swc

swc

صحیفه امام - جلد دوم (7)

نامه [به آقاى محمد رضا حکیمى (آگاه ساختن جامعه)]

زمان: 28 آبان 1348/ 8 رمضان 1389

مکان: نجف‏

موضوع: ضرورت آگاه ساختن جامعه‏

مخاطب: حکیمى، محمد

بسمه تعالى‏

رمضان المبارک 1389

جناب مستطاب ثقة الاسلام آقاى حکیمى- دامت افاضاته‏

گرچه جناب آقاى آزرم «1» را ملاقات نکرده‏ام لکن تا اندازه‏اى از روحیات ایشان اطلاع دارم. قبلًا هم پس از انتقال به عراق قطعه شعرى که حاکى از افکار ایشان تا اندازه‏اى بود ملاحظه نموده‏ام. اینک نیز «پیام» بلندپایه را دیده و از ایشان تقدیر مى‏کنم.


این جانب روزهاى آخر عمر را مى‏گذرانم، و مع الأسف نتوانستم خدمتى به اسلام عزیز و مسلمین بنمایم؛ ملتهایى که با جمعیت بسیار انبوه و اراضى بسیار وسیع و ذخایر بسیار گرانبها و سوابق بسیار درخشان و فرهنگ و قوانین آسمانى در تحت اسارت استعمار با گرسنگى و برهنگى و فقر و فلاکت و عقب‏ماندگى دست به گریبان و در انتظار مرگ نشسته‏اند، [و] دولتها که به دست استعمار تشکیل مى‏شوند، جز در خدمت آنها نمى‏توانند باشند. اختلافات موجوده در بین سران دوَل اسلامى- که میراث ملوک الطوایفى و عصر توحش است و با دست اجانب براى عقب نگاه داشتن ملتها ایجاد شده است- مجال تفکر در مصالح را از آنها سلب نموده است. روح یأس و ناامیدى که به دست استعمار در ملتها حتى در رهبران اسلامى دمیده شده است آنها را از فکر در چاره‏جویى بازداشته است. امید است طبقه جوان که به سردیها و سستیهاى ایام پیرى نرسیده‏اند با هر وسیله‏اى که بتوانند ملتها را بیدار کنند؛ با شعر، نثر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهى جامعه است؛ حتى در اجتماعات خصوصى از این وظیفه غفلت نکنند، باشد که مردى یا مردانى بلند همت و غیرتمند پیدا شوند و به این اوضاع نکبت بار خاتمه دهند. باید جوانهاى تحصیلکرده از این هیاهوى اجانب خود را نبازند، و سرگرم بساط عیش و نوشى که به دستور استعمار براى آنها و عقب نگه داشتن آنها فراهم شده است نگردند. باید اشخاص بیدار، تولید مثل کنند و هر چه بیشتر همفکر و هم قدم پیدا کنند و صفوف خود را فشرده کنند، و در ناملایماتْ پایدار و جدى و قوى الاراده باشند، و از تواصى به حق و تواصى به صبر، که دستورى است الهى، غفلت نکنند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم. سلام این جانب را به آقاى آزرم و هر کس که در فکر چاره است ابلاغ نمایید. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

پیام [به انجمن‏هاى اسلامى دانشجویان فارسى زبان در اروپا (خیانت استعمار)]

زمان: 11 دى 1348/ 22 شوال 1389

مکان: نجف‏

موضوع: خیانت استعمار در ایجاد فاصله بین طبقه جوان و مسائل اسلامى‏

مخاطب: اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان گروه فارسى زبان در اروپا

اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان گروه فارسى زبان در اروپا- ایدهم اللَّه تعالى‏

مرقوم مورخ 23 شهر رمضان المبارک واصل گردید و از مضمونش مطلع شدم. جاى تقدیر و تشکر است که طبقه جوان تحصیلکرده توجه به این مسائل دارند و درصدد چاره هستند. مع الأسف تا کنون دست خیانت استعمار، به وسایل مختلفه، فاصله عمیق بین طبقه جوان و مسائل ارجمند دین و قواعد سودمند اسلام ایجاد نموده، طبقه جوان را به روحانیین و اینها را به آنها بد معرفى نموده و در نتیجه وحدت فکرى و عملى از بین رفته و راه را براى مقاصد شوم اجانب باز نموده است. و تأسف بیشتر آنکه همین دستگاههاى مرموز نگذاشته‏اند طبقه تحصیلکرده به احکام مقدسه اسلام- بخصوص قوانین تشکیلاتى و اجتماعى و اقتصادى آن- توجه کنند، و با تبلیغات گوناگون وانمود نموده‏اند که اسلام جز احکام عبادى مطلبى ندارد؛ در صورتى که قواعد سیاسى و اجتماعى آن بیشتر از مطالب عبادى آن است. این جانب اکنون روزهاى آخر عمر را مى‏گذرانم و امید دارم که خداوند تعالى به شما طبقه تحصیلکرده توفیق دهد که در راه مقاصد اسلامى که یکى از آن قطع ایادى ظالمه و برانداختن ریشه استبداد و استعمار است کوشش کنید، و قوانین آسمانى اسلام را که براى تمام شئون زندگى از مبدأ وحى نازل شده است و عملى تر و سودمندتر از تمام فریضه‏ها است مطالعه کنید، و تحت تأثیر تبلیغات مغرضانه اجانب واقع نشوید. از خداوند تعالى توفیق شما و عظمت اسلام و مسلمین را خواستار است.

22 شهر شوال 89- روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى احمد مطهرى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 26 دى 1348/ 8 ذى القعدة 1389

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: مطهرى، احمد

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.

و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ احمد مطهرى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف نصف آن را در موارد مقرره شرعیه، از آن جمله اعاشه خودشان به نحو اقتصاد؛ و نیز مجازند در دستگردان نمودن و امهال به مقدار صلاح و اخذ و صرف و ایصال به نحوى که مذکور گردید.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

به تاریخ 8 شهر ذى القعدة الحرام 1389

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به یکى از دوستان (شهریه طلاب)]

زمان: 27 دى 1348/ 9 ذى القعدة 1389

مکان: نجف‏

موضوع: شهریه طلاب‏

مخاطب: نامشخص‏

بسمه تعالى‏

به عرض مى‏رساند، مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. در موضوعى که مرقوم شده بود این جانب با این نحو عمل مخالف هستم و عدم را بهتر از این نحو مى‏دانم. و علاوه بر فرض که از این جهت فارغ شوم، قضیه وجه همان نحو که مرقوم شده بود مورد اشکال است. با این وضع که شاید درست حتى جنابعالى هم مطلع نباشید، تقریباً باید گفت که اشخاص مهم که کمکهاى وافى مى‏کردند براى اخافه اشخاص- چه دستگاه و چه غیر آن- از پرداخت خوددارى کرده‏اند. از اصفهان، که یکى از محالّى است که اگر محذورى نبود شاید این جانب را از غیر مستغنى مى‏کرد، جزئیاتى مى‏رسد که کارى از آن ساخته نیست. مقصود من از این جملات نه آن است که در نظرم خیلى این مسائل مورد اهمیت است بلکه براى آن است که آقایان گمان نکنند که شهریه در نجف و قم دادن میسور است؛ و قطع اینجا را هم دیگر نمى‏توانم بکنم و مصلحت هم نیست، و ادامه هر دو میسور نیست. «و الامر الى اللَّه تعالى و لَعَلَّهُ یحدث بعد ذلک امراً». «1» و السلام علیکم.

مبلغ یک هزار تومان از جنابعالى و یکصد و سى تومان دیگر واصل شد. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. 9 شهر قع 89

 

نامه [تشکر به آقاى محمد کیایى نژاد]

زمان: 3 بهمن 1348/ 15 ذى القعدة 1389

مکان: نجف‏

موضوع: پیام تشکر

مخاطب: کیایى نژاد، محمد

بسمه تعالى‏

15 ذى القعدة 89

خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى کیایى نژاد- دامت افاضاته‏

مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. مرجوّ آنکه این جانب را در مظانّ استجابت دعوات منظور نظر داشته باشید. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]

زمان: 7 بهمن 1348/ 19 ذى القعدة 1389

مکان: نجف‏

موضوع: خانوادگى‏

مخاطب: خمینى، سید احمد

بسمه تعالى‏

19 ذى القعدة 89

احمد عزیز، دو- سه روز پیش جواب مرقوم شما را دادم و در آن گله‏هایى کردم. ان شاء اللَّه خواهید بخشید و بعد از این خواهید نکته مطلب را فهمید. ان شاء اللَّه خداوند تعالى شما را حفظ کند و توفیق تحصیل بدهد، نمى‏دانم «شرح لمعه» تمام شده یا باز مشغول هستى. از وضع تحصیل خودت بنویس.

 «اقلیم» «1» با همزه، نه با عین است. و السلام.

پدرت‏

کاغذ جوف را به فریده «2» برسانید.

به پرهیز سینه و تقویت او ادامه بده تا بکلى برطرف گردد.

 

اجازه نامه [به آقاى حسین یزدى اصفهانى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 22 بهمن 1348/ 4 ذى الحجه 1389

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: یزدى اصفهانى، حسین‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ حسین یزدى اصفهانى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن حاکم شرع «فله التصدی لذلک مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال ما زاد را به این جانب یا وکلاى این جانب براى صرف در حوزه‏هاى مهمه علمیه.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

به تاریخ 4 شهر ذى الحجة الحرام 1389

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى صادق خلخالى (عدم توجه به گفته‏هاى فتنه گران)]

زمان: 23 بهمن 1348/ 5 ذى الحجه 1389

مکان: نجف‏

موضوع: عدم توجه به گفته‏هاى بى‏اساس فتنه گران‏

مخاطب: خلخالى، صادق‏

بسمه تعالى‏

لیله 5 ذى الحجه 89

خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى خلخالى- دامت افاضاته‏

مرقوم محترم واصل شد. «1» گمان مى‏کنم مبادى مختلفه در قلب جنابعالى حکمفرما بوده است و مرقوم طولانى شما از آنها سرچشمه گرفته باشد: یکى عاطفه که از خواص لا ینفکّ «2» شماست؛ یکى محبت به این جانب که شک در آن ندارم؛ یکى هم ناراحتى اعصاب! این جمله باعث شده است که مطالبى که به شما گفته شده است و من به هیچ وجه از آنها اطلاع ندارم باور فرمودید و قضیه را مفروضه اخذ نموده و متفرع بر آن مطالبى که هیچ انتظار از شما نداشتم مرقوم نموده‏اید: «دل شما از من خون است»! من اشخاصى که فرضاً به من بدیها کرده باشند دلم از آنها خون نیست، و اگر خداى نخواسته باشد، چنین اظهارى نخواهم کرد؛ شما که در دل من مقام مخصوصى دارید و همان طور که کراراً گفته‏ام در سختیها و خطرها، بالاتر از دیگران، شما مردانه خود را براى هدف من که هدف همه است ان شاء اللَّه، به خطر مى‏انداختید، چطور ممکن است دلم از شما رنجش داشته باشد یا اگر خداى نخواسته رنجشى باشد به کسى بگویم؟! خصوصاً با این تعبیر غیر صحیح. شما مطمئن باشید که من ان شاء اللَّه تا آخر عمر عواطف شما را فراموش‏ نمى‏کنم. آنچه این جانب را بسیار بسیار ناراحت کرد جُمَلى «1» است که در اواخرِ مرقومْ ذکر فرموده‏اید که «فلان، نردبام ترقى بود» الى آخر. البته این جُمل در حالى نوشته شده است که مبدأ مهمّ عصبى کارفرما بوده است؛ لکن عواطف شما باید غلبه کند بر اعصاب. اینکه شما مرقوم داشته‏اید، کانّه این جانب را مثل آغا محمد خان قجر سرسلسله قاجار تصور فرمودید! باید جداً عرض کنم اشتباه فرمودید. نه شما در آن روزها سمت چوب بست داشتید، هدف مشترکى بود و تشخیص داده بودید و عمل فرمودید- جزاکم اللَّه خیراً- و نه من به امثال شماها که مایه امید و نور چشمم هستید، چنین نظرى داشته و دارم. من الآن در حالى هستم که نمى‏توانم بیش از این تصدیع دهم لکن شما بدانید که مورد علاقه این جانب هستید و خواهید بود. یک جمله دیگر نیز در مرقوم شما بود که آن هم ناراحتم کرد و خیلى از شما تعجب کردم که چطور پس از آن همه سوابق، این جانب را نشناخته‏اید و گمان کردید اگر شما «درس» بروید من ناراحت مى‏شوم. بسیار در اشتباه هستید! امید است ان شاء اللَّه پس از این به حرف اشخاص گوش نکنید و تا تحقیق نفرمایید آن هم از خود این جانب ترتیب اثر ندهید.

اما راجع به مصطفى، شما و ایشان دو نفر رفیق و همسن هستید و گله‏ها را هر طور مى‏خواهید بکنید؛ ولى در موضوع ایشان هم هر حرفى را باور نفرمایید. ممکن است مفسدینى بخواهند بین شما و ایشان نگرانى ایجاد کنند. من مرقوم شما را به ایشان نشان ندادم و حرفى هم نزدم لکن از ایشان بى‏علاقگى نسبت به شما ادراک نکردم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و آنچه مایه دلخوشى است آن است که چند روزى بیش، این حرفها نیست و نفَسى چند که از این جانب مانده است منقطع مى‏شود و حرفها تمام مى‏شود.

 و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید محمد رضا سعیدى (خوددارى از ورود در اختلافات محلى)]

زمان: 28 بهمن 1348/ 10 ذى الحجه 1389

مکان: نجف‏

موضوع: خوددارى از ورود در اختلافات محلى‏

مخاطب: سعیدى، سید محمد رضا

بسمه تعالى‏

روز عید اضحى‏ 89

معروض مى‏دارد، مرقومات شریفه واصل، لکن مسافر براى جواب کمیاب است، اینک تصدیع مى‏دهد. مرقوم مفصل شما را مطالعه کردم. قبلًا هم تذکر دادم که جنابعالى در این اختلافات محلى وارد نشوید؛ شما مشغول کار خودتان باشید. صلاح دین و دنیاى شما نیست با این نحو اشخاص طرف شوید. این جانب نمى‏توانم درباره اشخاص چیزى بنویسم؛ شما خودتان اهل تشخیص هستید و مى‏دانید اگر کسى ادعا کند که فلانى به من ارجاع نموده صحیح نیست. تا کنون در تهران به احدى ارجاع ننمودم و در غیر تهران ایضاً. فقط همان سابق به یکى دو تا از مراجع که اکنون مرحوم شده‏اند ارجاع نموده‏ام. سرکار هیچ در این موضوعات باور نکنید و باز تکرار مى‏کنم در این مشاجرات وارد نشوید تا بتوانید به خدمت خودتان به اسلام ادامه دهید. و السلام علیکم.

 

نامه [به آقاى سید جلال الدین طاهرى اصفهانى (احوال‏پرسى)]

زمان: 16 اسفند 1348/ 28 ذى الحجه 1389

مکان: نجف‏

موضوع: احوال‏پرسى‏

مخاطب: طاهرى اصفهانى، سید جلال الدین‏

بسمه تعالى‏

28 ذى الحجه 89

خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى طاهرى- دامت افاضاته‏

از قرار مسموع عارضه پیدا شده و حتى گفته شد پاى شما آسیب دیده است و این مطلب موجب نگرانى این جانب است. از سلامت خودتان مطلعم فرمایید. امید است ان شاء اللَّه تعالى خداوند عافیت کامل عنایت فرماید. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى فرج اللَّه اصفهانى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 7 فروردین 1349/ 19 محرّم 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: اصفهانى، فرج اللَّه‏

 [بسم اللَّه الرحمن الرحیم. الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على خیر خلقه محمد و آله الطاهرین.

و بعد، جناب مستطاب ثقة الاسلام آقا شیخ فرج اللَّه اصفهانى- دامت تأییداته- در تصدى امور حسبیّه و جهات شرعیه و اخذ سهم مبارک امام- ارواحنا فداه- به مقدار تتمیم معاش خود مأذون و مجاز مى‏باشند. «و اوصیه بملازمة التقوى و سلوک سبیل الاحتیاط و أن لا ینسانى من صالح الدعوات»؛ و السلام علیه و رحمة اللَّه و برکاته. فى 16 شهر ذى الحجة الحرام سنه 1380. الاقل عبد الهادى الحسینى الشیرازى، ابو القاسم الموسوی الخویى، محمود الحسینى الشاهرودى. 5 ربیع الثانى 1383

بسمه تعالى. به نحو مسطور از این جانب نیز مجاز مى‏باشند. 4 ذق 1383. محسن الطباطبائى الحکیم‏]

بسمه تعالى‏

از قِبَل این جانب به نحو مسطور مجازند. ان شاء اللَّه تعالى موفق باشند.

19 محرّم 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى محمد حسین بهجتى اردکانى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 26 فروردین 1349/ 8 صفر 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: بهجتى اردکانى، محمد حسین‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

الحمد للّه رب العالمین و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.

و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ محمد حسین بهجتى اردکانى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن حاکم شرع؛ «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد و ایصال ما زاد را به این جانب یا وکلاى این جانب براى صرف در حوزه‏هاى مهمه علمیه. و نیز مجازند در دستگردان نمودن و امهال به قدر صلاح و اخذ و صرف و ایصال به نحو مذکور.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته.» و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

تاریخ 8 شهر صفر المظفر 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید عباس میر یونسى (اجازه شرعیه)]

زمان: 7 اردیبهشت 1349/ 20 صفر 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه شرعیه‏

مخاطب: میر یونسى، سید عباس‏

بسمه تعالى‏

20 شهر صفر 90

جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى میر یونسى- دامت افاضاته‏

مرقوم شریف واصل شد. راجع به شخصى که مى‏خواهد زیادتر از ثلث را خودش بدهد، ایشان از طلب این جانب تا کنون نفهمیدم پرداخته باشند؛ در صورتى که بدهکارى خودشان [را] پرداختند شما مجازید اجازه نصف به ایشان بدهید. و دیگران اگر مراجعه کردند تا ثلث مجازید اجازه دهید، در صورتى که بقیه را بپردازند و الّا مجاز نیستند. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى سید طاهر مرتضوى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 15 اردیبهشت 1349/ 28 صفر 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: مرتضوى، سید طاهر

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عمدة الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا سید طاهر مرتضوى- دامت تأییداته- مجازند در امور شرعیه و حسبیه که منوط است به اذن حاکم شرع «فله التصدی لذلک مع مراعاة الاحتیاط بعد تشخیص الحکم و الموضوع»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم امام- علیه السلام- و سهم سادات عظام و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال ما زاد از سهم سادات را به محل مقرر شرعى آن، و ایصال زاید از سهم مبارک را به این جانب براى صرف در حوزه‏هاى مهمه علمیه.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

تاریخ 28 شهر صفر المظفر 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى محمد کیایى نژاد (اعلام وصول نامه ارسالى)]

زمان: 26 اردیبهشت 1349/ 10 ربیع الاول 1390

مکان: نجف‏

مخاطب: کیایى نژاد، محمد

بسمه تعالى‏

10 ربیع الاول 90

خدمت جناب مستطاب مروّج الاحکام و عماد الاعلام آقاى کیایى نژاد- دامت افاضاته‏

مرقوم شریف واصل، توفیق و سلامت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. مرجوّ آنکه این جانب را از دعاى خیر براى حُسن عاقبت فراموش نفرمایید. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید جلال الدین طاهرى اصفهانى (توصیه به معالجه بیمارى)]

زمان: 29 اردیبهشت 1349/ 13 ربیع الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: احوال‏پرسى و توصیه به معالجه بیمارى‏

مخاطب: طاهرى اصفهانى، سید جلال الدین‏

بسمه تعالى‏

13 ع 1 90

خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى طاهرى- دامت افاضاته‏

مرقوم محترم واصل شد. از اینکه پاهاى جنابعالى رو به بهبودى است خوشوقت شدم. امید است ان شاء اللَّه تعالى کسالت دیگر شما هم به زودى رفع شود. این جانب جداً دعا مى‏کنم و از حال شما نگران هستم، لکن بحمد اللَّه شما جوان هستید و قوه جوانى و روحى کمک کرده به زودى ان شاء اللَّه رفع مى‏شود.

این جانب بحمد اللَّه تعالى مزاجاً سلامت هستم. امید است به ادعیه خالصه آقایان نگرانیهاى روحى نیز رفع شود. نمى‏دانم اطباى اصفهان تا چه اندازه تخصص دارند؛ شاید اگر تهران تشریف ببرید بهتر باشد و ان شاء اللَّه زودتر بهبودى حاصل شود. در صورتى که از این جانب کارى ساخته شود به هر نحو مهیا و حاضرم براى سلامت شما اقدام کنم.

از خداوند تعالى بهبودى جنابعالى را خواستارم. مرقومى از جنابعالى واصل نشده غیر از همین مرقوم که به وسیله جناب آقاى امامى بوده‏

مرقوم شده بود چهار- پنج قبض بفرستم. هیچ در نظر ندارم اسما و مقدار وجوه را مرقوم دارید تا بفرستم. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى محمد على ربانى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 7 خرداد 1349/ 22 ربیع الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: ربانى، محمد على‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ محمد على ربانى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور حسبیه که منوط است به اذن حاکم شرع «فله التصدی لها بعد تشخیص الحکم و الموضوع مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف ثلث آن را در محل مقرر شرعى از آن جمله اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال دو ثلث را به این جانب براى صرف در حوزه‏هاى مهمه علمیه، و اخذ قبض رسید براى رد به صاحبان وجوه.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

تاریخ 22 شهر ربیع المولود 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

 

پیام [به اهالى ساکن در خیابان غیاثى (تأمین هزینه ورثه از سهم امام «ع»)]

زمان: خرداد 1349/ ربیع الثانى 1390

مکان: نجف‏

موضوع: تأمین هزینه ورثه از محل سهم امام و سهم سادات‏

مناسبت: شهادت آقاى سید محمد رضا سعیدى‏

مخاطب: مؤمنین و اهالى ساکن در خیابان غیاثى

بسمه تعالى‏

عموم مؤمنین محترم ساکن در محل مسجد «1» مرحوم مبرور ثقة الاسلام آقاى حاج سید محمد رضا سعیدى- رحمة اللَّه علیه- مجازند در اینکه از سهم سادات عظام و سهم مبارک امام- علیه السلام- به مقدار مصارف متعارفه اقتصادیه به ورثه ایشان بپردازند. و مقتضى است کمال توجه را به صغار آن مرحوم که در راه اسلام و صلاح مسلمین مقتول گردید، بنمایند. توفیق و تأیید همه را از خداوند تعالى خواستار است.

تاریخ شهر ربیع الثانى 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى شاه محمد حسین مصباح، در امور شرعیه‏]

زمان: 17 خرداد 1349/ 2 ربیع الثانى 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور شرعیه‏

مخاطب: مصباح، شاه محمد حسین‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب ثقة الاسلام آقاى حاج آقا شاه محمد حسین مصباح- ایّده اللَّه تعالى- وکیل این جانب هستند در «وزیرآباد» از ناحیه کابل و «سرى چشمه» و «فراخ اسم» و «گرون دوار» ناحیه میدان از اطراف کابل در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و سایر وجوه شرعیه. و مجاز هستند در صرف نصف از سهم مبارک و تمام سایر وجوه را در موارد مقرره شرعیه؛ و نصف دیگر را به این جانب برسانند براى صرف در حوزه‏هاى مهمه علمیه، و قبض وصول دریافت نموده به صاحبان وجوه رد کنند. اهالى محترم وجوه خودشان را به ایشان بپردازند؛ و ایشان به آنچه ذکر شد عمل کنند؛ ان شاء اللَّه تعالى برئ الذمه و مأجور خواهند بود.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بالتقوى و السداد و الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

تاریخ 2 شهر ع 2 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید احمد خمینى (عدم دخالت در مسائل مرجعیت)]

زمان: 19 خرداد 1349/ 4 ربیع الثانى 1390

مکان: نجف‏

مناسبت: عدم دخالت در مسائل مرجعیت پس از رحلت آقاى حکیم‏

مخاطب: خمینى، سید احمد

بسمه تعالى‏

4 ع 2 90

احمد عزیز، ان شاء اللَّه تعالى سلامت باشید. حال من بحمد اللَّه خوب است و کسالت مزاجى ندارم؛ البته کسالت روحى زیاد است.

لازم است تذکر دهم که ممکن است در این اوقات در آنجا مسائلى مربوط به مرجع «1» طرح شود یا خداى نخواسته کشمکش بین جوانها شروع شود. شما و تمام دوستان این جانب باید از این مسائل برکنار باشید و یک کلمه دخالت نکنید؛ چنانچه در اینجا نیز همین امر را سفارش داده‏ام. البته اثبات و نفى‏اى نباید داشته باشید.

تأیید و توفیق شما را خواستارم و از اینکه بحمد اللَّه اشتغال دارید مسرورم و از مدرس شدن شما هم مشعوفم؛ خوب کارى است. از اول همان طور که درس مى‏خوانى و مباحثه مى‏کنى تدریس هم بکن و لو براى یک نفر. ان شاء اللَّه تعالى موفق باشید. و السلام.

پدرت‏

نامه [به آقاى سید احمد واحدى جهرمى (ارسال قبض وجوه)]

زمان: 16 تیر 1349/ 3 جمادى الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: پاسخ نامه‏

مخاطب: واحدى جهرمى، سید احمد

بسمه تعالى‏

3 ج 1 90

خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى واحدى- دامت افاضاته‏

مرقوم شریف واصل، توفیق و تأیید جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. امید است ان شاء اللَّه تعالى وجود شریف در آن محل شریف، موجب برکات و ترویج مذهب مقدس باشد. «1» قبض مَبلغ مرقوم را وسیله حامل فرستادم؛ ان شاء اللَّه مى‏رسد. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى على اکبر شمس‏آبادى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 16 تیر 1349/ 3 جمادى الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه درباره امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: شمس‏آبادى، على اکبر

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة على سیدنا محمد و آله الطاهرین، و اللعن على اعدائهم الى یوم الدین.

و بعد، جناب مستطاب مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ على اکبر شمس‏آبادى- ایّده اللَّه تعالى- از قِبَل این جانب مجاز و مأذونند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت امام- ارواحنا له الفداء- از مختصات فقیه جامع الشرایط است «فله التصدی لها مع مراعاة الاحتیاط»؛ و در اخذ و جمع‏آورى سهم مبارک امام- علیه السلام- که ثلث آن را در اعاشه اقتصادیه خود، و موارد مقرره شرعیه صرف کنند و دو ثلث دیگر را نزد حقیر ایصال نمایند و قبض رسید گرفته به صاحبان وجوه رد کنند؛ و نیز مجازند در اخذ سهم سادات- زادهم اللَّه شرفاً- و صرف آن در سادات فقیر و عفیف؛ و در اخذ سایر وجوه شرعیه از زَکَوات و رد مظالم و غیرها و صرف آنها در مصارف مقرره.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

3 ج 1 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به فضلا و محصلین حوزه‏هاى علمیه (هجوم سرمایه داران امریکایى به ایران)]

زمان: 20 تیر 1349/ 7 جمادى الاول 1390 «1»

مکان: نجف‏

موضوع: هجوم سرمایه داران امریکایى به ایران‏

مناسبت: شهادت آقاى سید محمد رضا سعیدى‏

مخاطب: فضلا و محصلین حوزه‏هاى علمیه‏

بسمه تعالى‏

خدمت عموم فضلا و محصلین حوزه‏هاى علمیه- ایدهم اللَّه تعالى‏

حوادث اخیر ایران که قتل مرحوم سعیدى مترتب بر آنهاست، موجب کمال تأثر است. این تنها مرحوم سعیدى نیست که با این وضع اسف‏انگیز در گوشه زندان از پاى درمى‏آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بیگناه به جرم حقگویى در سیاهچالهاى زندان، مورد ضرب و شَتْم و شکنجه‏هاى وحشیانه و رفتار غیر انسانى قرار مى‏گیرند. این خوان یغما که مدتهاست مورد هجوم چپى و راستى قرار گرفته و گاهى با صراحت تقسیم گردیده، اکنون با عناوین دیگر با کمال عوام‏فریبى نقشه‏کشى شده و مورد تقسیم قرار گرفته است. از طرفى کارشناسان چپى که مقصود آنها اسارت شرق و ملل اسلامى است، به اسم تأسیس کارخانه ذوب آهن «2» (که نفع آن براى استعمار و کسب وجهه دستگاه جبار بیشتر از نفعى است که به ملت مى‏رسد) و از طرف دیگر کارشناسان و سرمایه داران بزرگ امریکا به اسم عظیمترین سرمایه گذارى خارجى براى اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نموده‏اند «3». سرمایه دارانى که بنا به نوشته بعضى از روزنامه‏ها هر لحظه از

عمرشان دهها هزار دلار قیمت دارد، باید دید براى چه منظور در تهران اجتماع مى‏کنند؟ آیا براى غمخوارى و انساندوستى است؟! کسانى که دنیا را به خاک و خون کشیده‏اند و دهها هزار انسان را براى شهوات به زیر خاک کرده‏اند در اینجا دوست صمیمى ما هستند یا نفوذ دولت ایران و عظمت شاه موجب این امر است؟! (این را هم همه مى‏دانند) یا سودجویى سیاسى و اقتصادى با دامنه وسیع آن، که پایگاهش ایران و دنبال آن سایر ممالک اسلامى و دیگر ممالک شرقى است از یک طرف و خودباختگى دستگاه ننگین ایران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف دیگر، موجب این بدبختیهاست؟!

ملت ایران بداند که اگر خداوند متعال به این دستگاه خودباخته در مقابل اجانب، و جبار در مقابل ملتها مهلت دهد این آخرین چوب حراج نیست که به مخازن زیرزمینى و روى زمینى این کشور زده شده است؛ باید منتظر بالاتر باشند، اگر بالاترى باشد! اکنون زراعت، صنعت، معادن، منابع جنگلى و حتى توزیع متاع در سراسر کشور و جلب سیاحان را در اختیار آنان خواهند گذاشت و براى ملت ایران جز باربرى و کارگرى براى سرمایه داران و ذلت و فقر و فاقه چیزى نخواهد ماند. شما از خوابهایى که براى این کشورها دیده‏اند اطلاع ندارید.

این جانب کراراً خطر دولت اسرائیل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفى کنند و از معاملات با آنها احتراز جویند. اکنون راه را براى مصیبت بزرگترى باز کرده‏اند و ملت را به اسارت سرمایه داران مى‏خواهند درآورند. بر رجال دینى و سیاسى و جوانان مدارس دینى و دانشگاه و بر همه طبقات لازم است که قبل از اجرا شدن این واقعه و نتایج مرگبار آن اعتراض کنند؛ به دنیا برسانند که این قراردادها مخالف رأى ملت است.

این جانب اعلام مى‏کنم هر قراردادى که با سرمایه داران امریکا و دیگر مستعمِرین بسته شود، مخالف خواست ملت و مخالف احکام اسلام است. وکلاى مجلسیْن ایران چون منتخب ملت نیستند رأى آنها قانونى نیست و مخالف قانون اساسى و خواست ملت است. در این قضایا باید با نظارت مقامات بیطرف جهانى رفراندم شود تا خواست ملت معلوم‏ گردد.

من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را- که براى حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد- به ملت اسلام عموماً و خصوصاً به ملت ایران تعزیت مى‏دهم و از خداوند متعال رفع شرّ دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسألت مى‏نمایم. و السلام على من اتبع الهدى.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

 

نامه [به آقاى سید محمد حسین لنگرودى (رفتن طلاب به سربازى)]

زمان: 22 تیر 1349/ 9 جمادى الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: پاسخ به سؤال در مورد رفتن طلاب علوم دینى به سربازى (در رژیم شاه) و یا معافیت گرفتن خدمت سربازى‏

مخاطب: لنگرودى، سید محمد حسین‏

 [بسمه تعالى ... محضر منور حضرت مستطاب آیت اللَّه العظمى سیدنا الخمینى- مد ظله العالى‏

محترماً پس از تقدیم عرض سلام و اخلاص و ارادت: نظر مبارک را در امر رفتن آقایان طلاب به نظام و یا گرفتن معافیت از طریق آنها (عند دوران الأمر بینهما) «1» خواهانند، مخصوصاً تقاضا دارند صریحاً بیان فرمایید که آیا اخذ معافیت از مدارسى که در ید آنهاست (و یا اگر نیست ولى بر طبق برنامه شش ساله آنها صورت مى‏گیرد) جایز مى‏دانید یا آنکه جایز نمى‏دانید هر چند مستلزم بردن و رفتن به نظام باشد؟ چون که شنیده شده بود که مخصوصاً عند الدوران اخذ را مصلحت مى‏دانید و هم ملاحظه مى‏کردند که بسیارى از طلاب حوزه از این طریق ورقه معافیت اخذ مى‏کنند، لذا بدین وسیله استفتاء مى‏نمایند که نظر صائب را به طور روشن و صریح بیان فرمایید. و السلام علیکم؛ ادام اللَّه ظلّکم الوارف.

ربیع الاول/ 90- لنگرودى‏]

بسمه تعالى‏

خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و حجت الاسلام آقاى لنگرودى- دامت افاضاته‏

مرقوم شریف واصل، توفیق و سلامت جنابعالى را خواستار است. راجع به نظام، آقایان هر نحو بتوانند از نظام معاف شوند در صورتى که مستلزم حرامى نباشد مانع ندارد. از جنابعالى امید دعاى خیر براى حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم.

9 ج 1 90- روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى اشرفى اصفهانى (اجازه شرعیه)]

زمان: 25 تیر 1349/ 12 جمادى الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه شرعیه‏

مخاطب: اشرفى اصفهانى، عطاء اللَّه- کرمانشاه‏

بسمه تعالى‏

12 ج 1 90

خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج آقا عطاء اللَّه- دامت افاضاته‏

مرقوم شریف واصل گردید. در این مواقع آنچه مطلوب است و موافق رضاى خداوند متعال، حفظ حیثیت روحانیت و عمل به وظیفه با کمال متانت و عقل؛ و بحمد اللَّه تعالى امثال جنابعالى و سایر دوستان این جانب، متوجه این مطالب هستند و خواهند بود.

راجع به اشخاصى که مراجعه مى‏کنند براى اجازه به ارحام یا اهل علم، هر نحو صلاح دانستید عمل فرمایید. البته حتى الامکان از ثلث متجاوز نشود ولى اگر مواردى بود که صلاح است بیشتر اجازه داده شود یا قبول عمل شود مختارید. چنانچه مجازید در کمک به بعض اهل علم و غیره به هر نحو صلاح است. از جنابعالى امید دعاى خیر براى حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

بسمه تعالى‏

مرقوم دیگر جنابعالى که قبلًا مرقوم شده بود واصل شد. اشخاصى که مراجعه مى‏کنند که وجوه خود را یا مقدارى از آن را خودشان داده‏اند، مسأله را به آنها بفهمانید که نمى‏توانند سرخود صرف کنند؛ و اگر صرف کردند محسوب نمى‏شود. لکن شما آنچه قبلًا که مسأله را نمى‏دانسته‏اند [و] داده‏اند، آنها را قبول نموده و ابراء فرمایید.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به انجمن‏هاى اسلامى دانشجویان اروپا (مقابله با تبلیغات دشمنان اسلام)]

زمان: 27 تیر 1349/ 14 جمادى الاول 1390 «1»

مکان: نجف‏

موضوع: ضرورت مقابله با تبلیغات دشمنان اسلام‏

مناسبت: برگزارى ششمین کنگره سالانه اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان اروپا

مخاطب: اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان اروپا

بسمه تعالى‏

14 ج 1 90

اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان گروه فارسى زبان در اروپا

پس از اهداى سلام، پیام ششمین کنگره سالانه اتحادیه واصل شد. توجه نسل جوان به شناسایى و شناساندن چهره واقعى اسلام موجب تقدیر است. ما امروز قبل از هر چیز وظیفه داریم تبلیغات چند صد ساله اجانب و عمال استعمار را خنثى کنیم.

کارشناسان استعمار با کمال تزویر و حیله، با اسم اسلام دوستى و شرق‏شناسى پرده‏هاى ضخیمى بر چهره نورانى اسلام کشیده و اسلام را با معماریها و نقاشیها و ابنیه عالیه و هنرهاى زیبا معرفى نموده و حکومتهاى جائرانه ضد اسلامى اموى و عباسى و عثمانى را به اسم خلافت اسلامى به جامعه‏ها تحویل داده‏اند، و چهره واقعى اسلام را در پشت این پرده‏ها پنهان نگاه داشته؛ به طورى که امروز مشکل است ما بتوانیم حکومت اسلام و تشکیلات اساسى و سیاسى و اقتصادى و اجتماعى آن را بر جوامع بشرى- حتى مسلمین- بفهمانیم. باید کوشش کرد و پرده از تبلیغات مسموم چند صد ساله اجانب برداشت.

شما نسل جوان موظف هستید غربزده‏ها را از خواب بیدار کنید، و فجایع حکومتهاى ضد انسانى آنها و عمال آنها را برملا نمایید و طرز حکومت اسلام را که مع الأسف بسیار عمر کوتاهى داشت و در همان چند صباح، راه و روش اسلام را در ولایت و والى روشن کرد به جوامع عموماً و به فرزندان اسلام خصوصاً گوشزد کنید و صفوف خود را فشرده تر نمایید. از خداوند متعال توفیق همه را براى خدمت به اهداف اسلام خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى هادى روحانى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 31 تیر 1349/ 18 جمادى الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: روحانى، هادى‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة على سیدنا محمد و آله الطاهرین، و اللعن على اعدائهم اجمعین.

و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ هادى روحانى- دامت افاضاته- از قِبَل این جانب مجاز و مأذونند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت امام- ارواحنا له الفداء- از مختصات فقیه جامع الشرایط است «فله التصدی لها مع مراعاة الاحتیاط»؛ و در اخذ و جمع‏آورى سهم مبارک امام- علیه السلام- که نصف آن را در موارد مقرره شرعیه از آن جمله شهریه طلاب مدرسه صدر بابل و احتیاجات آن مدرسه صرف کنند. و نصف دیگر را جهت حفظ حوزه‏هاى مهمه دینیه نزد حقیر ایصال نمایند و قبض رسید جهت رد به صاحبان وجوه دریافت کنند.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

به تاریخ 18 شهر جمادى الاولى 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى سید حسین موسوى، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 31 تیر 1349/ 18 جمادى الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: موسوى، سید حسین‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب مروّج الاحکام آقاى حاج سید حسین موسوى- ایّده اللَّه تعالى- در «دولت‏خانى» و «لولنج» وکیل این جانب هستند در امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط با مراعات احتیاط و بعد از تشخیص حکم و موضوع و در جمع‏آورى سهم مبارک امام- علیه السلام- که ثلث آن را در موارد مقرره شرعیه صرف کنند و دو ثلث دیگر را نزد حقیر ایصال نمایند و قبض رسید گرفته، به صاحبان وجوه رد کنند. و نیز وکیلند در اخذ سهم مبارک سادات عظام و صرف آن در سادات فقیر و عفیف و در اخذ سایر وجوه شرعیه از زکوات و رد مظالم و غیرها و صرف آنها در مصارف مقرره؛ و مخفى نماند که قبلًا وکالتنامه به نام ایشان نوشته شده است و چون ادعا شد که به ایشان نرسیده تجدید شد.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بالتقوى و الاحتیاط؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

18 ج 1 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

اجازه نامه [به آقاى سید محمد حسین مصباح، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 2 مرداد 1349/ 20 جمادى الاول 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: مصباح، سید محمد حسین‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شاه محمد حسین مصباح- ایّده اللَّه تعالى- در مناطق «وزیرآباد» ناحیه کابل و «سرى چشمه» و «فراخ الم» و «گردن دوار» و «صوفى» و «تنور» از ولایت «میدان» اطراف کابل، وکیل این جانب هستند در امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط با مراعات احتیاط، و بعد از تشخیص حکم و موضوع؛ و در جمع‏آورى سهم مبارک امام- علیه السلام- که نصف آن را در موارد مقرره شرعیه صرف کنند و نصف دیگر را نزد حقیر ایصال نمایند، و قبض رسید گرفته به صاحبان وجوه رد کنند. و نیز وکیلند در اخذ سهم مبارک سادات عظام و صرف آن در سادات فقیر، و سادات فقیر و عفیف و در اخذ سایر وجوه شرعیه از زکوات و ردّ مظالم و غیرها و صرف آنها در مصارف مقرره. و مخفى نماند که سابقاً وکالتنامه به نام ایشان نوشته است، و چون ادعا شد که به ایشان نرسیده تجدید شد.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

20 ج 1 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به دانشجویان فارسى زبان در آمریکا و کانادا (شناساندن اسلام به جوامع بشرى)]

زمان: مرداد 1349/ جمادى الثانى 1390 «1»

مکان: نجف‏

موضوع: شناساندن اسلام به جوامع بشرى‏

مناسبت: انتشار جزوه‏اى در بزرگداشت 15 خرداد

مخاطب: دانشجویان فارسى زبان در امریکا و کانادا

بسمه تعالى‏

ج 2/ 90

خدمت گروه دانشجویان پارسى زبان در امریکا و کانادا

جزوه‏اى که به یاد جنایات 15 خرداد و قتل عامى که براى سرکوبى ملت ایران در مقابل استعمار تهیه شده بود ملاحظه کردم. گرچه به واسطه دورى شما از محل جرم، بعض مطالبْ نارسا و بعضْ با واقع تطبیق نداشت لکن اصول مطالب صحیح بود.

15 خرداد از خاطره‏ها محو نخواهد شد و باید در سالروز آن، هر چه بیشتر آن را زنده نگاه داشت. 15 خرداد که مصادف با دوازده محرّم بود، سند زنده مخالفت شجاعانه ملت ایران در مقابل استبداد عمال اجانب و در قبال استعمار چپ و راست بود، و از شعله‏هاى فروزان نهضت سید مظلومان در مقابل دستگاه استبداد بنى امیه- علیهم اللعنة- بود. فداکارى ملت شجاع و متدین ایران در سایه فداکارى حضرت سید الشهداء- علیه السلام- بود. باید در پناه قضیه بزرگ عاشورا، مصیبت جانسوز دوازده محرّم و 15 خرداد زنده و جاوید بماند. این سند بزرگ را در قبال ادعاهاى پوچ دستگاه جبار که «ملت با ماست» نباید فراموش کرد. مسلمان نمى‏تواند موافق و معاون دستگاه ظلم و ستم باشد؛ دستگاهى که احکام اسلام را یکى پس از دیگرى محو نموده و مى‏نماید. آنها که به این‏ دستگاه، سرسپرده و پیوسته‏اند، مشتى آلوده به شهوات ننگین بیش نیستند و ملت نجیب ایران از آنها بیزار است چنانچه اولیاى خداوند از آنها بیزارند.

شما جوانان تحصیلکرده در هر جا هستید وظایف خطیرى دارید: وظیفه دفاع از اسلام که به عهده هر فرد مُسْلم است؛ وظیفه دفاع از میهن و استقلال آن که از وظایف حتمیه اسلامى است؛ وظیفه شناساندن اسلام بزرگ به جوامع بشرى، چه از ناحیه طرز حکومت و بسط عدالت آن و چه از ناحیه رفتار والى مسلمین با ملت، و چه از کیفیت معامله والى با بیت المال مسلمین. شماها باید معرفى کنید اسلام را تا رژیمها و حکومتها بفهمند معنى حکومت و پاسدارى از ملت را؛ تا جوامع بشرى بدانند اسلام چه نحو حکومتى مى‏خواهد؛ تا افکار غلطى که به واسطه عمال استعمار به جوانهاى ما تحمیل شده است تغییر کند. بکوشید و خود به احکام اسلام عمل کنید و دیگران را وادار به عمل کنید، و پرده‏هاى ضخیمى که کجروان بر چهره نورانى اسلام افکنده‏اند برطرف کنید. ان شاء اللَّه تعالى خداوند به شما توفیق خواهد داد.

در خاتمه باید از کوششهاى شما جوانان و جوانهایى که در سایر کشورها، دور از میهن، به اسلام و ممالک اسلامى خدمت مى‏کنند تقدیر و تشکر کنم. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه شما در جوف یکى از جزوات، به نظر من نرسیده بود، تازه آن را یکى از آقایان به من تسلیم کرد.

 

اجازه نامه [به سید شاه محمد حسین مصباح، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 14 مرداد 1349/ 2 جمادى الثانى 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: سید شاه محمد حسین مصباح‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

بعد الحمد و الصلاة، بر عموم مؤمنین مناطق نواحى «میدان» از «سنگلاخ» و «کهنه خمار» و «زیمنى» و «دوگان» و «دولى» مخفى نباشد که جناب مستطاب عماد الاعلام و مروّج الاحکام آقاى حاج سید شاه محمد حسین مصباح- ایّده اللَّه تعالى‏- وکیل این جانب هستند در امور شرعیه و حسبیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط، با مراعات احتیاط و بعد از تشخیص حکم و موضوع؛ و در جمع‏آورى سهم مبارک امام- علیه السلام- که ثلث آن را در موارد مقرره شرعیه صرف کنند و دو ثلث دیگر را نزد حقیر ایصال نمایند و قبض رسید گرفته به صاحبان وجوه رد کنند؛ و نیز وکیلند در اخذ سهم مبارک سادات عظام و صرف آن در سادات فقیر و عفیف؛ و در اخذ سایر وجوه شرعیه از زَکَوات و رد مظالم و غیرها و صرف آنها در مصارف مقرره.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بملازمة التقوى و سلوک سبیل الاحتیاط؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

2 ج 2 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید شاه محمد حسین مصباح (اعمال خلاف رژیم شاه)]

زمان: 19 مرداد 1349/ 7 جمادى الثانى 1390

مکان: نجف‏

موضوع: اعمال خلاف رژیم شاه‏

مخاطب: سید شاه محمد حسین مصباح‏

بسمه تعالى‏

7 جمادى الثانى 90

خدمت جناب مستطاب مروّج الاحکام والدین آقاى حاج سید شاه محمد حسین مصباح- دامت افاضاته‏

مرقوم محترم واصل و از مضمونش اطلاع حاصل گردید. توفیق و تأیید جنابعالى را در ترویج دیانت مقدسه و مذهب حق از خداوند تعالى مسألت مى‏نمایم.

جناب حجت الاسلام آقاى خلخالى «1» مطالب جنابعالى را تذکر دادند. رساله و اجازه فرستاده شده است، ان شاء اللَّه تعالى مى‏رسد. خیلى عجیب است که رساله‏هاى زیادى که به حسب درخواست علماى اعلام کابل و سایر شهرستانهاى افغانستان فرستاده شده است، تا کنون نرسیده است الّا قلیلى. حتى بعضى احتمال مى‏دهند که دست حکومت ایران در عدم وصول در کار باشد، و من نمى‏توانم باور کنم که حکومت افغانستان در این امور تبعیت از حکومت ایران کند. جنابعالى و سایر آقایان توجه داشته باشند که حکومت ایران در صدد است که شخصى که به دلخواه او عمل مى‏کند، انتخاب براى مسلمین کرده باشد، تا هر ظلمى که مى‏شود به سکوت برگزار گردد. «و اللَّه العالم». از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]

زمان: 23 مرداد 1349/ 11 جمادى الثانى 1390

مکان: نجف‏

موضوع: خانوادگى‏

مخاطب: خمینى، سید احمد

بسمه تعالى‏

11 ج 2 90

احمد عزیز

تا کنون اتفاق نیفتاده بود که کاغذ همه شماها و معصومه خانم «1» یکدفعه برسد. پس از حرکت خانم، «2» کاغذ همه رسید. خانم الآن ان شاء اللَّه در سوریه هستند و از آنجا پرواز مى‏کنند به ایران. این جانب تنها و سلامت هستم. داداش «3» هم سوریه یا لبنان است. هواى اینجا گرم و به 48 رسیده ولى جاى ما خوب است و جاى شما خالى. به همه همشیره‏ها و به معصومه خانم سلام رسانید. جواب آنها را نمى‏توانم الآن بدهم چون آقاى کشمیرى که عازم هستند نمى‏خواهم زیاد کاغذ به ایشان تحمیل کنم. شما از همه، پس از سلام، عذرخواهى کنید. از سلامت خودتان و وصول خانم مطلعم نمایید. از آقاى لواسانى «4» مدتى هست بى‏اطلاع هستم؛ از سلامت ایشان هم اطلاع دهید. به خود ایشان هم پیغام دهید که از سلامتشان مطلعم نمایند. و السلام علیکم.

 

نامه [به مؤمنین قریه «قول خویش»؛ (ضرورت خوددارى از اختلافات)]

زمان: 8 شهریور 1349/ 27 جمادى الثانى 1390

مکان: نجف‏

موضوع: ضرورت خوددارى از اختلافات‏

مخاطب: مؤمنین قریه «قول خویش»

بسمه تعالى‏

خدمت آقایان مؤمنین و مو سفیدان و صاحب رسوخان «1» قریه «قول خویش»

ایّدهم اللَّه تعالى‏

مرقوم آقایان واصل شد و از مضمونش مطلع شدم. این جانب از اوضاع افغانستان بیخبر بودم، و پس از فوت مرحوم آیت اللَّه حکیم- قدس سره- به معرفى بعضى موثقین از جمعى از طلاب افغانستان و به وسیله این آقایان، در مناطقى وکالت صادر شده است؛ و چون به حَسَب بعض نوشته‏ها که مى‏رسد، هر منطقه باید وکیل على‏ حده داشته باشد و اگر در یک منطقه دو نفر باشد موجب اختلاف مى‏شود، تکلیف نیست که در منطقه‏اى که شخصى تعیین شده، باز وکالت به دیگرى بدهم. و اگر قبلًا چنین امرى شده، از بى‏اطلاعى بوده است. مناطقى که مرقوم شده است به جناب آقاى مصباح «2» داده شود قبلًا به بعض اشخاص داده‏ام و صلاح نیست تکرار شود. خوب است آقایان ریش سفیدان محل و محترمین منطقه رفع اختلاف را بنمایند. و از نوشته آقایان استفاده مى‏شود که خود جناب آقاى مصباح هم متوجه بوده‏اند که تکرار صلاح نیست. امید است خداوند تعالى به همه توفیق عنایت فرماید، و آقایان دوستانه مشغول به عمل به وظیفه باشند. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد