتظرى، حسینعلى- قضایى- منصور- ایزدى- حجتى
ایران- نجفآباد- به وسیله حجت الاسلام آقاى منتظرى- جناب ثقة الاسلام آقاى قضایى.
آقاى منصور، آقاى ایزدى، آقاى حجتى- دامت تأییداتهم- بَشَّرکم اللَّه بالجنة. توفیق و تأیید آقایان و حوزه مبارکه را خواستارم.
خمینى
نامه [تشکر به آقاى حجازى]
زمان: 28 مرداد 1346/ 12 جمادى الاول 1387
مکان: نجف
موضوع: پیام تشکر
مخاطب: حجازى
بسمه تعالى
12 ج 1 87
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام آقاى حجازى- دامت تأییداته
تلگراف جنابعالى امروز واصل شد. قبلًا هم از زحمات و عواطف جنابعالى نوشته بودند؛ و مىخواستم تشکر کنم. اکنون که مسافر مطمئن عازم است لازم است از زحمات شما تقدیر و تشکر کنم. امید است خداوند تعالى به امثال جنابعالى خیر دنیا و آخرت عنایت فرماید. سلامت و تأیید شما را از خداوند تعالى خواستارم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى عباس فرخى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 5 شهریور 1346/ 20 جمادى الاول 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: فرخى، عباس
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا شیخ عباس فرخى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه با تشخیص موضوع و حکم و مراعات احتیاط؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا، و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته». و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 20 شهر جمادى الاولى 1387
روح اللَّه الموسوی الخمینى
بیانات [در جمع روحانیون نجف (توطئه رژیم براى نابودى اسلام)]
زمان: 17 شهریور 1346/ 3 جمادى الثانى 1387
مکان: نجف
موضوع: توطئه رژیم براى نابودى اسلام و وابستگى کشور
مناسبت: حمله ساواک به مدارس دینى قم
حضار: روحانیون و طلاب نجف
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
بیدارى روحانیت و ملت
نقشه حکام تهران عمیق تر از آن است که ما تصور مىکنیم؛ نقشه آنان از بستن مدرسه فیضیه و به زندان کشیدن علما و طلاب، بر هم زدن حوزه علمیه قم و از بین بردن اسلام و روحانیت است. آنها نه اسلام را مىخواهند و نه روحانیت را؛ چون مىبینند با بودن روحانیت و اسلام، نمىتوانند دستورات اربابان خود را در مملکت اجرا کنند و ایران را بکلى به خارج وابسته کنند. آنها با جشنهایى که هر روز راه مىاندازند، و سلاحهایى که مرتب از این و آن مىخرند، ولخرجیها و گشادبازیهایى که هر روز مىکنند، مىخواهند ملت ایران را به فلاکت و ورشکستگى بکشانند و- نعوذ باللَّه- گداى در خانه امریکا و اسرائیل سازند. لیکن مطمئن باشید که موفق نخواهند شد.
الحمد للَّه ملت بیدار است و روحانیت ایران هم به وظایف خود آشناست. روحانیت ایران را استعمار نتوانسته است خواب کند و فریب دهد. و با این بیدارى ان شاء اللَّه دستهاى خائنین به اسلام و مملکت را قطع خواهند کرد. شما وظیفه دارید که از هر راه ممکن، برادران خود را در ایران یارى کنید، و در برابر مشکلاتى که دارید صابر باشید و استقامت کنید. همین اظهار همدردى و پشتیبانى شما از ملت مظلوم ایران اثر دارد. خداوند ان شاء اللَّه همه را از خواب غفلت بیدار کند .....
اجازه نامه [به آقاى سید مهدى مکى کاشانى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 18 شهریور 1346/ 4 جمادى الثانى 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: مکى کاشانى، سید مهدى
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا سید مهدى مکى کاشانى- دامت تأییداته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه با تشخیص حکم و موضوع و ملاحظه احتیاط؛ و نیز مجازند در اخذ سهمین مبارکین و صرف آن را در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و صرف و ایصال بقیه سهم سادات عظام را به سادات معروف متدین محل، و ایصال بقیه از سهم مبارک امام- علیه السلام- را به این جانب یا وکلاى این جانب در قم.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بالاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
تاریخ 4 شهر جمادى الثانیه 1387
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [جهت تشکر از استقامت در برابر مشکلات]
زمان: 4 مهر 1346/ 21 جمادى الثانى 1387
مکان: نجف
موضوع: تشکر از استقامت در برابر مشکلات
مخاطب: (احتمالًا) لنگرودى، سید حسین
بسمه تعالى
21 شهر جمادى الثانى 87
به عرض مىرساند، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. از استقامتى که در امر مدرسه نمودهاید تقدیر و تشکر دارم. امید است خداوند تعالى اصلاح امور را بفرماید. ما باید در امر وظیفه کوتاهى نکنیم. پیشرفت بکند یا نکند فرق ندارد، اگر درست عمل کنیم. خداوند به همه ما توفیق خدمت دهد. و السلام علیکم. مرقوم نفرموده بودید وجوه مذکوره بابت چیست.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى عبد الرحمن فقهى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 25 مهر 1346/ 12 رجب 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: فقهى، عبد الرحمن
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ عبد الرحمن فقهى- دامت تأییداته- از قِبَل حقیر مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه «فله التصدی بعد تشخیص الحکم و الموضوع و مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ وجوه شرعیه از قبیل زکات و مجهول المالک و صرف آن در مَحالّ مقرره شرعیه و مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد و ایصال ما زاد را به حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعائه»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 12 شهر رجب 1387
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى محمد شریعت اصفهانى (اوضاع ایران)]
زمان: 3 آبان 1346/ 20 رجب 1387
مکان: نجف
موضوع: تشریح اوضاع اسفبار ایران
مخاطب: شریعت اصفهانى (شیخ الشریعة)، محمد
بسمه تعالى
20 رجب 87
به عرض عالى مىرساند، دو طغرا «1» مرقوم محترم که از سلامت و تأثرات قلبیه جنابعالى حکایت مىکردند واصل؛ قضایاى ایران یکى دو تا نیست که بشود بیان کرد. پس از نشر مکتوبى که به هویدا «2» نوشته شده بود عده کثیرى گرفتار حبس و تبعید شدهاند؛ چه از اهل علم مثل آقاى منتظرى، و چه غیر اهل علم. على المحکى «3» انتشار زیادى در بلاد بزرگ از قبیل: تهران، مشهد و کرمان، شیراز، قم پیدا کرده است و بعضى رادیوها هم با اطلاع قبلى خواندهاند که موجب ناراحتى دستگاه شده است. حتى در روزنامه اطلاعات هم دو جمله حساس را نوشته بود؛ و البته انتقاد از نوشتهها کرده بود. فشارها به همه طبقات ادامه دارد. تکلیف به آقایان براى ملاقات «4» و تبریک شده است. چنانچه گفته مىشود در بعضى روزنامهها، نسبت به آقاى حکیم دادهاند که تبریک گفتهاند به وسیله وزیر اقتصاد؛ ان شاء اللَّه صحیح نباشد. به آقاى میلانى گفته مىشود که فشار براى ملاقات آوردهاند و ایشان راضى نشدهاند و تقاضاى تذکره نمودهاند. على المحکى آقاى گلپایگانى از آقاى حکیم تکلیف خواسته بودند که تبریک بگوییم یا خیر. جشنها و فضاحتها در اوج خود رسیده است. به بعض علماى بلاد، على المحکى تکلیف شده است که در مساجد جشن بگیرند و اذان بگویند؛ و از این مطالب خیلى زیاد است.
راجع به قضیه دعوت جنابعالى، این مطلب در سال قبل صحبت شد و آقاى حاج آقا حسن شیرازى اخوى آقاى حاج آقا محمد «1» کراراً آمدند و گفتند من مذاکراتى کردهام و ممکن است اگر امثال شماها کاغذى به ملکِ سعودى بنویسد تأثیر کند. و بعد هم گفته شد آقاى خویى مىنویسند یا نوشتهاند، و آقاى شاهرودى وعده کردهاند با ملک در سفر حج مذاکره کنند. بالاخره این جانب با اطمینان به اینکه در این امور هیچ تأثیرى در حجاز نیست، مع ذلک چیزى نوشتم و آقاى شیرازى بردند. پس از مدتى هم به وسیله سفارت حجاز یک جواب بىسر و تهاى آمد. امسال آقاى حاج آقا حسن «2» آمدند و گفتند که بناست وَفْدى «3» برود، و قول دادهاند که قضات آنجا حاضر براى مذاکره شوند. عدهاى را که در این امر صلاحیت نداشتند ذکر کردند. این جانب دخالتى نکردم، زیرا اطمینان دارم بر فرض آنکه مجلسى تهیه شود و طرفین دعوا حاضر شوند، هیچ نتیجه مثبتى گرفته نمىشود. علاوه خوف آن است که آقایان نتوانند در آن محیط و با آن اشخاص که اینها را کفار و مُبْدِع «4» مىدانند به طور شایسته گفتگو کنند، و مجلس ختم شود به فَشَل شدن و تا آخر محکوم گردیدن. اجمالًا به ایشان مطلب را گفتم، و باز گفتم اشخاص مذکور (جنابعالى در آنها نبودید) صلاحیت این امر را ندارند. و تذکر دادم که اگر هم لازم مىدانید این امر را طورى نکنید که تمام قواى شیعه را مقابل قرار دهید بلکه چند نفر به عنوان یک قُطْر، «5» نه آنکه نماینده تمام ممالک شیعه و علماى مذهب اینها باشند، و بعد با چند کلمه فشل «6» شوند.
این جانب اصل این مطلب را صحیح نمىدانم؛ و مباحثه را مضر مىدانم. آنها از آقایان حدیث صحیح به طرق خودشان راجع به قبّه و بارگاه مىخواهند، و اگر شما تنازل کنید و بگویید مظَلَّه «1» براى احیا باشد، تصدیق حرف آنها را کردید و تا آخر محکوم شدید، و سایر اعتاب مطهره را هم محکوم کردید؛ و این امر ممکن است منعکس شود در ممالک اسلامى؛ هذا کُلّه؛ مَعَ اینکه اساس مذهب در این بلاد در خطر کفر است و عاملین آن از طرف مقامات مُعْظَمه تجلیل و تطهیر مىشوند و امور فجیعه یا به سکوت و یا به تأیید مىگذرد، و خواهید ملاحظه فرمود که اگر- خداى نخواسته- خداوند مهلت دهد، پس از چندى چه خواهد شد و چه خواهند کرد. «و الى اللَّه المُشْتَکى و عَلیه المُعَوَّل». و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
منزل این جانب را در قم عده کثیرى کماندو محاصره کرده و نگذاشتند روضه بخوانند، ولى حَصر بعد از ظهر برداشته شد و على المحکى جمعیت کثیرى عصر رفتهاند آنجا. اخوى این جانب را هم از قم به تهران بردهاند و آنجا آزاد کردند. مدرسه فیضیه را مدتى است قبضه کرده و پس از اصلاحاتى که مهمش عکسهایى و شعارهایى بوده [که] با التزاماتى رد کردهاند در صورت، و تحت مراقبت کامل است معناً؛ ولى در عین حال یک شب شعارهایى در جمیع دیوارها نوشته شده است و مجرمین درست به دست نیامدهاند، و بعضیها را گرفتهاند. وضع قم فجیع است و این نحو مدرسه دارى افجع. «2» اینها مسموعات است. و السلام.
نامه [به آقاى سید صادق روحانى (تحمل سختیها در راه انجام وظیفه)]
زمان: 10 آذر 1346/ 28 شعبان 1387
مکان: نجف
موضوع: مهم انجام وظیفه است
مخاطب: روحانى، سید صادق
بسمه تعالى
28 شعبان 87
به عرض عالى مىرساند، کراراً از اشخاص مطلع یا نیمه مطلع از حالات جنابعالى استفسار نمودهام و در حرمهاى ائمه اطهار- علیهم صلوات اللَّه- به زیارت و دعا براى جنابعالى و سایر آقایان موفق شدهام. اکنون که شنیدم انتقال پیدا کردید باز نمىدانم وضع چطور است. امید است ان شاء اللَّه موجبات راحتى شما فراهم شود و خداوند تعالى فرج عنایت نماید. آنچه مطالب را سهل مىکند آن است که در راه ایفاى وظیفه و اداى تکلیف، رنج و زحمت مهم نیست و این چند روز به هر نحو که هست خواهد گذشت. «و الیه المرجع و المآب» «1». از خداوند تعالى اصلاح عموم را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه
نامه [تشکر به آقاى سید محمد حسین لنگرودى]
زمان: 26 آذر 1346/ 15 رمضان 1387
مکان: نجف
موضوع: ابراز تشکر از نامه ارسالى
مخاطب: لنگرودى، سید محمد حسین
بسمه تعالى
لیله 15 شهر رمضان المبارک 87
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و حجت الاسلام آقاى آقا سید محمد حسین لنگرودى- دامت افاضاته
مرقوم شریف که حاکى از سلامت مزاج محترم و حاوى تفقد از این جانب بود موجب تشکر گردید. سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. راجع به مدرسه نگرانى ندارد؛ نگرانى وقتى است که انسان به تکلیف الهى عمل نکند. امید است خداوند تعالى اصلاح امور مسلمین را بفرماید و تعجیل در فرج بنماید. از جنابعالى در این اوقات شریفه امید دعاى خیر براى حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى فیض اللَّه دارایى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 4 دى 1346/ 23 رمضان 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: دارایى، فیض اللَّه
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا شیخ فیض اللَّه دارایى- دامت افاضاته- از قِبَل این جانب مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف- از مختصات فقیه جامع الشرایط است «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف ثلث آن را در محل مقرر شرعى آن، و ایصال دو ثلث را نزد حقیر براى صرف در حوزههاى علمیه. و مجازند در دستگردان نمودن و اخذ و ایصال به نحوى که ذکر شد.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و أرجو من جنابه أن لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 23 شهر رمضان المبارک 1387
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى حسین فومنى (پاسخ به چهار سؤال شرعى)]
زمان: 22 دى 1346/ 11 شوال 1387
مکان: نجف
موضوع: پاسخ به چهار سؤال درباره مسائل اقتصادى و وقف
مخاطب: فومنى، حسین
بسمه تعالى
11 شوال 87
خدمت جناب مستطاب عمدة الاعلام و ثقة الاسلام آقاى فومنى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق و تایید جنابعالى را خواستار است. در موضوع مسائلى که ذکر شده بود:
1- در سرقفلى، تفصیلى است که در کتاب تحریر الوسیله جلد ثانى ذکر کردهام. اگر سرقفلى از مالک ملک تلقى شده است یا از کسى که از مالک ملک تلقى کرده است تلقى شده است- به وجهى که در آنجا ذکر کردهام- اشکال ندارد. و اگر کسى در ملکى که به اجاره نزد او است پس از اتمام اجاره بدون قید و شرط بخواهد تخلیه نکند یا سرقفلى بگیرد جایز نیست.
2- به سرقفلى در مواردى که مشروع است خمس تعلق مىگیرد.
3- پول بانک در صورتى که قرض به نفع باشد حرام است و اگر بدون نفع باشد یا به وجهى تخلص از ربا پیدا کنند مانع ندارد.
4- محلى را که براى حضرت سید الشهداء وقف نمودهاند نمىتوان مسجد کرد؛ باید به هر نحو که وقف شده است عمل نمود. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید محمد صادق لواسانى (عذرخواهى از زحمات)]
زمان: 24 دى 1346/ 13 شوال 1387
مکان: نجف
موضوع: عذرخواهى از زحمات
مخاطب: لواسانى، سید محمد صادق «1»
بسمه تعالى
13 شوال
به عرض عالى مىرساند مرقوم شریف به وسیله آقاى نحوى امروز واصل، از اینکه به جنابعالى زحمت داده مىشود و هر ماه تشریف مىبرید قم و همراهى مىفرمایید عذر مىخواهم. امید است نفس گرم شما موجب دلجویى همه شود و نگرانیهاى آقایان مرتفع گردد. مرقوم شده بود اوضاع داخلى من خوب نیست و به طور ... «2» ان شاء اللَّه تعالى مریضه محترمه حالشان خوب باشد. این جانب و دیگران بحمد اللَّه سالم هستیم و از خداوند تعالى توفیق خدمت به آقایان را خواستار است. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [درباره حرمت مال به دست آمده از بلیط بختآزمایى]
زمان: 5 بهمن 1346/ 24 شوال 1387
مکان: نجف
موضوع: حرمت مال به دست آمده از بلیط بختآزمایى
مخاطب:؟
بسمه تعالى
24 شوال 87
به عرض مىرساند، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. راجع به بلیط بختآزمایى مرقوم شده بود، «معامله» باطل؛ و مالى که از آن به دست مىآید حرام است و باید به صاحبانشان برسانند و در صورتى که آنها را نمىتوان پیدا کرد، عمل مجهول المالک بنمایند و تفصیل را در رساله تحریر الوسیله نوشتهام. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى سید محمد جزایرى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 5 بهمن 1346/ 24 شوال 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: جزایرى، سید محمد
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا سید محمد جزایرى- دامت افاضاته- از قِبَل حقیر مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه تعالى فرجه- از مختصات فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهمین مبارکین و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد و ایصال بقیه از سهم سادات را به محالّ مقرره شرعیه و سادات عظام- کثر اللَّه نسلهم المبارک- و ایصال بقیه از سهم مبارک امام- علیه السلام- را به حقیر براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 24 شهر شوال المکرم 1387
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى عبد اللَّه اسلامى (اجازه در صرف وجوهات شرعیه)]
زمان: 1346 ه. ش./ 1387 ه. ق
مکان: نجف
موضوع: اجازه در صرف وجوهات شرعیه
مخاطب: اسلامى، عبد اللَّه
بسمه تعالى
آقاى عبد اللَّه اسلامى- ایّده اللَّه تعالى
مرقوم شریف واصل، ان شاء اللَّه تعالى موفق و سلامت باشید. امید دعاى خیر از جنابعالى دارم. مبلغ 450 [تومان] سادات ظاهراً خبر رسیده است. مبلغ سى تومان را مجازید در آنجا صرف به محلش بکنید. از اصفهان مطلع شدم لازم نیست جنابعالى استطلاع نمایید. جواب مرقومات شریفه و قبوض هم فرستاده شده است. ان شاء اللَّه یا رسیده یا خواهد رسید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
پاکت جوف را به آقاى تهرانى تازه وارد بدهید.
نامه [به آقاى میرزا محمد ثقفى (خانوادگى)]
زمان: 6 بهمن 1346/ 25 شوال 1387
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى، اعلام خبر سلامتى
مخاطب: ثقفى، میرزا محمد «1»
بسمه تعالى
25 شوال 87
به عرض عالى مىرساند، پیوسته سلامت و سعادت وجود محترم را خواستارم. امید است ان شاء اللَّه تعالى رفع نقاهت جزئى بکلى شده باشد. این جانب بحمد اللَّه تعالى مزاجاً سلامت هستم. از خداوند تعالى اصلاح امور مسلمین را خواستارم. گرفتاریهاى زیاد گوناگون و مشکل بودن ایصال مکاتیب و احتمال نرساندن وسایل ایصال، مانع است که بیشتر تصدیع دهم. و الّا متذکر حضرت عالى هستم و در موقع تشرف به سلام و دعا اشتغال دارم. و السلام علیکم. خدمت آقاى حاج آقا حسن «2»- ایّده اللَّه تعالى- و سایر آقازادگان و عموم دوستان سلام مىرساند.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى محمد على گرامى (عمل به وظایف الهى)]
زمان: 14 بهمن 1346/ 4 ذى القعدة 1387
مکان: نجف
موضوع: لزوم حفظ حیثیت علم و اسلام و عمل به وظایف الهیه
مخاطب: گرامى، محمد على
بسمه تعالى
لیله 4 ذى القعدة 87
معروض مىدارد مرقوم شریف که حاکى از عواطف جنابعالى و سلامت مزاج شریف بوده موجب تشکر گردید. حُسن ظن آقایان، این جانب را امیدوار مىکند. امید است خداوند تعالى با این حُسن ظنها با این جانب رفتار فرماید. اوضاع به نظر این جانب مهم نیست و خداوند رب البیت است ما باید به تکلیف خود عمل کنیم نتیجه حاصل شود یا نشود به ما مربوط نیست با خود او است. آنچه به ماها مربوط است حفظ حیثیت علم و اسلام و عمل به وظایف الهیه. دعا فرمایید همه موفق شویم. امید است خداوند تعالى همه را به این امر آشنا فرماید. وجود و عدم شهریه، باز بودن و نبودن منزل، رسیدن یا نرسیدن وجوه، هیچ اهمیتى ندارد؛ بلکه اینها امتحاناتى است که باید با کمال صبر از عهده برآییم وَ اللَّهُ مِنْ وَرائهِمْ مُحیطٌ «1» از این دنیا چیزى نمانده است که انسان وقت را صرف تأسف از فقدان آن کند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى سید احمد دعایى یزدى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 24 بهمن 1346/ 14 ذى القعدة 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: دعایى یزدى، سید احمد
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمدٍ و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب مروّج الاحکام محترم آقاى سید احمد دعایى یزدى- ایّده اللَّه تعالى- مجازند در امور حسبیه و شرعیه «فله التصدی لها مع مراعاة الاحتیاط بعد التشخیص حکماً و موضوعاً»؛ و نیز مجازند در اخذ سهمین مبارکین و صرف در تتمیم اعاشه خودشان به نحو اقتصاد در صورت احتیاج و ایصال بقیه از سهم سادات را به محل مقرر شرعى آن و ایصال بقیه از سهم مبارک امام- علیه السلام- را به این جانب براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و أرجو منه- ایّده اللَّه تعالى- أن لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ لیله 14 شهر ذى القعدة الحرام 1387
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى محمد یزدى (وعده پیروزى قیام مردم)]
زمان: 14 اسفند 1346/ 4 ذى الحجه 1387 «1»
مکان: نجف
موضوع: وعده پیروزى و وقوع انفجار عظیم
مخاطب: یزدى، محمد
بسمه تعالى
4 حج 87
به عرض مىرساند، مرقوم شریف که حاکى از سلامت مزاج محترم و حاوى تفقد از این جانب بود موجب تشکر گردید. سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. پایدارى فضلاى محترم حوزه علمیه قم و صبر بر شداید طبقه جوان موجب کمال امیدوارى به بقاى عظمت آنهاست.
قیام مردان حق از اعصار قبل از اسلام و از بدو اسلام توأم با مشکلات عظیمه بوده است که گرفتاریهاى شما آقایان محترم و فشارهاى دستگاه جبار در قبال آنها سهل است؛ مع ذلک با ملاحظه ظروف و مشکلات داخل و خارج باید از این پایدارى تشکر کنم. با اطمینان نفس به شما آقایان محترم وعده فرج قریب مىدهم، چه عمر من در این آخر وقت به آن برسد یا نه.
آتشى که در کانون سینهها و قلبها روشن شده است، خاموش شدنى نیست یا لا اقل به این زودى خاموش نخواهد شد و ممکن است شماها شاهد انفجار عظیم آن باشید.
لِیَهْلِکَ مَن هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَ یَحیى مَنْ حَىَّ عَنْ بَیِّنَةٍ. «1» مأیوس نباشید و به خود یأس را راه ندهید، قوى باشید و دیگران را تقویت کنید و تواصى به صبر و تواصى به حق کنید. خداوند با شما است. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید محمد رضا سعیدى (لزوم اداى وظیفه)]
زمان: 14 اسفند 1346/ 4 ذى الحجه 1387
مکان: نجف
موضوع: لزوم اداى وظیفه
مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا
بسمه تعالى
4 حج 87
به عرض مىرساند، مرقوم شریف که حاکى از عواطف کریمه بود موجب تشکر گردید. سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. امید است ان شاء اللَّه تعالى در محلى که تشریف دارید وجود مؤثرى بوده و مورد استفاده عمومى قرار گیرید. آنچه مهم است آن است که انسان با هر منطقى که بتواند خدمت کند و اداى وظیفه نماید که پیش وجدان خود شرمنده نباشد. وصول به مقاصد و عدم آن، بسته به اراده الهیه و به ما تکلیفى نیست. و آنچه مسلّم است این جولهها «1» پایان دارد، و خداوند تعالى حفظ کیان اسلام را خواهد فرمود. از خداوند تعالى حسن عاقبت را خواستار است و از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى محمد حسین لنگرودى (ارسال وجوهات به نجف)]
زمان: 17 اسفند 1346/ 7 ذى الحجه 1387
مکان: نجف
موضوع: لزوم ارسال وجوهات به نجف
مخاطب: لنگرودى، سید محمد حسین
بسمه تعالى
لیله هفتم شهر ذى الحجه 87
به عرض مىرساند، مرقوم محترم واصل، سلامت و سعادت جنابعالى را خواستار است. راجع به اجازاتى که مرقوم شده بود با وضعى که فعلًا براى این جانب ایجاد شده است، و تبلیغات سوئى که از خارج و داخل مىشود و راه ایصال وجوه را تقریباً مسدود نمودهاند، مقتضى است که جنابعالى و دیگر آقایان دوستان این جانب راجع به کمک به اینجا «1» بیشتر کوشش فرمایید. توقعات و گرفتاریهاى این جانب در اینجا روزافزون و منع و ارعاب از آن طرف «2» نیز مستدام است. با این وضع چطور مىتوانم این نحو اجازات را بدهم؟ امید است خداوند تعالى فرجى عنایت فرماید تا بتوانم خدمت لایق به همه آقایان بنمایم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى محمد حکمت گنابادى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 4 فروردین 1347/ 24 ذى الحجه 1387
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: گنابادى، محمد حکمت
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ محمد حکمت گنابادى- دامت افاضاته- از قِبَل حقیر مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه بعد التشخیص، حکماً و موضوعاً «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد و ایصال بقیه را به این جانب براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 24 شهر ذى الحجة الحرام 1387
روح اللَّه الموسوی الخمینى
پاسخ استفتاء [درباره لغو اجازه نامه مؤیدان و طرفداران رژیم]
زمان: 1347 ه. ش./ 1388 ه. ق. «1»
مکان: نجف
موضوع: لغو اجازه نامه مؤیدان رژیم
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم
محضر مبارک مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت مستطاب آیت اللَّه العظمى جناب آقاى خمینى- ادام اللَّه ظله العالى.
پس از تقدیم عرض سلام و اداى مراسم تحیت، محترماً معروض مىدارد: بفرمایید کسانى که سابقاً از حضرت عالى اجازه سهم مبارک امام- علیه السلام- داشتهاند و در سالهاى گذشته در منابر بیاناتى به نفع دستگاه حاکمه و بر خلاف شرع و اعمالى ناشایسته و بر خلاف شرع اقدس از آنها سرزده، آیا همچنان بر راه خود باقى هستند و مىشود به آنها سهم مبارک امام- علیه السلام- داد یا خیر؟ ادام اللَّه بقاءَکم.]
بسمه تعالى
کسانى که از دستگاه ظلم تأیید کردهاند یا مىکنند و بر خلاف شرع مطهر عمل مىکنند، اگر اجازهاى از این جانب دارند، از درجه اعتبار ساقط است و مؤمنین به آنها از وجوه شرعیه خصوصاً سهم مبارک امام- علیه السلام- ندهند. «اعاذَنَا اللَّهُ تعالى مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنا». «1».
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى سید احمد نقیبپور، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 14 فروردین 1347/ 4 محرّم 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: نقیبپور، سید احمد
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد از حمد و الصلاة، جناب مستطاب سید الافاضل و الاعلام و مروّج الاحکام آقاى حاج سید احمد نقیبپور (زاده)- دامت افاضاته- از قِبَل این جانب مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف- از مختصات فقیه جامع الشرایط است «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الموضوع و الحکم»؛ و نیز مجازند در اخذ سهمین مبارکین و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و صرف بقیه از سهم سادات را ... «1» براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ جناب ایشان در دستگردان نمودن وجوه شرعیه و امهال به مقدار صلاح و اخذ و ایصال به نحوى که ذکر شد مجازند. و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 4 شهر محرّم الحرام 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
بیانات [در جمع دانشجویان دانشگاه بصره (توجه به تعالیم اسلام)]
زمان: 20 فروردین 1347/ 10 محرّم 1388
مکان: کربلا
موضوع: ضرورت توجه به تعالیم حیاتبخش اسلام
مناسبت: عاشوراى حسینى
حضار: دانشجویان دانشگاه بصره
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
... عوامل استعمار به ما که مىرسند مىگویند تیپ جوان و تحصیلکرده و دانشجو فاسد شدهاند، عقاید مذهبى و ملى خود را از دست دادهاند و سر به بیراهه نهادهاند و چشم و گوش بسته، مقلد بیگانگانند؛ و به شما که مىرسند مىگویند مراجع و روحانیونْ خرافى و مرتجعند، و واقعیات زمان را درک نمىکنند و متابعت از آنها سیر قهقرایى و عقبگرد است و شرط تعالى و ترقى این است که از این عناصر فناتیک و امل و عقایدشان چشم بپوشیم و فاصله بگیریم! ما و شما در این بین وظیفه داریم، على رغم خواست و کوشش تفرقهجویان و مستعمِرین، روابط معنوى و فکرى خود را عمیقتر نموده در هر حال تفاهم کنیم و متفقاً با استفاده از تجارب و اطلاعات و نیروى یکدیگر، موجبات ثبات و عظمت و سعادت و ترقى و تعالى خود را فراهم نماییم ...
شما جوانان تحصیلکرده، مردان آتیه و فردا و رجال و شخصیتهاى آینده اجتماعید؛ باید بهوش و بیدار باشید و با تمامى عوامل عقب افتادگى و تفرق و ذلت ملتهاى خود مبارزه کنید؛ و اگر عمیقاً توجه کنید پى خواهید برد که مهمترین عامل انحطاط مسلمین دورى و بیخبرى از تعالیم واقعى و حیاتبخش اسلام است؛ اسلامى که در تاریکترین ادوار تاریخ مشعشع ترین و نورانى ترین تمدنها را به وجود آورد و پیروان خود را به اوج عظمت و اقتدار و آقایى رسانید و آن زمان که همان پیروان از آن تعالیم چشم پوشیدند و به روشى منحرف و قشرى- که به اسم اسلامش نامیدند- گرویدند، طبیعى بود که عظمت و مجد دیرین خود را از دست داده به روز سیاه و تیرهاى چون روزگار موجود بیفتند ....
نامه [به آقاى میرزا محمد ثقفى (خانوادگى)]
زمان: 21 فروردین 1347/ 11 محرّم 1388
مکان: کربلا
موضوع: خانوادگى، اعلام خبر سلامتى
مخاطب: ثقفى، میرزا محمد
بسمه تعالى
11 محرّم 88
به عرض عالى مىرساند، مرقوم مبارک که حاکى از سلامت وجود مسعود و حاوى تفقد از این جانب بود موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت حضرت عالى و متعلقین را از خداوند تعالى خواستار است. این جانب و تمام همراهان سلامت هستیم، و الآن در کربلاى معلّا به دعاگویى مشغول. و چون وقت بسیار ضیق است و رسیدن نامه ممکن است تعویق بیفتد، لهذا خانم بعداً تصدیع مىدهد؛ عجالتاً سلامت و سلام مىرساند. خدمت آقازاده محترم سلام مىرساند. و السلام علیکم.
خمینى
نامه [تشکر به آقاى محمد فقیهى مرندى]
زمان: 12 اردیبهشت 1347/ 4 صفر 1388
مکان: نجف
موضوع: ابراز تشکر از نامه ارسالى
مخاطب: فقیهى مرندى، محمد
بسمه تعالى
4 صفر 88
خدمت جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ محمد فقیهى مرندى- دام علاه
مرقوم محترم که حاکى از سلامت مزاج شریف و حاوى عواطف آن جناب به این جانب بود موجب تشکر گردید. سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. از کسالت آقاى باغمیشه متأثر، امید است تا کنون رفع شده باشد. به آقاى اسلامى «1» راجع به ایشان چیزى نوشتم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى محمد کاظم ناصح، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 12 اردیبهشت 1347/ 4 صفر 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: ناصح، محمد کاظم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ محمد کاظم ناصح- دامت افاضاته- از قِبَل این جانب مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیّه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف- منوط به اجازه فقیه جامع الشرایط است «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ وجوه شرعیه از قبیل زکات و مجهول المالک و صرف آن در محالّ مقرره شرعیه. و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف نصف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد و یا در موارد مقرره شرعیه، و ایصال نصف را به این جانب براى صرف در حوزههاى علمیه. و مجازند در دستگردان نمودن و امهال به مقدار صلاح، و اخذ و صرف و ایصال به نحوى که ذکر شد.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 4 شهر صفر المظفر 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى