اجازه نامه [به آقاى سید على اکبر واعظ اصفهانى، در امور شرعیه]
زمان: 14 شهریور 1349/ 3 رجب 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور شرعیه
مخاطب: واعظ اصفهانى، سید على اکبر
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عماد الاعلام آقاى آقا سید على اکبر واعظ اصفهانى- ایّده اللَّه تعالى- مجازند در امور شرعیه که منوط است به اذن فقیه، با مراعاة الاحتیاط؛ و نیز مجازند در اخذ سهمین مبارکین، و ایصال سهم سادات عظام را به محل مقرر شرعى، و ایصال ثلث از سهم مبارک امام- علیه السلام- به موارد مقرره از آن جمله شئون خودشان به نحو اقتصاد، و ایصال دو ثلث را به این جانب براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بالتقوى و الاحتیاط؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
تاریخ 3 شهر رجب المرجب 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى محسن همدانى (صدور اجازه در مصرف سهم امام «ع»)]
زمان: 16 شهریور 1349/ 5 رجب 1390
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول وجوه، و صدور اجازه در مصرف سهم امام (ع)
مخاطب: همدانى، سید محسن
بسمه تعالى
جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا سید محسن همدانى- دامت افاضاته به عرض مىرساند، مرقوم آن جناب و مبلغ ارسالى واصل گردید و قبوض درخواستى صادر و ارسال شد. راجع به مبلغ یک هزار تومان قرض داماد محترمتان جناب آقاى زمانى- دام توفیقه- که مرقوم داشته بودید، چنانچه جناب آقاى حاج حسین آقا تهرانى راد- وفقه اللَّه تعالى- مبلغ مزبور را بابت سهم مبارک امام- علیه السلام- بپردازند، مورد قبول است. در خاتمه، ادامه توفیقات آن جناب را از خداى تعالى خواستار و ملتمس دعا هستم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
5 رجب الخیر 90
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى صادق خلخالى (تخلف برخى از وکلا)]
زمان: 19 شهریور 1349/ 8 رجب 1390
مکان: نجف
موضوع: تخلف برخى از وکلا
مخاطب: خلخالى، صادق
بسمه تعالى
8 رجب 90
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى خلخالى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل گردید. از تفقد از این جانب متشکرم. راجع به مطالبى که مرقوم شده است، مهم آن، که قضیه شهریه است عمل شده است؛ لکن دو محذور در کار است که گمان ندارم ادامه پیدا کند؛ یکى جلوگیرى دستگاه است. مرقوم داشتهاید کسى داعى ندارد به اشاعه؛ دواعىِ زیاد به اشاعه است. خواهید متذکر شد به نرسیدن وجوهات. با این وضع که در کار است بعضى وکلاى این جانب، از خوف، قبول وجه نمىکنند و اکثر قریب به اتفاق اشخاص مجاز، با آنکه بعضى از آنها وجوه خوب دریافت مىکنند لکن نمىرسانند و مال امام- علیه السلام- را مال خود مىدانند یا بالاتر. با این وضع گمان ندارم بشود ادامه داد لکن عجالتاً براى امتحان عمل شد تا چه شود. راجع به زحمات آقایان طلاب- ایّدهم اللَّه تعالى- امید است خداوند تعالى به آنها توفیق و تأیید عنایت فرماید. راجع به خلخال، ان شاء اللَّه لَدَى الاقتضاء. «1» از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
اجازه نامه [به آقاى جلال آیت اللهى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 20 شهریور 1349/ 9 رجب 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: آیت اللهى، جلال
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب شیخ العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج شیخ جلال آیت اللهى- دامت برکاته- وکیل این جانب هستند در تصدى امور شرعیه و حسبیه که منوط است به اذن فقیه «فله التصدی لذلک مع مراعاة الاحتیاط»؛ و در اخذ وجوه شرعیه و ایصال آن به موارد مقرره، و در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف نصف آن را به هر نحو صلاح مىدانند در مقررات شرعیه، و ایصال نصف دیگر را به حقیر براى صرف در حوزههاى مهمه؛ و نیز وکیل هستند در دستگردان نمودن و امهال به قدر صلاح، و اخذ و صرف و ایصال- به نحوى که ذکر شد.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بالاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على عباد اللَّه الصالحین و رحمة اللَّه و برکاته.
تاریخ نهم شهر رجب المرجب 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى سید عبد اللَّه ضیایى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 23 شهریور 1349/ 12 رجب 1390
مکان: نجف
موضوع: صدور اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: ضیایى، سید عبد اللَّه
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج سید عبد اللَّه ضیایى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور شرعیه و حسبیه که در عصر غیبت ولى امر- عجل اللَّه فرجه- منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط «فله التصدی لها مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ وجوه شرعیه و صرف آن در موارد مقرره شرعیه؛ و وکیل این جانب هستند در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- و صرف نصف آن را در موارد مقرره شرعیه، به هر نحو صلاح مىدانند؛ و ایصال نصف دیگر را به حقیر براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه؛ و نیز وکیل هستند در دستگردان نمودن وجوه و امهال به قدر صلاح و اخذ و صرف و ایصال به نحوى که مذکور گردید.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»
تاریخ 12 شهر رجب المرجب 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى حیدر على جلالى خمینى (تحقیق درباره مدعى وکالت)]
زمان: 8 مهر 1349/ 28 رجب 1390
مکان: نجف
موضوع: تحقیق درباره مدعى وکالت از جانب امام خمینى
مخاطب: جلالى خمینى، حیدر على
بسمه تعالى
28 رجب 90
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى جلالى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل شد. توفیق و تأیید جنابعالى را خواستار است. از قرارِ بعض مرقومات، شخصى به نام آقا سید حسین نورى زاده در «عینورزان» و اطراف مازندران به اسم وکالت از این جانب از مردم وجوه مىگیرد. اسم ایشان در دفتر این جانب نیست؛ شما از ایشان مطالبه اجازه نمایید، و نیز وجوهى که گرفته است نرسانده است؛ شما تحقیق نمایید و این جانب را مطلع نمایید.
راجع به مساعدت به اشخاصى که مرقوم شده بود که مشغول خواندن مَعالم و مُغْنى هستند مجازید. راجع به اینکه شخصى را براى مسجد «عینورزان» به حَسَب پیشنهاد آنها بفرستید، مجازید شخص صالحى را که بتواند تبلیغ کند بفرستید. ان شاء اللَّه تعالى موفق باشید. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
پاسخ استفتاء [به انجمن حجتیه (اجازه استفاده از وجوهات)]
زمان: 15 مهر 1349/ 5 شعبان 1390
مکان: نجف
موضوع: انجمن حجتیه، اجازه استفاده از وجوهات جهت مبارزه با بهائیت
توضیح: این اجازه نامه بعداً از سوى امام خمینى لغو گردید «1»
[حضرت آیت اللَّه العظمى جناب آقاى حاج آقا روح اللَّه خمینى- دام ظلّه العالى
سلام علیکم شاید خاطر مبارک مستحضر باشد که چند سالى است عدهاى از افراد متدین و با ایمان تحت رهبرى حضرت حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمود حلبى براى مبارزه اصولى با مرام ساختگى بهائیت جلسات منظمى تشکیل داده و در این جلسات مطالب آموزندهاى تدریس و افراد را با مقام شامخ حضرت ولى عصر- ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء- آشنا مىسازند. اخیراً دامنه فعالیت این جلسات از تهران و اصفهان و مشهد و شیراز و مراکز مهم گذشته و حتى به دهات دوردست کشانیده شده و در اثر عنایات خاصه حضرت بقیة اللَّه الاعظم امام زمان- صلوات اللَّه و سلامه علیه- توانستهاند در این مدت حدود پانصد نفر از افراد فرقه ضاله بهاییه را به صراط مستقیم توحید هدایت و به دیانت مقدسه اسلام مشرف نموده و عده کثیرى از افراد متزلزل را که در خطر سقوط به دامان آن گروه قرار گرفته بودند از پرتگاه نجات دهند. اولًا نظر مبارک حضرت آیت اللَّه درباره این عده و اقدام آنان چیست؟ ثانیاً همکارى با آنها و تقویت آنان چه صورتى دارد؟ ثالثاً آیا مىتوان در صورت لزوم از وجوه شرعیه در این راه مصرف نمود یا نه؟ استدعا آنکه نظر مبارک را صریحاً امر به ابلاغ فرمایند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.]
بسمه تعالى
در فرض مذکور هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضاى خداوند متعال است و نیز همکارى و همراهى با آنها مرضى ولى عصر- عجل اللَّه فرجه- است. و هم مجازند
مؤمنین از وجوه شرعیه از قبیل زکوات و شرعیات به آنها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث سهم مبارک امام- علیه السلام- به آنها کمک کنند؛ البته تحت نظارت اشخاص متعهد و اگر جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حلبى- دامت برکاته- مىتوانند، تحت نظارت ایشان وجوه داده شود. «1» از خداوند تعالى موفقیت آنها را خواستار است.
5 شهر شعبان المعظم 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید جلال الدین طاهرى اصفهانى (نماز جمعه نجف و اصفهان)]
زمان: 16 مهر 1349/ 6 شعبان 1390
مکان: نجف
موضوع: نماز جمعه نجف و اصفهان و موضعگیرى منفى برخى از بزرگان حوزه
مخاطب: طاهرى اصفهانى، سید جلال الدین
بسمه تعالى
به عرض عالى مىرساند، مرقوم شریف واصل، قبل از وصول از خبر کسالت شما خیلى نگران بودم؛ امید است ان شاء اللَّه تعالى بکلى رفع نقاهت بشود ولى رجوع به دکتر اعصاب خوب است و در اصفهان آقاى دکتر نفیسى که این جانب یکوقت که اصفهان بودم و مبتلا شدم و به ایشان رجوع کردم خوب ایشان تشخیص دادند. در هر صورت مسامحه نکنید و مراجعه نمایید. مطلبى را که راجع به [نماز] جمعه مرقوم شده بود مثل اینکه جنابعالى در جوامع علماى اعلام تشریف نداشتهاید و تشتت افکار و آرا را نمىدانید. در نجف آقاى صادقى «1» نماز جمعه شروع نمودند و مصادف شدند با تحریم بعضى پیرمردها و مخالفت بعضى مراجع؛ شما در چه محل مىتوانید احتمال دهید که علما یک نفر را بر خود مقدم بدارند و تصدیق عملىِ تقدم کنند؛ این تهران و آن اصفهان و آن قم و آن سایر بلاد!
نفوذ پیش طبقه روشن تأثیرى در این امر ندارد، عمده طبقه پیران است. ان شاء اللَّه تعالى خداوند جوامع ما را اصلاح فرماید و ما را از این خواب گران بیدار کند. و السلام علیکم.
نامه [به آقاى حسینعلى منتظرى (تسلیت درگذشت والده ایشان)]
زمان: 16 مهر 1349/ 6 شعبان 1390
مکان: نجف
موضوع: تسلیت درگذشت والده آقاى منتظرى
مخاطب: منتظرى، حسینعلى
بسمه تعالى
به عرض مىرساند، اخیراً مسموع شد که والده محترمه به رحمت ایزدى پیوستهاند.
از خداوند تعالى غفران ایشان و صبر و اجر بازماندگان را خواستار است. از جنابعالى امید دعاى خیر براى حُسن عاقبت دارم.
از قرار مسموع آقاى طاهرى کسالت دارند، مکتوب جوف را به ایشان برسانید و ضمناً اگر ایشان احتیاج دارند از هر یک از سهمین که خدمت شما است به ایشان برسانید که معالجه کنند. و السلام علیکم.
نامه [به آقاى سید جلال الدین طاهرى اصفهانى (احوالپرسى)]
زمان: 24 مهر 1349/ 14 شعبان 1390
مکان: نجف
موضوع: احوالپرسى
مخاطب: طاهرى اصفهانى، سید جلال الدین
بسمه تعالى
14 شعبان 90
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى آقا سید جلال الدین طاهرى- دامت افاضاته
پس از اهداى سلام و تحیت؛ اخیراً مذکور شد که نقاهتى عارض است و این معنى موجب نگرانى شد. امید است به فضل خداوند متعال تا کنون رفع شده باشد. در هر صورت از سلامت خودتان مطلعم فرمایید. این جانب بحمد اللَّه تعالى مزاجاً سلامت و امید است به ادعیه حضرات آقایان نگرانیهاى روحى نیز رفع شود. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
ممکن است [نامهها را] به این نحو به وسیله پست بفرستید. نجف- مدرسه آیت اللَّه بروجردى، به وسیله جناب مستطاب ثقة الاسلام آقاى ستارى، به منزل برساند. «1»
اجازه نامه [به آقاى سید مهدى طباطبایى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 26 مهر 1349/ 16 شعبان 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: طباطبایى، سید مهدى
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب سید الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا سید مهدى طباطبایى- دامت افاضاته- مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط»؛ و نیز مجازند در اخذ وجوه شرعیه از قبیل سهم مبارک امام- علیه السلام- و سهم سادات عظام و سایر وجوه و صرف ثلث از سهم مبارک و جمیع سایر وجوه در محالّ مقرره شرعیه از آن جمله شئون خودشان به نحو اقتصاد و هم ایصال ثلث را به این جانب یا وکلاى این جانب در ... «1» براى صرف در حوزههاى مهمه علمیه و مجازند در دستگردان نمودن و امهال «2» به قدر صلاح و اخذ و صرف، و ایصال به نحو مذکور.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من الدعاء و النصیحة»
به تاریخ 16 شهر شعبان المعظم 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 30 مهر 1349/ 20 شعبان 1390
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى، احوالپرسى از بستگان
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
20 شعبان 90
احمد عزیز
مرقوم شما واصل، سلامت و سعادت شما و دیگران را خواستار است. امید است ان شاء اللَّه امر خیر با سلامت و سعادت مقرون باشد. از سلامت خودتان و خانم و بچهها مطلعم نمایید. عجالتاً کار دارم و نمىتوانم بیش از این زحمت دهم. همه ماها سلامت هستیم. و السلام علیکم.
به خانم و دخترها و دیگران سلام برسانید.
پدرت
پاکت جوف را به آقاى آقا سید صادق روحانى قمى برسانید.
نامه [به آقاى محمود متقیان (تعیین تکلیف دیون و وجوه شرعیه)]
زمان: آبان 1349/ رمضان 1390
مکان: نجف
موضوع: تعیین تکلیف دیون و وجوه شرعیه
مخاطب: متقیان، محمود
بسمه تعالى
جناب آقاى حاج محمود متقیان- ایّده اللَّه تعالى
مرقوم شریف واصل شد. مواردى که براى شما حساب دقیقاً معلوم نیست و محتاج به گذشت مدتى است، آنچه یقیناً ربح دادید تخمیس کنید و مورد شک را مجازید تعویق بیندازید تا حساب روشن شود. سهم سادات را همان نحو که اجازه گرفتهاید مجازید. در سهم مبارک امام- علیه السلام- به غیر وکیل این جانب، جناب آقاى حاج شیخ محمد صادق تهرانى، به کسى دیگر نپردازید، مورد قبول نیست. ان شاء اللَّه تعالى موفق و مؤید باشید.
شهر صیام 90
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (تبریک ازدواج- شهریه طلاب)]
زمان: 16 آبان 1349/ 7 رمضان 1390
مکان: نجف
موضوع: تبریک ازدواج- شهریه طلاب
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
احمد عزیز
نامه بىتاریخ شما واصل شد؛ همین قدر معلوم شد پس از نیمه شعبان بوده. ان شاء اللَّه تعالى عروسى مبارک بر شما و بر خانم محترمه شما باشد و سالهاى طولانى با سلامت و خوشى بگذرانید. من هر وقت حرم مىروم به شماها دعا مىکنم، ان شاء اللَّه تعالى مستجاب شود. اما راجع به شهریه که نوشتهاید زیاد شود، از جهاتى صلاح نیست. اولًا به طورى که اخیراً مُشاهَد است معلوم نیست وجوه به این جانب برسد. دست و دستههاى مختلفى شاید در کار باشد که نگذارند برسد. بنا بر این زیاد نمودن صحیح نیست و ثانیاً ممکن است بخواهید زیاد کنید صداها بیشتر شود و دستگاه را به هر نحو است وادار به مخالفت با اصل کنند. بنا بر این احتیاط در این است که عجالتاً همین نحو که هست باشد، عجله نکنید تا ببینم چه مىشود. راجع به بیرونى، من نمىتوانم هر روز دخالتى کنم. شما خودتان هر نحو صلاح مىدانید عمل کنید و خیلى مقید نباشید. آمدن و رفتن اصحاب یا اشخاص مهم نیست. در هر صورت هر طور صلاح مىدانید ممکن است با حضرت آقاى سلطانى «1» هم در این امور مشورت کنید، هر طور صلاح است عمل کنید. از خانم «2» از تهران مکتوبى داشتم جواب نوشتم. خدمت خانم محترمهتان سلام برسان.
پدرت
نامه [به آقاى محمد اسماعیل نجفى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 20 آبان 1349/ 11 رمضان 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: نجفى، محمد اسماعیل
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب عماد الاعلام و مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ محمد اسماعیل نجفى- دامت افاضاته- وکیل این جانب مىباشند در امور حسبیه و شرعیه با مراعات احتیاط و در سهم مبارک امام- علیه السلام- که اخذ نموده از مؤمنین و نصف آن را در محالّ مقرره صرف نمایند و نصف دیگر را نزد حقیر ایصال نمایند براى حفظ حوزههاى علمیه و قبض وصول دریافت نموده به صاحبان وجوه رد نمایند.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بالتقوى و الاحتیاط؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
تاریخ 11 شهر صیام 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید شاه محمد حسین مصباح (بدهىهاى شرعیه)]
زمان: 27 آبان 1349/ 18 رمضان 1390
مکان: نجف
موضوع: تحویل اجناس به جاى وجوه نقدى (بدهیهاى شرعیه)
مخاطب: سید شاه محمد حسین مصباح
بسمه تعالى
18 شهر صیام 90
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و مروّج الاحکام آقاى حاج سید شاه محمد حسین مصباح- دام عمره
مرقوم شریف واصل، و از مضمونش مطلع شدم. مرقوم شده بود که حضرات مؤمنین وجوه خویش را اجناس مىدهند. جنابعالى و به همین نحو سایر آقایان وکلا- ایّدهم اللَّه تعالى- مجازند به طورى که صلاح مىدانند اجناس را قبول فرمایند و به فروش به نحو متعارف برسانند و وجوه آنها را ایصال نمایند. لکن آقایان به مؤمنین تذکر دهند که اگر اجناس را زاید بر قیمت بازار محسوب نمایند به مقدار آنچه زیاد حساب شده است ذمه آنها برئ نمىشود و مسئول هستند.
مطلب دیگر که لازم است تذکر دهید، آن است که هیچ کس در مناطقى که جناب عماد الاعلام آقاى حاج شیخ محمد حسین غزنوى وکیل هستند، حق دخالت ندارد و اهالى آن مناطق بدون اذن ایشان اگر به کسى وجوه بدهند، ذمهشان برئ نمىشود؛ و هر کس در آن مناطق دخالت کند- بدون اذن ایشان- از وکالت عزل است. این مطلب را به اهالى تذکر دهید تا تکلیف را بفهمند.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 5 آذر 1349/ 26 رمضان 1390
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
26 شهر صیام 90
احمد عزیز
مرقوم شما واصل شد. از سلامت شما ... «1» عروسى را تبریک مىگویم. امید است ان شاء اللَّه با سلامت و سعادت مقرون باشید. به شماها دعا مىکنم. از اینکه من راجع به منزل چیزى گفتم گله کردهاید، حق با شما است ولى من چون از شماها توقع دارم که همیشه ملاحظه جهات را بکنید، گاهى از روى ناراحتى اگر چیزى بر خلاف صلاح گفته شده است، باید پدر پیر را ببخشید. آنجا را به دست طلاب بدهید هر طور صلاح مىدانید. از اینکه شهریه را چطور دادند و کى داد و به چه عنوان داده شد، مرقوم نداشتید. خانم «2» بحمد اللَّه با سلامت وارد، و مشغول مهماندارى است. از کیفیت درس و بحث و اشتغالات خودتان مرقوم دارید. خدمت مکرمه عروس محترمه «3» سلام مىرسانم. ان شاء اللَّه تعالى سلامت باشند.
داداش «4» و عائلهاش سلامت هستند؛ رفته بودند اعتکاف، دیشب آمدند. سلامت شما را طالبم.
پدرت
نامه [به آقاى حیدر على جلالى خمینى (مسجد «عینورزان» مازندران]
زمان: آذر 1349/ شوال 1390
مکان: نجف
موضوع: مسجدِ «عینورزان»
مخاطب: جلالى خمینى، حیدر على
بسمه تعالى
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى جلالى- دامت افاضاته
توفیق و تأیید جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. مرقوم شده بود که مسجدى در «عینورزان» با نظر و تصویب حضرت آیت اللَّه خوانسارى- دامت برکاته- ساختهاند و بعض اشخاص وسوسه دارند. آنچه با نظر ایشان عمل شده است صحیح است و نباید مورد اشکال شود. جنابعالى به اهالى محترم ابلاغ نمایید. ان شاء اللَّه تعالى موفق باشید.
تاریخ شهر شوال 90
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه شریف و امانت به وسیله آقاى رئوفى واصل شد.
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (دستور پرداخت شهریه به چند نفر)]
زمان: 17 آذر 1349/ 8 شوال 1390
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى- دستور پرداخت شهریه به چند نفر
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
8 شوال 90
احمد عزیزم، نمىدانم اخیراً از شما کاغذى رسیده است که این مکتوب جواب آن باشد یا آنکه نرسیده است و مکتوب ابتدایى است؛ در هر صورت سلامت و سعادت شما را از خداوند تعالى خواستار است. این جانب بحمد اللَّه سلامت هستم؛ لکن خیلى خسته شدهام و راه مفرى هم نیست.
مطلبى که لازم است تذکر دهم و منتظرم جواب بدهید آن است که آقاى آقا سید احمد کلانتر که گرفتار است لازم است به خانوادهاش رسیدگى شود. شما اولًا تحقیق کنید که منزل پدر زنش کجا است؟ پس از آن از ایشان تحقیق کنید که اهل منزل ایشان کجا هستند؟ در صورتى که در تهران هستند لازم است همه ماهه ماهى سیصد تومان به ایشان برسد. شما یا خودتان آن وجه را بگیرید و با یک وسیله مطمئنى برسانید یا به آقاى تهرانى «1» بگویید به یک وسیله مطمئنى- بدون آنکه کسى مطلع شود- این وجه را ماهیانه به ایشان برسانید.
دیگر آنکه خانم «2» اصرار دارند که به مشهدى رضا «3» پنجاه تومان اضافه داده شود؛ نمىشود فرمایش خانم را اطاعت نکرد. شما انجام امر ایشان را بدهید. از حالات خودتان این جانب را مطلع کنید. خدمت خانواده محترمه سلام برسانید. سلامت همه را خواهانم. به همشیرهها سلام برسانید. ان شاء اللَّه همه سالم و سعید باشند.
پدرت
بنا دارم به آقاى لواسانى «1» بنویسم که یک یخچال براى شما به عنوان مبارکباد بخرند، و یکى هم براى آقاى آقا رضا، آقازاده خودشان به همین عنوان. اگر شما هم به ایشان تذکر دهید مانع ندارد. خودم هم هر وقت کاغذ نوشتم تذکر مىدهم
اجازه نامه [به آقاى سید شاه محمد حسین مصباح، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 17 آذر 1349/ 8 شوال 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: سید شاه محمد حسین مصباح
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، جناب مستطاب سید الاعلام آقاى سید حاج شاه محمد حسین مصباح- دامت افاضاته- وکیل این جانب هستند در «قول خویش» «1» و توابع آن در امور حسبیّه با مراعات احتیاط؛ و در جمعآورى سهم مبارک امام- علیه السلام- و مجازند ثلث آن را در موارد مقرره شرعیه صرف کنند و دو ثلث آن را نزد حقیر ایصال نموده قبض وصول دریافت و به صاحبان وجوه برسانند. اهالى و مؤمنین مجازند وجوه خود را به ایشان بپردازند و مطالبه قبض وصول نمایند. پس از اخذ قبض، خود را برى الذمه بدانند.
مخفى نباشد که کسى حق مزاحمت با ایشان در آن منطقه ندارد، از وکلاى این جانب و غیر هم. ان شاء اللَّه تعالى موفق و مؤید باشند. و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه.
تاریخ 8 شهر شوال 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى غلام حسین عادلى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 22 آذر 1349/ 13 شوال 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: عادلى، غلام حسین
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، بر عموم مؤمنین قریه «گل نیچه» و «جلو گرگها» و «شنیه» و «جوسرخها» تماماً و «هیگلها» جمیعاً و «سیا خوله» و «جنگلک» و «سیالخک» و «کزیرگ» و «دهن غلامک» و «ده داود» و «سرپل» و «منجو» و نواحى آن و «سربغندى» و «پاى کوتل» و «قاش غیغانک» و «قلعه غیغانک» و «ناوه غیغانک» «1» تماماً، مخفى نباشد که جناب مستطاب مروّج الاحکام آقاى شیخ غلام حسین عادلى- ایّده اللَّه تعالى- وکیل این جانب هستند در امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط با مراعات احتیاط، و در جمعآورى سهم مبارک امام- علیه السلام- که ثلث آن را در موارد مقرره شرعیه صرف کنند و دو ثلث دیگر را نزد حقیر ایصال نمایند و قبض رسید گرفته به صاحبان وجوه رد کنند؛ و نیز مجازند که به صاحبان وجوه اجازه دهند که سهم سادات عظام را خودشان به سادات فقیر و عفیف بدهند.
و مخفى نماند که مناطق مذکوره سابقاً به نام آقاى سید حسین جان بوده و فعلًا به ایشان واگذار شد.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بالتقوى و الاحتیاط؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
13 شوال 1390- روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى حسین جان واعظى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 22 آذر 1349/ 13 شوال 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه (براى مناطقى در افغانستان)
مخاطب: واعظى، حسین جان
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد الحمد و الصلاة، بر عموم مؤمنین قریه «ناظران میرزران» و «خلیفه» و «دهن تکه غال» و «منجوگک» و «کوله گک» و «خکک» و «دهن منجو» و «سرخکک» و «دیوکان» و «دهن نودى کندى» و «سرتکه غال» و «قاش» و «دهن نو میانه» و «پوشته منجو» و «دهن نوقیاق» و «سرنوقیاق» و «بیخ سنگ» و «دهن دیوالک» و «چبل» و «وجو» و «بیگ على علیا» و «بیگ على سفلى» و «دهنجوهزاره» و «جوى سرخ» و «جمله پشت لورها» و «دهن چهار آسیاب» و «بوم آن» و «سر چهار آسیاب» و «منار علیا» و «منار سفلى»، مخفى نباشد که جناب مستطاب مروّج الاحکام آقاى شیخ حسین جان واعظى- ایّده اللَّه تعالى- وکیل این جانب هستند در امور حسبیه و شرعیه که منوط است به اذن فقیه جامع الشرایط با مراعات احتیاط در جمعآورى سهم مبارک امام- علیه السلام- که ثلث آن را در موارد مقرره شرعیه صرف کنند و دو ثلث دیگر آن را نزد حقیر ایصال نمایند و قبض رسید گرفته به صاحبان وجوه رد کنند؛ و نیز مجازند که به صاحبان وجوه اجازه دهند که سهم سادات عظام را خودشان به سادات فقیر و عفیف بدهند. و مخفى نماند که وکالت مناطق مذکوره قبلًا به نام آقاى سید حسین جان بوده و فعلًا به ایشان واگذار شد. «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بالتقوى و الاحتیاط؛ و ارجو منه الدعاء و النصیحة».- 13 شوال 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (جدیت در تحصیل و تهذیب اخلاق)]
زمان: 7 دى 1349/ 28 شوال 1390
مکان: نجف
موضوع: شهریه طلاب- جدیت در تحصیل و تهذیب اخلاق
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
احمد عزیزم
مرقوم شما به وسیله آقاى على واصل شد. سلامت شماها را خواهانم. راجع به مطلبى که مرقوم شده بود، باید بگویم: «یک پول جگرک سفره قلمکار نمىخواد» «1». من اکنون نفسهاى آخر عمر را مىکشم، و آنچه گرفتارى دارم کافى است و میل ندارم بیشتر کنم. زیادى کار بکلى وضع زندگانى را مختل کرده است. امید است ان شاء اللَّه خداوند تعالى وسیله فراهم فرماید که بتوانم براى آخر عمر فکرى بکنم. فکرهاى شما- بحمد اللَّه تعالى- جوان و سرشار از امید است و با فکر خسته و فرسوده من جور در نمىآید. آنچه از شما مىخواهم آن است که با جدیت مشغول درس و بحث، و به هیچ وجه غفلت ننمایید؛ و در خلال تحصیل به تهذیب اخلاق و تحکیم مبانى دیانت مقدسه کوشا باشید. تا بخواهید براى من فکر تشریفات و مشاورین و اصحاب باشید، من رفتهام. از قرارى که از تهران نوشتهاند معلوم نیست بتوانند به شهریه ادامه دهند؛ من هم حدس مىزدم. لکن آقایان چون درست اطلاع ندارند پشت هم مىنویسند که زیاد کن، زیاد کن. داداش «2» دو روز سرماخوردگى داشت و تب مختصرى، و بحمد اللَّه رفع شد و امروز و دیروز درس بود و اینجا هم آمد لکن دستش قدرى درد مىکند؛ ممکن است از اثر سرماخوردگى باشد و مهم نیست، ان شاء اللَّه تعالى خوب مىشود. به همشیرهها و خانم خودتان سلام برسانید. ان شاء اللَّه سعید و خوش باشید.
28 شوال 90- پدرت
اجازه نامه [به آقاى حسینعلى منتظرى، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 19 دى 1349/ 11 ذى القعدة 1390
مکان: نجف
موضوع: اجازه شرعیه
مخاطب: منتظرى، حسینعلى
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج شیخ حسینعلى منتظرى- دامت افاضاته- وکیل این جانب مىباشند در اخذ وجوه شرعیه از قبیل سهم مبارک امام- علیه السلام- و سهم سادات عظام و مجهول المالک و غیرها. کسانى که مىخواهند وجوه شرعیه خود را به این جانب برسانند، به وسیله ایشان بفرستند. اخذ ایشان و قبض رسید ایشان به منزله اخذ و قبض رسید این جانب است. و نیز وکیل هستند در دستگردان نمودن وجوه شرعیه و امهال به قدرى که صلاح دانستند و اخذ.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو من جنابه الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على عباد اللَّه الصالحین و رحمة اللَّه و برکاته.
به تاریخ لیله 11 شهر ذى القعدة الحرام 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 2 بهمن 1349/ 24 ذى القعدة 1390
مکان: نجف
موضوع: تذکر درباره مسائل مختلف
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
احمد عزیزم
ان شاء اللَّه تعالى با سلامت و سعادت قرین باشید. بعضى مطالب که قبلًا نوشتهام جواب ندادهاید:
1- راجع به تحقیق از خانواده آقاى کلانتر «1». نوشتم تحقیق کنید در تهران است ماهى سیصد تومان به آنها برسانید، به هر وسیله مىدانید. 2- از کتابخانه چیزى ننوشتهاید. نمىدانم به چه حال است. هر چه زودتر تحویل اهل علم دهید و این جانب را مطلع کنید.
3- از قرار مذکور شما براى گرفتن پول از آقاى لواسانى «2» خودتان تهران مىروید. این مطلب موجب نگرانى من است، ترک کنید. 4- راجع به گذرنامههاى دخترها اقدام رسمى کنید لکن تشبث به اشخاص نباشد. 5- راجع به مشاورى که کراراً نوشتهاید، صلاح نمىدانم و مَفْسَدهاش بیشتر از صلاح است لکن شما صحبتى نکنید و به سکوت بگذرانید. 6- شما به غیر از بحث و درس اشتغال به چیزى نداشته باشید و هر چه بیشتر مباحثات و درس را تعقیب کنید و سطوح را هر چه زودتر پایان دهید. 7- در فرستادن کاغذ خودتان و همشیرهها مضایقه نکنید و زود به زود بفرستید. 8- به همشیرهها و خانواده محترم سلام برسانید. و السلام علیکم.
پدرت
نامه [به آقاى سید مهدى طباطبایى (اعلام وصول نامه ارسالى)]
زمان: 3 بهمن 1349/ 25 ذى القعدة 1390
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول نامه
مخاطب: طباطبایى، سید مهدى
بسمه تعالى
25 قع 90
خدمت جناب مستطاب ثقة الاسلام آقاى حاج سید مهدى طباطبایى- دامت افاضاته
معروض مىدارد، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید حمید زیارتى (عدم انتشار قبل از موعد پیام امام به حجاج)]
زمان: بهمن 1349/ ذى الحجه 1390
مکان: نجف
موضوع: لزوم عدم انتشار قبل از موعد پیام امام خمینى به حجاج
مخاطب: روحانى (زیارتى)، سید حمید
بسمه تعالى
من غفلت کردم تذکر دهم این اوراق در عراق و خصوصاً در نجف به هیچ وجه پخش نشود و به کسانى که در خارج صحبت مىکنند، داده نشود. و سفارش کنید به آقایان که اصلًا ذکرى از آن نکنند. «1»
پیام [به زائران بیت اللَّه الحرام (مسلمانان فلسطین و افشاى جنایتهاى رژیم شاه)]
زمان: بهمن 1349/ 1390
مکان: نجف
موضوع: هشدار به مسلمین جهان در مورد فلسطین و افشاى جنایتهاى رژیم شاه
مناسبت: برگزارى مراسم حج
مخاطب: زائران بیت اللَّه الحرام
بسمه تعالى
خدمت عموم زائرین بیت اللَّه الحرام- ایّدهم اللَّه تعالى
بعد از ابلاغ سلام و تحیات وافره اکنون که به واسطه سستى و سهل انگارى ملتهاى اسلامى، چنگال خبیث استعمار تا اعماق سرزمینهاى بزرگ ملت قرآن فرو رفته و تمام ثروت و مخازن بزرگ ما در قشر ملى بودن به کام آنان فرو مىریزد، فرهنگ مسموم استعمار تا اعماق قصبات و دهات ممالک اسلامى رخنه کرده فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بیگانگان و مُسْتَعمِرین درمىآورد، و هر روز با نغمه تازه با اسامى فریبنده جوانان ما را منحرف مىکند، بر شما ملت عزیز اسلام که براى اداى مناسک حج در این سرزمین وحى اجتماع کردهاید لازم است از فرصت استفاده کرده به فکر چاره باشید. براى حل مسائل مشکله مسلمین تبادل نظر و تفاهم کنید.
باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالى در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم مىشود، شما ملتهاى مسلمان را مکلف مىسازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقى و تعالى مسلمین و اتحاد و پیوستگى جامعه اسلامى کوشش کنید. در راه استقلال و ریشه کن کردن سرطان استعمار، همفکر و هم پیمان شوید. گرفتاریهاى ملل مُسْلم را از زبان اهالى هر مملکت شنیده و در راه حل مشکلات آنان از هیچ گونه اقدامى فروگذار نکنید. براى فقرا و مستمندان کشورهاى اسلامى فکرى کنید. براى آزادى سرزمین اسلامى فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چارهاندیشى کنید. از مساعدت و همکارى با مردان فداکارى که در راه آزادى فلسطین مبارزه مىکنند غفلت نورزید.
بر دانشمندانى که در این اجتماع شرکت مىکنند، از هر کشورى که هستند، لازم است براى بیدارى ملتها بیانیههاى مستدلى با تبادل نظر صادر کرده و در محیط وحى بین جامعه مسلمین توزیع نمایند، و نیز در کشورهاى خود پس از مراجعت، نشر دهند؛ و در آن بیانیهها از سران کشورهاى اسلامى بخواهند که اهداف اسلام را نصب عین خود قرار داده اختلافات را کنار گذاشته براى خلاصى از چنگال استعمار چاره بیندیشند.
اگر سران کشورهاى اسلامى از اختلافات داخلى دست بردارند و با اهداف عالیه اسلام آشنا شوند و به سوى اسلام گرایش پیدا کنند، این گونه اسیر و ذلیل استعمار نمىشوند. این اختلافات سران کشورهاى اسلامى است که مشکله فلسطین را به وجود آورده نمىگذارد حل شود. اگر هفتصد میلیون مُسْلم، «1» با این کشورهاى عریض و طویل، رشد سیاسى داشتند و با هم متحد و متشکل شده در صف واحد قرار مىگرفتند، براى دولتهاى بزرگ استعمار ممکن نبود که در ممالک آنها رخنه کنند تا چه رسد به مشتى یهود که از عمال استعمارند.
در این اجتماع بزرگ حج که باید به نفع اسلام و مسلمین بهرهبردارى شود، با کمال تأسف دیده مىشود که بعضى قلمهاى مسموم عمال استعمار براى تفرقه صفوف مسلمین سالهاست که بر خلاف مقاصد صاحب وحى در مرکز وحى اوراقى را به اسم الخطوط العریضه و امثال آن نشر مىدهند «2» و به مُسْتَعْمِرین کمک مىنمایند، و مىخواهند با دروغ و افترا یک جمعیت قریب صد و پنجاه میلیون نفرى «3» را از صفوف مسلمین جدا کنند. جاى تعجب است که حکومت حجاز چگونه اجازه مىدهد این اوراق گمراهکننده در مرکز وحى پخش شود!
بر ملتهاى اسلامى لازم است که از این گونه کتابها و نشریات تفرقهانگیز و استعمارى اجتناب کنند، و این اشخاص مخالف وحدت مسلمین را طرد نمایند. و در این اجتماع مقدس حج، اولًا در مسائل اساسى اسلام، و ثانیاً در مسائل خصوصى کشورهاى اسلامى تبادل نظر کرده ببینند که در داخل کشورها با دست استعمار و عمال آن بر برادران مسلمان آنان چه مىگذرد. اهالى هر کشورى باید در این اجتماع مقدس گرفتاریهاى ملت خود را به مسلمین جهان گزارش دهند.
اینک این جانب به حکم وظیفه، شمهاى از گرفتاریهاى ملت مظلوم ایران را تذکر مىدهم تا مسلمین جهان بدانند که به مردم بىپناه این کشور اسلامى چه مىگذرد. آثار شوم استعمار در این مملکت از سایر ممالک اسلامى بیشتر به چشم مىخورد. اسرائیل که امروز دشمن شناختهشده اسلام و مسلمانهاست و مدتهاست که با ملل مُسْلم در حال جنگ است، به دست دولت خبیث ایران در تمام شئون اقتصادى، نظامى و سیاسى دخالت دارد؛ و باید گفت ایران به صورت پایگاه نظامى اسرائیل و در واقع امریکا درآمده است. اجانب در این کشور به تمام معنى مصونیت دارند ولى علما، دانشمندان، فرهنگیان و سایر طبقات از هیچ ظلمى مصون نیستند. بازرگانان محترم، یکى پس از دیگرى، ورشکست شده؛ ظلم و فشار دستگاه حاکمه بشدت هر چه تمامتر گلوى این ملت مظلوم را مىفشارد. اختناق، حبس و زجر قرون وسطایى حکومت مىکند. با اسم سپاه دانش و سپاه بهداشت و دیگر اسامى فریبنده، مقاصد شوم استعمار، همزمان با اشاعه فحشا- در اعماق قصبات و دهات در جریان است. مبارزه با علم و فرهنگ با شدت هر چه بیشتر ادامه دارد و مىخواهند ملت بدبخت را به دستور استعمارگران عقب مانده نگه دارند. با ادعاى اسلام و تظاهر به مسلمانى کمر به نابودى اسلام بسته و احکام مقدسه قرآن را یکى پس از دیگرى محو و نابود مىکنند. علماى اعلام و محصلین علوم اسلامى در تحت فشار عمال استعمار دست و پا مىزنند. مدارس علوم دینیه، مساجد و محافل اسلامى را مىخواهند قبضه کنند و این برنامه را مقدارى عملى کردهاند. با بهانههاى بىاساس به دانشگاهها حمله مىکنند و جوانان ارجمند را از دانشگاه به زندان و سربازخانه مىکشانند. حوادث اخیر دانشگاههاى ایران و یورش وحشیانه و بىرحمانه دستگاه جبار به دانشجویان، سخت ما را متأسف ساخته. این روش غیر انسانى نمونه دیگرى از نقشههاى استعمارگران براى سرکوبى دانشگاهها و دانشجویان مىباشد. من این اعمال چنگیزى و قرون وسطایى را شدیداً تقبیح مىکنم؛ و اطمینان دارم که دانشجویان غیور وطنخواه هر گز عقبنشینى نکرده تسلیم نخواهند شد.
این انقلاب ننگین و خونینِ به اصطلاح سفید، که در یک روز با تانک و مسلسل پانزده هزار مسلمان را- آن طور که معروف است- از پاى درآورد، روزگار ملت را سیاهتر ساخت. زندگى دهقانان و زارعین اسیر را بیشتر تباه کرد. اکنون در بسیارى از شهرستانها و اکثر روستاها درمانگاه، دکتر و دارو وجود ندارد. از مدرسه، حمام و آب آشامیدنى سالم خبرى نیست و- به حَسَب اعتراف بعضى از مطبوعات- در بعضى از دهات، کودکان معصوم را از گرسنگى به چرا مىبرند ولى دستگاه جبار صدها میلیون تومان از سرمایه این مملکت را صرف جشنهاى ننگین مىکند؛ جشن تولد این و آن، جشن بیست و پنجمین سال سلطنت، جشن تاجگذارى و از همه مصیبتها بالاتر جشن منحوس 2500 ساله شاهنشاهى، که خدا مىداند چه مصیبت و سیه روزى براى مردم و چه وسیله اخاذى و غارتگرى براى عمال استعمار به بار آورده است. بودجه هنگفت و سرسامآورى که در این امر مبتذل صرف مىشود اگر براى سیر کردن شکمهاى گرسنه و تأمین زندگى سیه روزها خرج مىشد، تا اندازهاى از مصیبتهاى ما مىکاست لیکن استفادهجویى و خودکامگى نمىگذارد که اینها به فکر ملت باشند. دستگاه جبار، با پول ملت مسلمان، براى شاهانى که در هر عصر ملتها را در زیر چکمههاى نظامى خود خرد کردهاند، شاهانى که همیشه با مذاهب حقه دشمنى داشتند، شاهانى که دشمن سرسخت اسلام بوده و نامه مبارک حضرت رسول (ص) را پاره کردند، «1» شاهانى که نمونه آنان در عصر حاضر پیش چشم همه است، جشن مىگیرد و چراغانى مىکند. دنیا بداند که این جشنها و عیاشیها مربوط به ملت شریف و مسلمان ایران نیست، و دایرکننده و شرکتکننده این جشنها خائن به اسلام و ملت ایران مىباشند.
من دست عموم ملت اسلام و آزادیخواهان جهان را در راه قطع ریشه استعمار و استعمارگران، استقلال ممالک اسلامى و گسستن زنجیرهاى اسارت مىفشارم، و از خداوند متعال دفع شرّ دستگاههاى جبار و عمال کثیف استعمار را مسألت نموده قبولى اعمال و مناسک عموم را خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
«اساساً اسلام با اساس شاهنشاهى مخالف است، هر کس سیره رسول خدا را در وضع حکومت ملاحظه کند مىفهمد اسلام آمده است این کاخهاى ظلم شاهنشاهى را خراب کند، شاهنشاهى از کثیف ترین و ننگین ترین نمونه ارتجاع است» «1»
نامه [به آقاى سید مهدى طباطبایى (اعلام وصول نامه ارسالى)]
زمان: 3 بهمن 1349/ 25 ذى القعدة 1390
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول نامه
مخاطب: طباطبایى، سید مهدى
بسمه تعالى
25 قع 90
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى طباطبایى- دامت افاضاته
معروض مىدارد، مرقومه شریف چندى قبل واصل، لکن چون وسیله مطمئن نبود و نخواستم به وسیله پست ارسال دارم «1» معوّق شد. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. امید است ان شاء اللَّه همیشه با سلامت مقرون باشید. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (تذکر درباره مسائل مختلف)]
زمان: 17 بهمن 1349/ 9 ذى الحجه 1390
مکان: نجف
موضوع: تذکر درباره مسائل مختلف
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
احمد عزیز، مرقوم بىتاریخ شما واصل شد. ان شاء اللَّه تعالى سلامت باشید.
1- راجع به کتابخانه «1» چون من از وضع ساختمان آنجا اطلاع نداشتم نوشتم اگر مىشود حجراتى براى طلاب زیاد شود؛ اگر مناسب نیست اختصاص دهید به همان معیلها «2» و شما مختارید در این امر.
2- راجع به رفتن تهران براى شهریه، «3» مقصود شهریه اصحاب بوده؛ اگر صحیح نبوده متشکرم.
3- حضرت آقاى عموى معظم، مادامى که قم هستند، خیلى مواظبت از ایشان بکنید؛ هم از حیث کرسى و مکان و هم از حیث غذا و سایر امور خصوصاً احترامات.
4- راجع به آقاى آشتیانى «4» و آقازاده ایشان نفهمیدم از چه جهت نگران هستند؛ بهتر است وجهش ذکر شود. این جانب هم نمىتوانم خیلى در این امور دخالت کنم، بهتر است همان جا حل شود. به وکیل تهران «1» هم (به قول شما) مىنویسم و استفسار مىکنم. شما خیلى به این امور مادى اعتنا نداشته باشید.
5- پول گذرنامه را مىنویسم بدهند. ان شاء اللَّه موفق و مؤید باشید و جدیت در تحصیل، و مقدم بر آن، بر تهذیب نفس داشته باشید. و السلام علیکم.
پدرت
ماها هم در کربلاى معلى مجتمع هستیم و به شما من دعا مىکنم. از قرار مکتوبى از ایران، قدرى در وجوه و ایصال به اشخاص مختلف هرج و مرج شده است؛ از بیرونى به اشخاص مختلف اشخاص را ارجاع مىدهند و به وکیل رسمى این جانب آقاى تهرانى «2» ایحال نمىکنند و مثل آنکه بناست دست ایشان را ببندند. این مطلب صحیح نیست و باید وجوه به ایشان برسد و اگر آقاى عمو «3» تشریف دارند به هر دو و به وسیله آقایان در تهران یا قم مجتمع شود تا صرف حوزهها گردد. این نحو که نوشته شده است بسیار بد نحوى است و به مصارف غیر صحیحه مىرسد. شما مأمور تحقیق هستید که چه اشخاصى از وکیل این جانب مردم را منصرف مىکنند و باید مرقوم دارید. و السلام.
نامه [به بعضى از مقلدین و معرفى وکلا، در اخذ وجوه شرعیه]
زمان: 20 بهمن 1349/ 12 ذى الحجه 1390
مکان: نجف
موضوع: معرفى وکلا در اخذ وجوه شرعیه
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
چون ایصال وجوه شرعیه به این جانب- مستقیماً- و اخذ قبض وصول این جانب موجب زحمت مؤمنین- ایّدهم اللَّه تعالى- مىباشد، لهذا کسانى که مىخواهند به این جانب وجوه برسانند به وسیله حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج آقا مرتضى پسندیده، اخوى معظم این جانب، یا به وسیله جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد صادق تهرانى، وکیل این جانب در قم، برسانند و قبض رسید از هر کدام بگیرند به منزله قبض رسیدِ این جانب است. ان شاء اللَّه تعالى موفق و مؤید باشند.
12 شهر ذى الحجه 1390
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید عباس میر یونسى (پاسخ چند پرسش شرعى)]
زمان: 21 بهمن 1349/ 13 ذى الحجه 1390
مکان: نجف
موضوع: پاسخ چند پرسش شرعى
مخاطب: میر یونسى، سید عباس
بسمه تعالى
13 حج 90
خدمت جناب مستطاب ثقة الاسلام آقاى میر یونسى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل؛ توفیق و سعادت جنابعالى را خواستار است.
1- شخصى که حساب نداشته است و منافع داشته، باید تمام آنچه از کسب حاصل نموده است تخمیس شود.
2- زارع مرقوم که حساب نداشته، اگر بذر او مورد خمس بوده، باید حاصل تخمیس شود اگر چه بین سال باشد.
از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (چند تذکر درباره وکلاى شرعى)]
زمان: 22 بهمن 1349/ 14 ذى الحجه 1390
مکان: نجف
موضوع: لزوم هوشیارى در برابر مقاصد تفرقهانگیزان؛ و چند تذکر در مورد وکلاى شرعى
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
14 ذى الحجه 1390
احمد عزیز،
ان شاء اللَّه با سلامت و سعادت قرین باشید. مدتى است از مرقومات شما احساس مىکنم که شما به طور ناآگاه تحریک شدهاید که به اصطلاح خودتان وکیل تهران را محدود یا معذور دارید حتى مرقومات شما از این جانب هم تجاوز کرده و به کس دیگر هم نوشتهاید و تحریکآمیز بوده است. شما آنچه من توجه دارم و تجربه کردهام، تجربه ندارید و اشخاص را آن نحو که مىشناسم نمىشناسید و اغراض مختلفه را نمىتوانید به این زودى تشخیص دهید. من بیش از چهل سال است که با این اشخاص معاشر بودهام. آنچه انتخاب کردهام چه در نجف و چه در تهران پس از معاشرت طولانى بوده است و حتماً بدانید که هم راجع به یک نفر شخصِ علاقهمند مؤثر که در نجف است «1» دستهایى در کار است که به هر نحو شده است او را برنجانند و هم راجع به شخصى که در تهران است و من در بین دوستانم از او علاقهمندتر و صحیح تر سراغ ندارم. «2». شما مکرر مرقوم مىدارید که باید وکلاى بیشترى باشد، با آنکه وکیل منحصر نیست و اشخاص متعددى هستند لکن علاقهمند جدى منحصر است و آن هم با دست خود ما مىخواهند برکنارش کنند و همِّ اینها لطمه به این جانب است نه به آن اشخاص؛ اگر جایز بود شرعاً براى شما بعضى از امور را توضیح مىدادم تا از خواب گران برخیزید. و من از شما توقع دارم که در موضوع شخص این جانب و از اوضاع مربوط به من با احدى مکاتبه نکنید و مشغول کار خودتان باشید. و آنچه لازم است به خود من بنویسید و اگر نقصى مىبینید به غیر من حق ندارید بنویسید چون شما و طرف مکاتبه شما از اوضاع محیط ما درست مطلع نیستید و با صفاى نفس به همه نگاه مىکنید. و السلام علیکم.
از نصایح پدرانه ان شاء اللَّه نمىرنجید
مرقوم مورخ سه بهمن، الآن واصل شد؛ که باز راجع به قضیه آقاى آشتیانى مرقوم شده بود. باز از لحن تند شما معلوم مىشود تحریک زیاد شدهاید، شما بدانید که وکیل تهرانِ من خلاف صلاحِ من نمىکند، از ایشان استفسار نمودهام و منتظر جواب هستم. اما آمدن ایشان به قم بر خلاف صلاح نبوده. شما گاهى مىگویید که عدم دخالت اصحاب شما صحیح نیست و گاهى مىگویید دخالت آن آقا صحیح نیست اما اشخاصى که مىخواهند آقاى آشتیانى را برنجانند نمىشود ساکت کرد و من هم اهل اینکه هر روز به اشخاص کاغذ بنویسم و رفع نگرانى بکنم نیستم. شهریه قم وجود و عدمش اهمیت ندارد و من کسب آبرو از آن نمىخواهم بکنم و شما هم از این معانى نگران نباشید و ملتفت باشید با دست شما و طرف مکاتبه شما یک وقت دوستان صمیمى من از من نرنجند. اشخاصى که به شما مطالبى مىگویند درست دقت کنید که با وسایطى ممکن است تحریک شده و بخواهند با دست خودتان مقاصد خودشان را انجام دهند. مع ذلک این مطالب موجب نیست که شما اگر مطلبى مىشنوید به من ننویسید. به خود من مراجعه کنید و اگر صلاح دانستید کسانى که این نحو امور را مىگویند مرقوم دارید.
از قرّة العین عزیزم امیدوارم که از نصایح من رنجیده خاطر نشود. و السلام علیک.