نامه [به آقاى محمد یزدى (اجازه صرف وجوه)]
زمان: 5 خرداد 1347/ 28 صفر 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه صرف وجوه
مخاطب: یزدى، محمد
بسمه تعالى
28 صفر الخیر 88
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى یزدى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. راجع به آقاى علمى که در سیرجان تشریف دارند، مجازند نصف وجوه را در آنجا صرف کنند و نصف دیگر را برسانند. راجع به مطلب دیگرى که مرقوم شده بود تا کنون راه حل بىمحذورى به نظر نرساندهاند و آنچه گفته شده است غیر صحیح بوده. امید است خداوند تعالى اصلاح فرماید. این جانب با علاقه زیادى که به حوزه محترمه دارم و خدمت به آنجا را لازم مىدانم مع ذلک راهى که بتوان- بىمزاحمت به آقایان- انجام داد، نبوده است، «و الى اللَّه التکلان». از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى على اکبر مسعودى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 12 خرداد 1347/ 5 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: مسعودى، على اکبر
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا شیخ على اکبر مسعودى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف- از مختصات فقیه جامع الشرایط است «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و صرف ثلث از بقیه را در علوّ کلمه اسلام و محال مقرره شرعیه، و ایصال دو ثلث را نزد این جانب براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ پنجم شهر ربیع المولود 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى سید حسین حجت، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 12 خرداد 1347/ 5 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: حجت، سید حسین
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب مروّج الاحکام و عمدة الاعلام آقاى حاج سید حسین حجت- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الحکم و الموضوع»؛ و نیز مجازند در اخذ سهمین مبارکین و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال ما زاد را به این جانب براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 5 شهر ربیع المولود 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى مهدى کروبى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 12 خرداد 1347/ 5 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: کروبى، مهدى
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ مهدى کروبى- دامت تأییداته- مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الحکم و الموضوع»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال ما زاد را به این جانب براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ پنجم شهر ربیع المولود 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى محمد شریعت اصفهانى (وخامت اوضاع)]
زمان: 15 خرداد 1347/ 8 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: وخامت اوضاع و اجراى افکار پلید استعمار توسط دولتها
مخاطب: شریعت اصفهانى (شیخ الشریعه)، محمد
به عرض عالى مىرساند، مرقوم محترم که حاوى مطالبى بود که نزد اکثر از علوم غریبه است واصل؛ اوضاع وخیمتر از آن است که بتوان عواقب آن را درست فهمید. اگر نقشه همان نقشه ترکیه- که تحمیل به مصطفى کمال «1» شد و او نیز قبول کرد و تا توانست اجرا کرد- باشد، حساب این طرفها خصوصاً ایران معلوم است. ترکها باز مقاومت کردند ولى ماها گمان نمىکنم مقاومتى به خرج دهیم، و دولتها بىمزاحمتْ افکار پلید دیگران را اجرا مىکنند ولى با اسم دین مبین اسلام! و ما نیز به همین کلمه دلخوش کردیم یا براى رفع مسئولیت نزد خلق، خود را به دلخوشى مىزنیم. اگر اینجا صحبتى شود گفته مىشود ملکى «2» بهتر است و آنجا نیز مجرم اصلى را به حساب نمىآورند بلکه بعض تلگرافات که اخیراً از قِبَل بعضى آقایان شده است متضمن تطهیر مجرم اصلى است، و داعى بر نشر هم ظاهراً داشتند که لا بد این طور صلاح را تشخیص دادهاند. و بالجمله اکنون دو طایفه بیشتر نیست: یا ساکت و یا ناطقِ مضر؛ «و الامرُ الى اللَّه تعالى».
تحریر الوسیله را به همان نحو که ملاحظه فرمودید به طبع رسید، و مقدارى از آن هم به ایران رفت و در آنجا مسائل دفاع را مستقلًا على المحکى، نشر دادند و شاید در اثر آن، تشدید نسبت به منزل این جانب زیادتر شده است. در نظر این جانب این امر اگر به صرفه نباشد مهم نیست؛ آنچه مهم است آن است که نمىدانم با این وضع آنها و ماها، تکلیف چیست. امیدى در ناحیه خود ما نیست؛ خداوند اصلاح کند. و السلام علیکم.
8 ربیع الاول 1388- روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى غلام رضا کریمى یزدى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 20 خرداد 1347/ 13 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: کریمى یزدى، غلام رضا
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عماد الاعلام و مروّج الاحکام آقاى حاج شیخ غلام رضا کریمى یزدى- دامت تأییداته- از قِبَل این جانب مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الحکم و الموضوع»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال ما زاد را به این جانب براى صرف در حوزههاى علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 13 شهر ربیع المولود 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید ابراهیم مقدسى تنکابنى (احوالپرسى)]
زمان: 27 خرداد 1347/ 20 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: احوالپرسى
مخاطب: مقدسى تنکابنى، سید ابراهیم
بسمه تعالى
20 ربیع المولود 88
خدمت جناب مستطاب مروّج الاحکام آقاى آقا سید ابراهیم مقدسى- دامت تأییداته
مرقوم شریف که حاکى از سلامت مزاج شریف و حاوى تفقد از این جانب بود واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. امید است این جانب را از دعاى خیر فراموش نفرمایید. خدمت جناب آقاى والد محترم سلام مىرساند. و امید دعاى خیر از ایشان براى حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى عبد المجید معادیخواه (سفارش به تحصیل)]
زمان: 27 خرداد 1347/ 20 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: پاسخ به نامه
مخاطب: معادیخواه، عبد المجید
بسمه تعالى
20 ربیع المولود 88
خدمت جناب مستطاب مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ عبد المجید معادیخواه- دامت تأییداته
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. راجع به رسالهاى که مرقوم شده بود از نسخه صحیحه آن هیچ اطلاعى ندارم و در این تحولات، این نحو نوشتهها در دست این جانب باقى نمانده است؛ و کسى را که در این موضوعات مورد رجوع باشد در نظر ندارم. شما عجالتاً مشغول تحصیلات در رشتههاى دیگر باشید تا در موقع خود، خداوند هدایت مىفرماید. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. راجع به تشرف اینجا براى زیارت، با داشتن تذکره مانع ندارد. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى حسین فومنى (اجازه در مورد وجوهات)]
زمان: 30 خرداد 1347/ 23 ربیع الاول 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در مورد وجوهات شرعیه
مخاطب: فومنى، حسین
بسمه تعالى
23 ع 1 88
خدمت جناب مستطاب عمدة الاعلام آقاى آقا شیخ حسین فومنى- دامت افاضاته
مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. به جناب آقاى احمد نصر اللَّه نوشتم که وجوه خود را تسلیم جنابعالى نماید. شما مجازید ثلث از سهم مبارک امام- علیه السلام- را براى مصرف خودتان یا موارد مقرره شرعیه بردارید و نصف از سهم سادات را به سادات فقیر عفیف برسانید و بقیه را در صورت امکان به همین وسیله که فرستادید ایصال دارید، و در صورت عدم امکان به آقاى حاج سید محمد صادق لواسانى بپردازید که ایشان قبض رسید دریافت دارند. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى محسن غروى قوچانى (موفقیت در تبلیغ دین)]
زمان: 31 تیر 1347/ 25 ربیع الثانى 1388
مکان: نجف
موضوع: دعا براى موفقیت در تبلیغ دین
مخاطب: غروى قوچانى، محسن
بسمه تعالى
25 ع 2 88
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى غروى- دامت افاضاته
مرقوم شریف که حاکى از سلامت مزاج محترم و حاوى تفقد از این جانب بود واصل، سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستارم. على المحکى وضع ترویج جنابعالى بحمد اللَّه تعالى خوب، و روز به روز بهتر مىشود. امید است ان شاء اللَّه موفق به ترویج دیانت مقدسه بوده و مرفه الحال باشید. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (شهریه طلاب)]
زمان: 1347 ه. ش./ 1388 ه. ق
مکان: نجف
موضوع: شهریه طلاب
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
احمد عزیزم ان شاء اللَّه سلامت باشید. مرقومى که به مادر نوشته بودید واصل شد. باز اصرار نموده بودید راجع به آقاى مذکور، «1» نمىدانم این چه اصرارى [است]! شما مگر طریقه این جانب را نمىدانید که بناى تشبثات در این امور را ندارم و صلاح دین و دنیاى من این کارها نیست. از قرارى که بعضى نقل کردهاند شما براى گرفتن شهریه اصحاب هر ماه تهران مىروید؛ خیلى تعجب کردم بلکه باور نکردم، این امر را شما انجام ندهید؛ یک نفر برود بگیرد بیاورد. براى شما خیلى سبُک است هر ماه براى این امر رفتن؛ بلکه قدرى به تهران رفتن [را] تخفیف دهید. به آقاى لواسانى «2» پیغام دهید که از قرارى مرقوم داشتهاید صورت حساب ماه مبارک را فرستادهاید و آن به من نرسیده است «3» و باز پیغام دهید که مسافر مطمئن نیست که جواب مرقومات شما را بدهم و قبوض را برسانم؛ ان شاء اللَّه هر وقت پیدا شد مىفرستم. و باز به ایشان پیغام دهید که اگر براى آن شخص محترم «1» خداى نخواسته حادثهاى پیدا شد، آقازاده محترمشان خوب است انجام دهند و در صورتى که لازم است وکالت براى ایشان بفرستم، مرقوم دارید. و السلام علیک. از شما امید دعا دارم، چنانچه به شما و محترمه مکرمه دعا مىکنم.
پدرت
نامه [به آقاى سید محمد رضا سعیدى (اعلام وصول نامه ارسالى)]
زمان: 21 مرداد 1347/ 17 جمادى الاول 1388»
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول نامه ارسالى
مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا
بسمه تعالى
17 ج 1 88
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى سعیدى- دامت افاضاته
گمان مىکنم از جنابعالى یک مکتوب واصل شده باشد که جواب ندادهام. از قرارى که آقاى منتظرى مرقوم داشتهاند، فرمودید چند نامه فرستادم که جواب نرسیده است، در هر صورت سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. اگر قصورى در مکاتبات مىشود، ان شاء اللَّه تعالى در علاقه به امثال جنابعالى- ایدکم اللَّه تعالى- قصورى نیست. امید است خداوند تعالى هر چه بیشتر به امثال جنابعالى توفیق خدمت بدهد. از جنابعالى امید دعاى خیر براى حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به جمعى از فداییان فلسطینى (اجازه صرف وجوهات در راه مبارزه با اسرائیل)]
زمان: 6 شهریور 1347/ 3 جمادى الثانى 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه صرف زکوات و سایر صدقات در راه مبارزه با اسرائیل
مخاطب: جمعى از فداییان فلسطینى
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم. محضر مبارک پیشواى مجاهد و عظیم الشأن حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آیت اللَّه العظمى آقاى خمینى- ادام اللَّه ظله العالى. پیشواى جلیل القدر! از نظر مبارک پوشیده نیست که دست خیانت و جنایت پیشه کفار حربى یهود بر مسجد اقصى و زمینهاى اسلامى دیگرى مستولى گشته، و مسلمانان بیگناه آن سامان را آواره بیابانها نموده است، و اکنون به منظور استخلاص اماکن مقدسه و استرداد زمینهاى اسلامى جز مقاومت مسلحانه که به نام «عملیات فدایى» خوانده مىشود، چارهاى نیست.
و در چنین شرایط و زمینهاى، آیا مسلمانانى که توانایى حمل سلاح و جهاد داشته، یا آنان که قدرت کمک مالى با مجاهدین را دارند، مىتوانند از این خدمت دینى سرپیچى نموده و اوضاع را نادیده بگیرند؟ و آیا جایز است که متمکنین در مقابل این خطر خانمان برانداز همچنان آرام نشسته و از براى راندن کفار از زمینهاى اسلامى قدمى برنداشته و اقدامى نکنند؟ و در صورت وجوب مقاومت، آیا جایز است از مورد حقوق شرعیه از قبیل زکات و غیره در مورد مسلح نمودن مسلمانان و تربیت آنان استفاده کرد یا خیر؟ متمنى است رأى مبارک را در این باره بیان فرمایید. ادام اللَّه ظلکم. دستهاى از فداییان]
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
قبلًا هم تذکر دادهام که دولت غاصب اسرائیل، با هدفهایى که دارد، براى اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد و خوف آن است که اگر مسلمین به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگیرى از آنها امکانپذیر نشود. و چون احتمال خطر متوجه به اساس اسلام است، لازم است بر دول اسلامى- بخصوص- و بر سایر مسلمین- عموماً- که دفع این ماده فساد را به هر نحو که امکان دارد بنمایند و از کمک به مدافعین کوتاهى نکنند. و جایز است از محل زکوات و سایر صدقات در این امر مهم حیاتى صرف نمایند.
از خداوند تعالى مسألت مىنماید که موجب تنبه و بیدارى مسلمین را فراهم فرماید و دفع شرّ اعداى اسلام را از بلاد مسلمین بفرماید. و السلام على من اتبع الهدى.
به تاریخ 3 جمادى الثانیه 88
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى محمد صادق تهرانى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 27 شهریور 1347/ 24 جمادى الثانى 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: تهرانى، محمد صادق
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقاى آقا شیخ محمد صادق تهرانى مقیم قم، وکیل این جانب هستند در اخذ مطلق وجوه شرعیه از قبیل سهم مبارک امام- علیه السلام- و سهم سادات عظام و سایر وجوه. مؤمنین که مىخواهند به این جانب وجوه برسانند به ایشان تسلیم نمایند مورد قبول است و هر کدام قبض این جانب را بخواهند پس از ایصال به ایشان و اطلاع این جانب قبض رسید مىفرستم، و جناب ایشان وکیل هستند در دستگردان نمودن وجوه شرعیه و امهال به مقدار صلاح، و اخذ وجوه و ایصال به این جانب. و هر کس به این جانب بدهکارى دارد مجاز است به مشار الیه بپردازد و مورد قبول است.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه.
به تاریخ 24 شهر جمادى الثانى 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى عبد الرحیم صادقى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 7 مهر 1347/ 6 رجب 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: صادقى، عبد الرحیم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ عبد الرحیم صادقى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لذلک مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الحکم و الموضوع»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف نصف آن را در محل مقرر شرعى، از آن جمله اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال نصف دیگر را به این جانب براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ ششم شهر رجب المرجب 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [تشکر به آقاى سید محمد رضا سعیدى (قدردانى از زحمات ایشان)]
زمان: 12 مهر 1347/ 11 رجب 1388
مکان: نجف
موضوع: پیام تشکر
مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا
بسمه تعالى
به عرض مىرساند، مرقوم شریف واصل شد. سلامت و بقاى جنابعالى را خواستار است. از زحمات جنابعالى که با کنارهگیرى اکثر، باز خود را به زحمت مىاندازید متشکرم. امید است خداوند تعالى به جنابعالى اجر عنایت فرماید، «انّه وَلِىُّ الْفَضْل». از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
مصاحبه [با نماینده «الفتح»؛ (وجوب مبارزه با اسرائیل)]
زمان: 19 مهر 1347/ 18 رجب 1388
مکان: نجف
موضوع: وجوب مبارزه با اسرائیل و همیارى با مبارزان فلسطینى
مخاطب: نماینده «الفتح»
سؤال: [پیشواى مجاهد، نظر مبارک را درباره دادن وجوه شرعى مانند زکات و سهم امام، به مجاهدان شجاعى که تحت فرماندهى «فتح» در صفوف نبرد و در میدان شرف پیکار مىکنند بیان فرمایید.]
جواب: بسم اللَّه الرحمن الرحیم. اکیداً شایسته بلکه واجب است که قسمتى از وجوه شرعى مانند زکات و سهم امام به مقدار کافى به این مجاهدان راه خدا اختصاص یابد. به مجاهدانى که در صفوف نبرد و فداکارى به منظور از بین بردن صهیونیسم کافر ضد بشر مىجنگند و براى احیا و بازگرداندن مجد و شرف اسلامى از دست رفته مىکوشند و براى گرامیداشت تاریخ شریف اسلام نبرد مىکنند و بر هر مسلمانى که به خدا و روز جزا ایمان دارد واجب است که تمامى قوا و نیروى خود را در این راه به کار برد و سرانجام به احْدَى الْحُسْنَیَیْن شهادت یا پیروزى دست یابد و بر شماست که براى خونخواهى و زدودن لکه ننگ به خط آتش روى آورید و به یارى خداوند به پیروزى درخشانى که در انتظار شما است دست یابید و به مؤمنان آزاده بشارت دهید که خداوند پشتیبان هر اراده مردانه و حق طلبانه است. برادران ما که به یارى خداوند توانا پیروزى نهایى از آن آنهاست، یعنى مردان برجسته جنبش «فتح» و رزمجویانش نیروهاى «عاصفه» و دیگر فداییان آزاده از مجاهدان راه خدایند و پشتیبانى و کمک به آنان با تمام نیرو و امکان واجب است، «وَ اللَّهُ وَلىُّ التَّوفیق»
[پس از شعلهور شدن آتش انقلاب مقدس در سرزمین فلسطین و پدید آمدن دستاوردهاى فراوان به رهبرى «فتح» نظر حضرت عالى درباره برادران ما که در سنگرگاهها و سرزمینهاى اشغالشده پایدارى مىکنند چه مىباشد؟]
- بسم اللَّه الرحمن الرحیم. نخستین و آخرین نظر نسبت به برادران پایدار و رزمنده ما این است که به شکل پیگیر و خستگى ناپذیر به پیکار خویش ادامه دهند، چه آنکه زندگى یعنى عقیده و مبارزه در راه آن انّ الحیاةَ عقیدةٌ وَ جَهادٌ و تردیدى نیست که از نظر شیوه تفکر اسلامى مرگ از زندگى ذلت بار بهتر است و در وضع کنونى براى ما جز ادامه پیکار با همه نیروها و امکاناتمان راهى وجود ندارد تا عزت و شرافت خود و آیندگان را در طول تاریخ با عظمت اسلامى به دست آوریم. قرآن مىفرماید: وَ اعِدُّوا لَهُم ما اسْتَطَعْتُمْ مِن قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ. «1» هر قدر که مىتوانید بر ایشان نیرو و سواره نظام آماده کنید تا بر دشمن خدا و دشمن خود چیره شوید. انْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ و یُثَبِّتْ اقْدامَکُمْ «2» اگر خدا را یارى کنید او هم شما را یارى مىکند و قدمهاى شما را استوار مىدارد. وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ انْتُمُ الاعْلَونَ انْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ «3» سست نشوید، غمگین نباشید شما پیروزید اگر به هدف خود ایمان داشته باشید وَ لا تَهِنُوا فِى ابتِغاءِ الْقَومِ انْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَانَّهُمْ یأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرجُون «4» در جستجوى دشمن سستى نورزید اگر شما رنج مىبرید آنان نیز مثل شما رنج مىکشند، منتها شما به خدا ایمان دارید و آنها ندارند.
[راجع به پیکار اوج گیرنده و مسلحانهاى که در سرزمین مقدس فلسطین جریان دارد و اعمال وحشیانه صهیونیستى که بر ضد امت عربى و اسلامى به کار مىرود نظر حضرتتان را بیان کنید تا خلق مسلمان ما در همه کشورها کلیه نیروهاى مادى و معنوى خود را بسیج کرده و در این جهاد مقدس شرکت نمایند.]
- بسم اللَّه الرحمن الرحیم. همان طور که قبلًا خاطرنشان کردم در اوضاع و شرایط کنونى پس از گردن نهادن به قوانین مقدسه اسلام هیچ امرى واجبتر از دفاع با جان و مال در راه سربلندى اسلام نمىباشد. هنگامى که مىبینید خونهاى برادران و خواهران بیگناه شما در سرزمینهاى مقدس فلسطین جاریست و هنگامى که مشاهده مىکنید که سرزمینهاى ما اشغال شده و خانههایمان به دست صهیونیستهاى تبهکار ویران گشته است در این شرایط جز ادامه جهاد راهى نیست و بر همه مسلمانان واجب است که کمکهاى مادى و معنوى خود را در این پیکار مقدس بنمایند. و خداوند پشتیبان این اراده است. و اللَّه من وراء القصد»
[اکنون که دست صهیونیسم در کلیه شئون حیاتى ایران مسلمان نفوذ کرده است به نظر حضرت عالى اساسى ترین راهى که ملت مسلمان ایران براى قطع دست اسرائیل در ایران باید به آن دست بزند چه مىباشد؟ تا در نتیجه برادران ایرانى ما هم بتوانند با پیکارجویان فلسطین همگام گردند.]
- بسم اللَّه الرحمن الرحیم. راه اساسى این است که مردم مسلمان ایران داد و ستد خود را با ایادى صهیونیسم و دیگر عوامل استعمار که در ایران هستند قطع کنند و از لحاظ مادى و روحى آنان را در فشار بگذارند و تمام روزنههاى حیاتى را بر آنان تنگ سازند و خلاصه علیه آنان به نبرد اقتصادى دست بزنند و نیز در دیگر زمینهها با آنان مبارزه کنند تا سرانجام مجبور شوند کلیه روابط خود را با ایران و خلق مسلمان آن قطع نمایند و در نتیجه ملت ایران بتواند همه امکانات مادى و معنوى خود را در اختیار مجاهدان فلسطین بگذارند.
در شرایط اسفانگیز فعلى بر هر مسلمانى لازم است که کلیه نیروهاى خویش را براى آزاد کردن سرزمینهاى اشغالشده و انتقام از اشغالگران به کار گیرند. «و اللَّه ولى التوفیق»، و جاى تردید نیست که وظیفه یک نفر مسلمانى که در دورترین نقطههاى جهان به سر مىبرد همان وظیفهاى است که خلق مسلمان فلسطین امروز به آن مسئول است، مسلمانان به مثابه دست واحدند و همه در مسئولیت عمومى یکسانند. «1» تفرقهجویى و نژادپرستى در کار نیست و بین ملتهاى اسلامى هیچ گونه امتیازى وجود ندارد، جز تقوا و پرهیزگارى، گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. «2» حَسْبُنا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل. «3»
نامه [به آقاى سید محمد رضا سعیدى (قدردانى از زحمات ایشان)]
زمان: 1347 ه. ش./ 1388 ه. ق
مکان: نجف
موضوع: قدردانى از زحمات
مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا
بسمه تعالى
خدمت ذى شرافت جناب مستطاب سید العلماء الاعلام آقاى سعیدى- دامت افاضاته
مرقوم محترم واصل، با آنکه گمان مىکنم جواب دادهام لکن چون در جزء مکتوبات جواب نداده بود، احتمال عدم جواب مىرفت و در هر صورت از قرارى که بعضى از مریدهاى جنابعالى اظهار داشتند، بحمد اللَّه تعالى توفیق کامل براى تربیت مؤمنین و ترویج دیانت مقدسه براى جنابعالى حاصل شده است. من از افرادى مثل شما آن قدر خوشم مىآید که شاید نتوانم عواطف درونى را آن طور که هست ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم لکن خداوند تعالى قادر است که شماها خدمتگزاران به دیانت را مشمول عنایات خود فرموده و از رحمت خود همه را بهرهمند فرماید. من در این آستان قدس به اسلام و مسلمین- عموماً- و به حضرات علماى اعلام و خدمتگزاران به دیانت مقدسه- خصوصاً- دعا مىکنم و عظمت آنها را از خداوند تعالى در جوار قبّه مطهره مولا- علیه الصلاة و السلام- مىطلبم. رجاى آن دارم که مشمول ادعیه خالصه جنابعالى باشم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى ید اللَّه شربیانى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 30 مهر 1347/ 29 رجب 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: شربیانى، ید اللَّه
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروج الاحکام آقاى حاج سید ید اللَّه شربیانى- دامت تأییداته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط، بعد از تشخیص حکم و موضوع و مراعاة الاحتیاط. و نیز مجازند در اخذ سهمین مبارکین براى اعاشه خودشان به نحو اقتصاد؛ و مجازند ما زاد از سهم سادات را به سادات فقیر عفیف برسانند و ما زاد از سهم مبارک را نزد این جانب یا وکلاى این جانب برسانند و قبض رسید بگیرند براى رد به صاحبان وجوه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته.» و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ سلخ شهر رجب المرجب 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى محمد رضا کاظمى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 3 آبان 1347/ 2 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: کاظمى، محمد رضا
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى آقا شیخ محمد رضا کاظمى- دامت افاضاته- از قِبَل این جانب مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف- منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در موارد مقرره شرعیه، و وکیل هستند در دستگردان نمودن و امهال به مقدار صلاح و اخذ. و مؤمنین- ایّدهم اللَّه تعالى- مجازند که وجوهى که مىخواهند به این جانب برسانند به وسیله ایشان برسانند.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو من جنابه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على عباد اللَّه الصالحین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 2 شهر شعبان المعظم 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى محمد کیایى نژاد، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 11 آبان 1347/ 10 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: کیایى نژاد، محمد
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ محمد کیایى نژاد- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الحکم و الموضوع»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف ثلث آن را در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و در سایر موارد مقرره شرعیه، و ایصال دو ثلث را نزد این جانب یا وکلاى این جانب براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ دهم شهر شعبان المعظم 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى محمد مؤمنى شهمیرزادى (اخذ سهم سادات)]
زمان: 12 آبان 1347/ 11 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه اخذ سهم سادات
مخاطب: مؤمنى شهمیرزادى، محمد «1»
بسمه تعالى
جناب ایشان مجازند که سهم سادات را اخذ نموده، و ثلث آن را به ساداتِ فقیر عفیف رسانده، و دو ثلث را به این جانب یا وکیل این جانب برسانند. ان شاء اللَّه تعالى موفق باشند.
11 شهر شعبان المعظم 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [تشکر به آقاى محمد تقى حکیمى]
زمان: 13 آبان 1347/ 12 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: پیام تشکر
مخاطب: حکیمى، محمد تقى
بسمه تعالى
12 شعبان 88
خدمت جناب مستطاب عمدة الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا شیخ محمد تقى حکیمى- ایده اللَّه تعالى
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. راجع به موضوعى که مرقوم شده است، ان شاء اللَّه سفارش مىکنم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید محمد رضا سعیدى (لزوم براندازى سلسله پهلوى)]
زمان: 14 آبان 1347/ 13 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: لزوم براندازى سلسله پهلوى و قیام به وظیفه
مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا
بسمه تعالى
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى سعیدى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. راجع به مساجد قبلًا هم مطلع شده بودم، حتى گفته شد که براى مسجد سید عزیز اللَّه «1» هم تعیین شده است، ولى صحت آن را نمىدانم. در هر صورت سنگرها را حتى الامکان نباید از دست داد و قیام به وظایف به مقدار امکان لازم است، و اگر کوتاهى در آن نکنیم باکى نیست؛ فرضاً با شکست ظاهرى مواجه شویم لکن رضاى خداى تعالى را اگر موفق شویم جلب کنیم، امور دیگر سهل است. این جانب لحظات آخر عمر را مىگذرانم و از اوضاع عمومى و خصوص حوزههاى علمیه نگران و نمىدانم با آن تندرویهاى آنها و این سهل انگارى ماها امر به کجا منجر مىشود؟ «وَ الَّذى یُوجِبُ التَّسْکین فى الجمله: انَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً» «2» و این رشته بحمد اللَّه گسستنى نیست، هر چه باریک شود. شما طبقه جوان مأیوس نباشید و با اراده و عزم راسخ مهیاى خدمت و فرصت باشید. سلف صالح ما- رضوان اللَّه علیهم- فرصت عجیبى را در موقع رفتن سلف خبیث از دست دادند «3» و پس از آن هم فرصتهایى بود و از دست رفت تا این مصیبتها پیش آمد. و تا این شجره خبیثه برپاست امید خیرى نیست. از خداوند تعالى اصلاح حال عموم مسلمین و خصوص حوزههاى دینیه و بیدارى آنها را خواهانم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
13 شعبان 88- روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى حسین رجبى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 19 آبان 1347/ 18 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: رجبى، حسین
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ حسین رجبى- دامت تأییداته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لذلک مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الحکم و الموضوع»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در مصارف اقتصادیه خودشان، و ایصال ما زاد را به وکلاى این جانب براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 18 شهر شعبان المعظم 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى میرزا باقر بستانآبادى، در امور شرعیه و حسبیه]
زمان: 19 آبان 1347/ 18 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: بستانآبادى، میرزا باقر
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج میرزا باقر آقا بستانآبادى- دامت برکاته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه فرجه الشریف- از مختصات فقیه جامع الشرایط است «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه الصلاة و السلام- و صرف نصف آن را در موارد مقرره به هر نحو که نظر شریفشان تعلق مىگیرد و ایصال نصف دیگر را براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه. و وکیل هستند در دستگردان نمودن و امهال به مقدار صلاح و اخذ آن و صرف و ایصال به نحوى که ذکر شد.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى و ابقاه- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على عباد اللَّه الصالحین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 18 شعبان المعظم 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى میرزا حسن مستوفى کمرهاى (احوالپرسى)]
زمان: 24 آبان 1347/ 23 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: پیام تشکر
مخاطب: مستوفى کمرهاى، میرزا حسن
بسمه تعالى
23 شعبان المعظم 88
جناب آقاى کمرهاى- دام بقاه
مرقوم محترم واصل، دو- سه شب قبل در حرم مطهر، یک نفر خبر تشریف بردن جنابعالى را اطلاع داد؛ موجب نگرانى شد و در همان مقام شریف، سلامت شما را از خداوند تعالى خواستم. اکنون که مرقوم شریف واصل شد، از مندرجات معلوم مىشود که بحمد اللَّه تعالى خیلى مهم نبوده است. از خداوند تعالى سلامت و عافیت جنابعالى و سایر متعلقین و اقوام را خواستار است. ماها بحمد اللَّه سلامت، و مصطفى ارادتمند است. مرقوم شده بود از بندر ... «1» کسى اینجاست؛ گرچه چندان اهمیتى ندارد و از این امور احتراز ممکن نیست، لکن گفتم تحقیق شود. خدمت عموم بستگان و خصوص آقازادههاى محترم سلام مىرساند. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى محمد على شرعى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 25 آبان 1347/ 24 شعبان 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: شرعى، محمد على
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد على شرعى- دامت افاضاته- که مدت زیادى از عمر شریف خود را صرف در تحصیل علوم دینیه نمودهاند از طرف این جانب مجازند در تصدى امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه و سهمین مبارکین و صرف سهم سادات را در موارد منطبقه و صرف نصف از سهم مبارک امام- علیه السلام- را در ترویج شریعت مقدسه و اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ارسال نصف دیگر را نزد این جانب جهت صرف در حوزههاى مقدسه علمیه- صانها اللَّه عن الحدثان.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و مراعاة الاحتیاط»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به یکى از دوستان (اعلام خبر سلامتى)]
زمان: 25 آذر 1347/ 25 رمضان 1388
مکان: نجف
موضوع: اعلام خبر سلامتى
مخاطب:؟
بسمه تعالى
25 شهر صیام 88
به عرض مىرساند، مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. این جانب بحمد اللَّه تعالى سلامت و محتاج به دعاى خیر آقایان مىباشم. از خداوند تعالى اصلاح حال مسلمین و حوزههاى دینیه را خواستارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [تشکر به آقاى میرزا جواد تهرانى]
زمان:؟
مکان: نجف
موضوع: پاسخ نامه
مخاطب: تهرانى، میرزا جواد
بسمه تعالى
به عرض مىرساند، مرقوم شریف که حاکى از سلامت مزاج محترم بود و متضمن تفقد از این جانب، موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جنابعالى را خواستار است. راجع به مطالبى که مرقوم شده بود مورد توجه است. امید است بتوانم حتى المقدور عمل نمایم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (امور مربوط به وجوه شرعیه)]
زمان: 1347 ه. ش./ 1388 ه. ق
مکان: نجف
موضوع: لزوم تمرین در امور مربوط به وجوه شرعیه
مخاطب: خمینى، سید احمد
«این صفحه را به احمد مرحمت فرمایید.»
ان شاء اللَّه تعالى موفق و مؤید به تحصیل علوم شرعیه و تهذیب اخلاق باشید. اولًا پنیر دیگر نفرستید، براى هر دوى ما خوب نیست و ممنوع هستم؛ ثانیاً راجع به تلفن «1» چیزى ننویسید که: تلفن بکشید خرجش را مىدهم. من تلفن نمىکشم و شما هم چیزى جز مال فقرا ندارید و خوب است از حالا ملاحظه وجوه شرعیه را تمرین کنید و زیاده روى را احتراز نمایید. خداوند تعالى از شما راضى خواهد بود. و السلام.
پدرت
اجازه نامه [به آقاى سید عباس میر یونسى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 13 دى 1347/ 14 شوال 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: میر یونسى، سید عباس
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج سید عباس میر یونسى- دامت افاضاته- از قِبَل این جانب مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارکین و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال ما زاد از سهم سادات عظام را به سادات فقیر عفیف و ایصال ما زاد از سهم مبارک امام- علیه السلام- را به این جانب براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المسلمین.
به تاریخ 14 شهر شوال المکرم 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [در بیان حکم شرعى ذبح با دستگاه]
زمان: 26 دى 1347/ 27 شوال 1388
مکان: نجف
موضوع: ذبح شرعى
بسمه تعالى
27 شوال 88
به عرض عالى مىرساند، مرقوم محترم که حاکى از سلامت وجود مسعود بود واصل و موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جنابعالى را خواستار است.
راجع به «ذبیحه» به نحوى که مرقوم شده است هیچ اشکالى در حرمت نیست. «1» از وجوهى:
یکى آنکه معتبر است در «ذابح» اسلام، و این امر مسلّم است و دلالت بر آن دارد صحیحه محمد بن مسلم در باب پانزده کتاب ذبایح، حدیث دوم. و معلوم است ذابحْ مباشرِ ذبح است، و آن در این مورد تیغه خودکار است به قوه برق، هر چند قتل تسبیباً به او منتسب است. نظیر انداختن شخصى را در مسبعه که قاتل ملقى است لکن آکل سبُع است.
دیگر آنکه ذابح مسلم باید در حال ذبح تسمیه بگوید و تسمیه در این مورد که از نوار است نه تسمیه مسلم است و نه ذکر اللَّه است، بلکه انعکاس ذکرى است که شخص نموده است، و اگر ذکر آن شخص باشد باید در نماز کافى باشد، و به این شرط دلالت دارد جملهاى از روایات مثل صحیحه حلبى ششم باب سابق و روایت پنجم بلکه ظاهر آیه شریفه؛ على تأمل.
دیگر آنکه ذبح از قفا موجب حرمت است و دلالت بر آن دارد: صحیحه محمد بن مسلم باب چهار و دیگر روایات، و ظاهر روایات آن است که مبدأ شروع به ذبح باید حلق باشد یا سایر اوداج که مذبح هستند، و پشت گردن مذبح نیست.
در هر صورت حرمت آن بىاشکال است. در ایران نیز از قرار مذکور عمل شده است. منتها اول بعضى آقایان را گول زدند و اظهار کردند که ذبح به طور شرعى مىشود و سایر کارها را مکینه مىکند. لکن از قرارى که یک نفر معمم اظهار مىکرد همان نحو که در سؤال ذکر شده است عمل مىشود و از «تسمیه» حتى در نوار هم خبرى نیست- و العهدة علیه. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى عبد الخالق اصفهانى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 19 بهمن 1347/ 20 ذى القعدة 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: اصفهانى، عبد الخالق
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا شیخ عبد الخالق اصفهانى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه که منوط است به اجازه فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن را در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ارسال ما زاد به این جانب براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 20 شهر ذى القعدة الحرام 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى صابرى (اعلام وصول نامه ارسالى)]
زمان: 10 اسفند 1347/ 12 ذى الحجه 1388
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول نامه
مخاطب: صابرى
بسمه تعالى
12 ذى الحجه 88
خدمت جناب مستطاب ثقة الاسلام آقاى صابرى- دامت افاضاته
مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. امید است ان شاء اللَّه تعالى به برکات وجود شریف، تبلیغات دامنهدارى براى هدایت انام «1» انجام گیرد. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى مرتضى مطهرى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 22 اسفند 1347/ 24 ذى الحجه 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: مطهرى، مرتضى
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج شیخ مرتضى مطهرى- دامت افاضاته- مجازند در امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه تعالى فرجه- از مختصات فقیه جامع الشرایط و منوط به اذن او است؛ «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف نصف آن را در مواردى که براى علوّ اسلام و ترویج احکام مقدسه و تشیید «1» مبانى دین حنیف مفید است و ایصال نصف دیگر را نزد حقیر براى صرف در حوزههاى مهمه اسلامیه. و وکیل هستند در دستگردان نمودن و امهال به مقدار صلاح و اخذ و صرف و ایصال به نحوى که مذکور گردید.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما أوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و أرجو من جنابه أن لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ 24 شهر ذى الحجة الحرام 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینى