نامه [به آقاى سید مهدى طباطبایى (اعلام وصول نامه ارسالى)]
زمان: 4 شهریور 1350/ 4 رجب 1391
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول نامه و ابلاغ سلام
مخاطب: طباطبایى، سید مهدى
بسمه تعالى
4 رجب 91
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج سید مهدى طباطبایى- دامت افاضاته
مرقوم شریف که حاکى از سلامت مزاج محترم و خانواده مرحوم مغفور سعیدى «1»- رحمه اللَّه- بود موجب مسرت گردید. توفیق و سعادت همگى را خواستار است. آنچه در قم خدمت آقاى پسندیده دادهاید و آنچه نظر آقاى منتظرى بوده مورد قبول است از جنابعالى امید دعاى خیر دارم.
خدمت جناب سید الاعلام آقاى آقا سید محمد سعیدى- دام عزّه- سلام برسانید. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى عطاء اللَّه اشرفى اصفهانى (اعلام وصول نامه ارسالى)]
زمان: 20 شهریور 1350/ 20 رجب 1391
مکان: نجف
موضوع: اعلام وصول نامه ارسالى
مخاطب: اشرفى اصفهانى، عطاء اللَّه- کرمانشاه
بسمه تعالى
خدمت جناب مستطاب شیخ العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج آقا عطاء اللَّه- دامت افاضاته
مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. این جانب بحمد اللَّه تعالى مزاجاً سلامت، از جنابعالى امید دعاى خیر دارم، سیّما «1» براى رفع گرفتاریهاى روحى. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
بیستم رجب 91
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [تشکر از ترویج شریعت و پاسخ به یک سؤال]
زمان:؟
موضوع: پیام تشکر از ترویج شریعت و پاسخ به یک سؤال
مخاطب: نامشخص
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
به عرض مىرساند، مرقوم محترم که حاکى از سلامت مزاج شریف بود موجب تشکر گردید. اقدامات جنابعالى که بحمد اللَّه به هدف نزدیک شده و باعث آرامش خاطر اهالى محترم و ترویج شرع مطاع گردیده مورد تقدیر و تشکر است. امید است خداوند تعالى جنابعالى را موفق و مؤید بفرماید که بیش از این در علوّ کلمه حق و بسط معارف جعفرى (ع) توفیق حاصل نمایید. در موضوع کارمندان، آنهایى که شغلشان مخالف شرع نیست جنابعالى اجازه دهید که در شغل خودشان باقى باشند و اگر ما زادى پیدا کردند خمس آن را باید بدهند. از جنابعالى ملتمس دعا هستم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
اجازه نامه [به آقاى عبد الرحیم سامت، در امور شرعیه]
زمان: 2 مهر 1350/ 3 شعبان 1391
مکان: نجف
موضوع: اجازه شرعیه
مخاطب: سامت، عبد الرحیم
[محضر مقدس حضرت مستطاب رئیس العلماء و المجتهدین، زعیم الشیعه آیت اللَّه العظمى الخمینى- دامت برکاته. به شرف عرض اقدس عالى مىرساند، زیدى «1» وصیت نموده که صوم و صلاتى که به نیابت از این جانب باید بدهید در اختیار مرجع تقلید وقت قرار گرفته، وفق نظر معظمٌ له تأدیه شود. و صوم و صلات مذکور در حدود بیست سال است و وجه مقرر آن ماهى دویست و پنجاه تومان مىباشد. نظر حضرت مستطاب عالى آن است که ارسال به نجف گردد یا در ایران تحت نظر یکى از آقایان وکلا و نمایندگان حضرت عالى به مصرف اجرت صوم و صلات برسد، یا آنکه در تحت اختیار وصى قرار گرفته، جمع نموده سال به سال تأدیه نماید؟ أمرکم مطاع. متع اللَّه المسلمین بطول بقائکم. مورخ غره شعبان 1391]
بسمه تعالى
تحت نظر جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ عبد الرحیم سامت عمل شود.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 20 مهر 1350/ 21 شعبان 1391
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
21 شعبان 91
احمد عزیزم
مرقوم شما واصل شد، از سلامت شماها خوشوقت شدم. راجع به منزل «1» در مکتوب آقا نوشتهام همان نحو عمل شود. ماها بحمد اللَّه سلامت هستیم، امید است شماها هم سلامت و سعید باشید. پاکتهاى جوف «2» را با آدرس بفرستید. اگر آدرس آقاى فقیه ایمانى «3» را نمىدانید سؤال کنید از اصفهانیها. از سلامت خودتان مطلعم کنید. و السلام.
پدرت
کاغذ جوف جواب تسلیت را به آقاى آقا صادق روحانى پس از آنکه در پاکت گذاشتید بدهید.
اجازه نامه [به آقاى غلام رضا عرفانیان، در امور حسبیه و شرعیه]
زمان: 22 مهر 1350/ 23 شعبان 1391
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: عرفانیان، غلام رضا
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة على سیدنا محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج شیخ غلام رضا عرفانیان- دامت افاضاته- از قِبَل حقیر مجاز و مأذونند در تصدى امور حسبیه و شرعیه که در عصر غیبت امام- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف- از مختصات فقیه جامع الشرایط مىباشد «فله التصدی لها مع مراعاة الاحتیاط»؛ و در اخذ سهم مبارک امام- علیه السلام- که ثلث آن را در مصارف مقرره شرعیه صرف کنند، از آن جمله اعاشه اقتصادیه خودشان، و دو ثلث دیگر را نزد این جانب ایصال نمایند که صرف در حفظ حوزههاى مهمه دینیه بشود و قبض رسید جهت رد به صاحبان وجوه دریافت کنند.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانى من صالح الدعاء و النصیحة»؛ و السلام علیه و على سائر اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
23 شعبان 1391
روح اللَّه الموسوی الخمینى
سخنرانى [در جمع روحانیون (تهذیب نفس)]
زمان: 27 مهر 1350/ 28 شعبان 1391
مکان: نجف
موضوع: تهذیب نفس
مناسبت: فرا رسیدن ماه مبارک رمضان
حضار: روحانیون و طلاب علوم دینى
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
رمضان، ماه تهذیب و توبه
ان شاء اللَّه با سلامت نفْس وارد بشوید به ماه مبارک؛ و در ماه مبارک خودتان را در ضیافت خداى تبارک و تعالى ببینید و حق تعالى را مضیف خودتان ببینید و او را حاضر واقعه ببینید. اگر خداى نخواسته، یکوقتى خواستید به یک کسى جسارت کنید، بفهمید که در حضور خدا دارید به بنده خدا جسارت مىکنید. اگر غیبت کردید از یک مؤمنى، بدانید که در حضور خدا غیبت کردید از یک مؤمنى. اعمال شما- به حسب روایات- عرضه داده مىشود پیش رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم. اگر اعمال شما عرضه داده شد و رسول اللَّه دید شما خلافکار هستید چقدر ایشان ناراحت مىشود؟! نخواهید که رسول اللَّه ناراحت بشوند؛ قلب مبارک ایشان را مکدر نکنید. اگر یکوقت صفحه عمل من و شما را بردند رسول اللَّه دید که از غیبت و از تهمت و از فحش و امثال ذلک پر است، جهت قلبش هم که او اطلاع دارد همهاش توجه به دنیاست، جهت اخلاق هم اخلاقیات فاسده، بغض و حسد و کینه- عرض مىکنم- بدبینى نسبت به مردم، آن وقت یک همچو چیزى ببیند شاید در حضور ملائکة اللَّه و در حضور خداى تبارک و تعالى خجالت بکشد که این شخص از پیروان شماست، از شیعیان شماست، از امت شماست. انسان اگر از یک نفرى که به انسان مربوط است، ارتباط دارد- فرض کنید که- برادر انسان است، پسر انسان است، قوم و خویش انسان است، نوکر انسان است، اگر چنانچه یک بدى واقع بشود از او، انسان پیش مردم خجالت مىکشد. شما همه مرتبط به رسول خدا هستید. شما با این آمدنتان در این حوزهها خودتان را مرتبط به فقه اسلام کردید. خودتان را مرتبط به رسول خدا و قرآن خدا کردید. به رسول خدا ممکن است بربخورد اگر چنانچه شما یک کار زشتى بکنید. ممکن است خداى نخواسته یکوقت بر خلاف دعا نفرینمان بکند. ان شاء اللَّه در ماه رمضان جبران بکنید؛ اگر چنانچه یک چیزى از شما واقع شده است، جبران بکنید. اگر چنانچه یک گناهى خداى ناخواسته کردهاید قبل از ورود به ماه رمضان، توبه کنید، از آن برگردید از آن. بدانید که مهالک زیاد است؛ بدانید که خیلى جاها ما داریم که باید وارد بشویم؛ خطرهاى زیاد براى ما هست؛ شما ان شاء اللَّه با سلامت و با نفْس طاهر، با نفس پاک وارد بشوید در ماه رمضان؛ و در ماه رمضان هم به وظایف ماه رمضان عمل بکنید.
خداوند ان شاء اللَّه به همه شما توفیق عنایت کند، همه شما را از علماى عاملین قرار بدهد، شماها را مهذب کند، شماها مهذِّبِ جامعه باشید، بلیات را از شما رفع بکند.
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (تذکراتى راجع به کتابخانه قم)]
زمان:؟
مکان: نجف
موضوع: تذکراتى راجع به کتابخانه قم
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
احمد عزیز
ظاهراً راجع به مکتوب طلبى نداشته باشید، «1» نه شما و نه خانم! «2» ان شاء اللَّه سرگرمى به امر خیر دارید. امید است با سلامت و قرین سعادت باشید. نمىدانم چه شده است در کتابخانه رفتهاید. آیا طلبهها نبودهاند یا آنها را خارج کردید، مرقوم دارید. خیلى بعید به نظر مىرسد که به آنها پیشنهاد تخلیه کرده باشید. در هر صورت آنجا باید طلبهها باشند و شماها منزل پیدا کنید و خارج شوید و این امر را تکرار نکنید. «3» راجع به امور داخلى به آقایان نوشتهام ولى گمان ندارم این امر به سامان برسد. در هر صورت مهم نیست و شما خیلى به این امر اهمیت مىدهید، در صورتى که چنین نیست؛ بشود یا نشود خیلى فرق ندارد. آنچه مهم است آن است که شما مشغول تحصیل و تحقیق باشید. اگر تألیفى دارید بفرستید استفاده کنیم. ان شاء اللَّه موفق باشید. به خانم و بچهها و معصومه خانم «4» سلام برسانید. عجالتاً نه وقت بیش از این است و اگر کاغذ زیاد شود شاید هیچ نرسد. و السلام.
پدرت
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (تأکید بر فرستادن صورت حساب)]
زمان: 1350 ه. ش./ 1391 ه. ق
مکان: نجف
موضوع: تأکید بر فرستادن صورت حساب
مخاطب: خمینى، سید احمد- قم
بسمه تعالى
احمد عزیزم
ان شاء اللَّه تعالى موفق و سالم باشید. ماها بحمد اللَّه سلامت و گرفتار، تا چه شود. خداوند ان شاء اللَّه اصلاح فرماید. از آقایان امید دعاى خیر دارم. خدمت حضرت آقاى عمّ «1» محترم سلام برسانید. مرقومات ایشان تماماً جواب داده شده است و فرستاده شده است. به آقاى قرهى بگویید به سید بگوید قریب سه ماه است صورت حساب نرسیده است و اگر مىشود ایشان صورت را بگیرد و به یک طریق برسانند؛ موجب نگرانى شده است.
پدرت
نامه [به آقاى سید محمد حسین لنگرودى (تصرف مدرسه حاج ابو الفتح توسط دولت)]
زمان: آبان 1350/ رمضان 1391
مکان: نجف
موضوع: تصرف مدرسه حاج ابو الفتح توسط دولت
مخاطب: لنگرودى، سید محمد حسین
بسمه تعالى
شهر صیام 91
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و حجت الاسلام آقاى لنگرودى- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل شد. مرقوم شده بعضى شایع نمودهاند که این جانب راجع به مدرسه حاج ابو الفتح که دولت تصرف نموده اجازهاى به کسى دادهام یا سلب وقفیت از آن نمودهام؛ صحیح نبوده و اکثر چیزهایى که به این جانب نسبت داده و مىدهند کذب است و تا تحقیق از خود این جانب نکنید باور ننمایید. از جنابعالى در این ایام متبرکه امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (فروش کتابخانه در قم)]
زمان: 10 آبان 1350/ 12 رمضان 1391
مکان: نجف
موضوع: فروش کتابخانه امام خمینى در قم
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
آقاى احمد- ایّده اللَّه تعالى- مرقوم شما و آقاى اعرابى واصل شد. راجع به منزل، «1» اگر به این قیمت آقاى صدوقى «2» حاضر هستند مقدم هستند، و الّا فروش برود. ضمناً آقاى حائرى تهرانى «3» هم نوشتهاند براى مدرسه حقانى؛ اگر به این قیمت آنها هم مىخرند و براى آقاى اعرابى «4» اشکالى ندارد به آنها بدهند. در هر صورت عمده آقاى صدوقى است، به ایشان اطلاع داده شود؛ اگر مىخرند و همان طور که آن مشترى پول مىدهد مىدهند، به ایشان بدهند و الّا هر طور مىخواهند عمل کنند و هر چه زودتر بهتر است. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام.
12 شهر صیام 91- پدرت
ورقه جوف به قزوین فرستاده شود. در صورتى که مقاولهاى که آقاى اعرابى کردهاند براى ایشان مشکل است برگردند، هر نحو مایل هستند عمل کنند. به ایشان سلام برسانید از آقاى ربانى «5» اطلاعى ندارم، شما رسیدگى به منزل ایشان مىکنید. محتاج به سفارش نیست، باید رسیدگى شود.
پیام [به ملت ایران (برآمدن نغمه استعمار از حلقوم سرسپردگان)]
زمان: 21 آبان 1350/ 23 رمضان 1391
مکان: نجف
موضوع: بر آمدن نغمه استعمار از حلقوم سرسپردگان
مناسبت: تصمیم رژیم بر تشکیل سپاه دین
مخاطب: ملت ایران
بسمه تعالى
خدمت عموم طبقات ملت محترم ایران- ایدهم اللَّه تعالى
پس از اهداى سلام و تحیات؛ کراراً تذکر دادهام که تنها چیزى که مىتواند سد راه اجانب و دوَل استعمارگر باشد و نگذارد سلطه بر ذخایر ممالک اسلامى پیدا کنند اسلام و علماى جلیل اسلام است؛ و این حقیقتى است که در طول تاریخ براى دوَل استعمارگر ثابت شده است. از نخست وزیر اسبق خبیث دولت استعمارگر انگلستان نقل شده است که: «تا قرآن بین مسلمین است ما نمىتوانیم در مقاصد خود پیشرفت کنیم». هدف اصلى دولتهاى استعمارگر محو قرآن، اسلام و علماى اسلام است؛ و براى وصول به اهداف استعمارى خود هر چند، نغمهاى را به وسیله عمال خبیث خود آغاز مىکنند و چهره ضد اسلامى و ضد ملى آنها را ظاهرتر مىسازند؛ چنانکه اخیراً نغمه «سپاه دین» را از حلقوم کثیف یکى از عمال سرسپرده خود آغاز کردهاند.
نغمه «سپاه دین» در شرایطى ساز مىشود که دستگاه جبار هر روز ضربههاى پیگیرى به پیکره اسلام وارد مىکند، و دست جنایتکار اسرائیل را در تمام شئون اقتصادى، سیاسى و نظامى ایران باز گذاشته است. بسیارى از علماى اعلام، خطباى عظام، محصلین علوم اسلامى و ملت شریف ایران در زندان، تبعید و تحت شکنجه به سر مىبرند، و جوانان غیور وطنخواه، اعدام و تیرباران مىشوند و یا مقدمات محاکمه و اعدام آنها فراهم مىشود.
این جانب به ملت محترم ایران اعلام خطر مىکنم که اگر خداى نخواسته، ایادى اجانب و دشمنان اسلام در این مقصد شوم و کمرشکن توفیق پیدا کنند، اولًا علماى اعلام و وعاظ و مروجین اسلام را کنار زده، و ثانیاً اسلام و احکام آسمانى آن را محو و نابود مىنمایند. خطر این سپاه نامیمون که باید در خدمت استعمار، جمیع حقایق اسلام را به نفع آنها توجیه و تأویل کند، بزرگترین خطرى است که مسلمین و در رأس آنها علماى اعلام با آن مواجه شدهاند. آنها در تجربههاى طولانى خود فهمیدند که علماى معظم اسلام و وعاظ محترم با مجاهدات پیگیر خود ملتها را به نفع اسلام و قرآن سوق داده هیچ گاه با تهدید و تطمیع به نفع دستگاه جبار و اجانب چپاولگر قدمى برنداشتهاند، و با کمال قدرت پستهاى خود را حفظ کرده و مساجد و مجامع را در خدمت قرآن کریم و اسلام عزیز در دست دارند؛ و اگر چند نفر معمم بىحیثیت و از خدا بیخبر به نفع دستگاه جبار قدمى بردارد، مطرود جامعه علمیه و جوامع اسلامى است. لهذا این نقشه خطرناک را کشیدهاند تا به خیال باطل خود دست علماى اعلام و مبلغین را کوتاه کرده و اسلام را به وسیله عمال خود بازیچه قرار دهند و اساس دیانت را برچینند تا به مقصد خود که قبضه کردن تمام ذخایر کشور است برسند، و ملت مُسْلم را عقب مانده و استعمارزده نگه دارند.
باید ملت اسلام بدانند خدمتهایى که علماى دین به کشورهاى اسلامى در طول تاریخ کردهاند قابل شمارش نیست. در همین اعصار اخیر، نجات کشور از سقوط قطعى مرهون مرجع وقت «مرحوم میرزاى شیرازى» «1» و همت علماى مرکز بود. حوزههاى علمیه و علماى اعلام همیشه حافظ استقلال و تمامیت ممالک اسلامى بودهاند. خدمتهایى را که با الهام از اسلام براى آرامش و حفظ انتظامات کشورها کردهاند عُشْرى از اعشار «2» آن را دولتها و قواى انتظامى نکردند؛ با آنکه هیچ تحمیلى بر بودجه مملکت نداشتهاند. در نظر اجانب و عمال خائن آنها باید این سنگر شکسته شود تا با خیال راحت به تاخت و تاز و چپاول و عیاشى به زندگانى ننگین خود ادامه دهند.
اینک بر مسلمین غیور و خصوص نسل جوان روشنفکر است که با کمال جدیت از این نغمه ناموزون خانمانسوز اظهار تنفر کنند، و مساجد و محافل دینى را هر چه بیشتر گرم کنند، و علاقه خود را به اسلام و علماى اعلام و وعاظ و خطباى محترم- دامت برکاتهم- بیش از پیش ابراز نمایند، و با این اظهار علاقه مشتى محکم به دهان عمال استعمار- خذلهم اللَّه- «1» بکوبند.
بر کافّه علماى اعلام و وعاظ محترم است که اگر گلایههایى از هم دارند، نادیده گرفته و خود را مجهز نموده صفوف خود را فشرده تر کرده و در صف واحد در این امر حیاتى چارهجویى کنند. و بر آنان و سایر دانشمندان و علاقهمندان به اسلام و استقلال کشور است که ملت مسلمان، خصوصاً ساکنین قرا و قصبات را از این فکر شیطانى که با نام فریبنده «سپاه دین» مىخواهند دین و استقلال کشور را پایمال کنند، آگاه سازند و با هر وسیله ممکن مفاسد این نغمه شوم را به مردم برسانند.
این جانب از نسل جوان اهل علم و منبرى تقاضا دارم به طبقه بزرگان و علما احترام شایسته نمایند، و از حضرات اعلام تقاضا دارم که با نسل جوان با مهر و عطوفت رفتار فرمایند. رجاى واثق است که با خواست خداوند متعال، عمال خبیث اجانب در این امر نیز مثل سایر کارهاى ضد اسلامى و ضد انسانى در پیشگاه ملت با شرافت ایران- ایدهم اللَّه تعالى- مفتضح تر شوند. خداوند تعالى حافظ دین و حوزههاى دینى است: انَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ انَّا لَهُ لَحافِظُونَ. «2» از خداوند متعال قطع ایادى استعمار و عامل خائن آن را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
پاسخ استفتاء [درباره اجازه صرف وجوه شرعیه براى خانواده زندانیان سیاسى]
زمان: 26 آبان 1350/ 28 رمضان 1391
مکان: نجف
موضوع: اجازه صرف وجوه شرعیه براى خانواده زندانیان سیاسى
[محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمى خمینى- دام جهاده- بعد عرض التحیة و السلام؛ با توجه به فتاوى حضرت آیت اللَّه در رساله شریفه توضیح المسائل در ابواب جهاد و امر به معروف و نهى از منکر، و با توجه به بیانات آن حضرت در موارد عدیده راجع به وظیفه شرعى و عرفى همگان، از محضر مبارک استفتاء مىشود که آیا مىتوان از وجوه شرعیه براى کمک به مخارج خانواده زندانیان سیاسى استفاده کرد یا خیر؟ و در صورت اجازه، وجوه شرعیه مذکور در کدام صنف از اصناف قرار خواهند داشت، و حدود این اجازه تا چه میزان است؟ و السلام علیکم و على عباد اللَّه الصالحین.]
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
اشخاصى که به حسب وظیفه شرعیه الهیه و براى حفظ اسلام و احکام مقدسه آن و صیانت کشورهاى اسلامى از سلطه اجانب- خذلهم اللَّه تعالى- قیام به امر به معروف و نهى از منکر با شرایط مقرره آن نمودهاند و براى آنها در این انجام وظیفه گرفتارى از قبیل حبس یا قتل پیش آمده است و خانواده آنها محتاج به کمک و سرپرستى هستند، مؤمنین از هر طبقه موظفند که با کمال حفظ احترام آنها به کمک و پشتیبانى آنها قیام کنند، و حاضر نشوند به خانواده برادران غیرتمند خود سخت بگذرد. و مجازند تا ثلث از سهم مبارک امام- علیه السلام- را در این مورد صرف کنند.
از خداوند تعالى قطع ایادى اجانب و عمال خائن آنها را خواستار است؛ و توفیق مؤمنین را در خدمت به اسلام و مسلمین مسألت مىنماید. إنه ولى النعم.
تاریخ 28 شهر رمضان المبارک 1391
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [درباره وجوه شرعى]
زمان:؟/ 4 رمضان؟
مکان: نجف
موضوع: وجوه شرعى
مخاطب:؟ (احتمالًا آقاى سید مرتضى پسندیده)
بسمه تعالى
4 شهر صیام
پس از تحیت و سلام، مرقوم 28 رجب و پس از آن 24 شعبان واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است.
تا کنون خبر 450 تومان که به سادات دادهاید نرسیده است، ولى دیر نشده. راجع به مطلب دیگر، در صورتى که وجوهى ظلماً کسى بگیرد مىتواند تقاص کند. «1» اگر مورد چنین است مجازند. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
از اصفهان پس از قضیه ناگوار، دیگر وجوهى به سادات نرسیده. نمىدانم اشخاص گرفتارند، یا وجه دیگر دارد. مطلعم کنید.
نامه [به آقاى محمد حسن اعرابى در جهت فروش منزل]
زمان: 7 آذر 1350/ 9 شوال 1391
مکان: نجف
موضوع: فروش منزل
مخاطب: اعرابى، محمد حسن
بسمه تعالى
9 شهر شوال 91
خدمت جناب آقاى اعرابى- دام عمره
مرقوم شریف مورخ 29 شهر صیام «1» واصل شد، از مضمونش مطلع شدم، معلوم مىشود آقایان، چه آقاى صدوقى «2» و چه آقاى حائرى «3» به نحوى که دیگران خریدارى مىکنند، حاضر نیستند. لهذا جنابعالى، بدون معطلى منزل را به همان نحو که قولنامه دادهاید بفروشید. براى این جانب بیش از این معطل کردن روا نیست. در هر صورت معامله را تمام کنید و وجه آن را به وسیله آقاى دیبایى براى آقاى خلخالى «4» بفرستید؛ چون امیدى به زندگانى نیست، به اقساط نمىتوانم بفروشم. ثانیاً مراجعه نفرمایید و معامله را تمام نمایید. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 8 آذر 1350/ 10 شوال 1391
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى
مخاطب: خمینى، سید احمد- قم
بسمه تعالى
10 شهر شوال 91
احمد عزیزم
مرقوم شما واصل، از سلامت شما خرسند شدم. نوشته بودید خانم محترمه فاطمه خانم «1» کسالت دارد؛ ان شاء اللَّه تعالى تا کنون رفع شده، سلام به ایشان برسانید. ماها بحمد اللَّه تعالى حالمان مزاجاً خوب است و اگر شماها خوب باشید دیگر خوبتر است. همیشه شماها را دعا مىکنم.
آقاى مرعشى یعنى آقاى آقا سید جعفر مرعشى که قم آمده بودند از سلامت حضرت آقاى عموى محترم «2» و شما مطلعم کردند؛ خدمت ایشان سلام مخصوص برسانید. در خدمت به ایشان کوتاهى نکنید؛ گر چه مىدانم نمىکنید. از سلامت خودتان بیشتر مطلعم کنید. ان شاء اللَّه تعالى به درس و بحث و تحقیق و تهذیب اخلاق اشتغال دارید. از خداوند تعالى توفیق شما را خواهانم. و السلام علیک.
پدرت
تلگراف [به احمد حسن البکر (اعمال خشونت علیه ایرانیان مقیم عراق)]
زمان: 2 دى 1350/ 4 ذى القعدة 1391
مکان: نجف
موضوع: اعمال خشونت رژیم بعث عراق علیه ایرانیان مقیم آن کشور
مخاطب: احمد حسن البکر (رئیس جمهور عراق)
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
السید رئیس الجمهور المحترم
پس از اهداى سلام، لازم است تذکراتى دهم که امید است به صلاح مسلمین و خصوص دولت عراق باشد.
در این عصر که تمام دولتها حتى دول بزرگ کوشش مىکنند که جلب انظار ملتها را بنمایند و براى خود و ملت خود وجاهت تحصیل کنند و صوت عدالت خود را به اسماع عالمیان برسانند، مصلحت نیست دولت عراق دست به کارى زند که در بین ملتهاى آزاد جهان خصوصاً مسلمین، انعکاس ناروایى داشته باشد. در عصرى که دولتها به انواع تبلیغات مىخواهند بر متحدین و متفقین خود بیفزایند و ملتها را به بلوک خود متصل کنند، صلاح نیست دولت عراق ملتهاى بزرگ را از خود برنجاند و موجب تبلیغ بر ضد خود شود. ملت ایران، خود را از ملت عراق جدا نمىداند، و در مشکلاتى که براى این مملکت اسلامى پیش آمده در رأس مدافعین و مجاهدین بوده است. از مجاهدات علماى اعلام ایران که در رأس آنها مرحوم آیت اللَّه آقا سید محمد کاظم یزدى «1» و مرحوم آیت اللَّه آقا میرزا محمد تقى شیرازى «2»- قدس سرّهما بودهاند، مدت زیادى نمىگذرد. مسلمین به حکم اسلام باید ید واحده باشند که بتوانند دست اجانب و مستعمرین را از دخالت در کشور خود قطع کنند. با قطع نظر از جهات سیاسى، از نظر اقتصاد نیز اخراج یک امت بزرگ و سرمایههاى آنها که موجب رشد اقتصادى است، بر خلاف صلاح است. دولتهایى که داراى سرمایههاى هنگفت هستند، خود را از جلب سرمایههاى خارجى و جلب سیاح، بىنیاز نمىدانند و اعتماد به سرمایههاى خود نمىکنند، مصلحت نیست ملتهایى را که در اوقات آزاد در هر سال هزاران نفوس از آنها براى زیارت اعتاب مقدسه در این مملکت وارد مىشوند و در اقتصاد آن تأثیر بسزا دارند، از خود براند. به نظر این جانب این عمل با این شدت و خشونت که مأمورین انجام مىدهند، در این سرماى مرگبار که زنها و اطفال در معرض هلاک هستند، به حیثیات سیاسیه و به اقتصاد مملکت صدمه مىزند. با توجه به این جهات و جهات دیگر انتظار مىرود که در این امر تجدید نظر شود و مراعات اخوت اسلامى که مورد سفارش اکید خداوند متعال و حضرت رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله- است، بشود. و السلام.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
سخنرانى [در جمع روحانیون و ایرانیان مقیم عراق (احتمال هجرت امام به لبنان)]
زمان: 2 دى 1350/ 4 ذى القعدة 1391
مکان: نجف، مسجد شیخ انصارى
موضوع: احتمال هجرت امام خمینى به لبنان
مناسبت: اخراج ایرانیان از عراق
حضار: روحانیون، طلاب و ایرانیان مقیم عراق
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
ترک عراق
بعد از آنکه مصلحت و نظرخواهى خود را به صورت تلگراف به مقامات عراقى رسانیدم نه تنها ... و جوابى که ندادند و عکس العمل هم به آن شدت نشان دادند، در این صورت من فکرم منتهى شد به اینکه ما دیگر وجودمان در اینجا لزومى ندارد ... فردا تذکرهها را مىفرستیم و تقاضاى خروج مىکنیم و من در هر جا که باشم علاقه به آقایان، برادران همان جورى است که اینجا باشم. اشخاصى که در اینجا باقى هستند- آقایان افغانىها ... هندىها، عراقىها- هر جا هستند ما همان طور که در اینجا بودیم با آنها رابطه داشتیم، آنجا داریم ... آقایان ایرانىها هم که ان شاء اللَّه امیدواریم به سلامت به مقصد خودشان برسند و در حوزههاى دینى مستقر بشوند ... اگر در قم نتوانستند، در مشهد؛ و حوزهها را حفظ بکنند و من امیدوارم همان طورى که حضرت رسول- صلوات اللَّه علیه و آله و سلم- یک روزى از مکه خارج شدند ... احتمال نمىداد که اینها برگردند ... خداى تبارک و تعالى قادر است که شما آقایان را که الآن با زور از اینجا خارج مىشوید و کمال علاقهاى که به جوار [حضرت امیر] دارید و به حوزه دارید ... و من امیدوارم که ان شاء اللَّه ... خداوند تبارک و تعالى اینجا را حفظ مىکند، عدهاى اینجا هستند ... معارف اسلام را تألیف کرده است.
رفتار رژیم بعث عراق با مجاورین قبور ائمه (ع)
این حوزه به هم خورده نمىشود، نمىشود که به هم بخورد منتها تبدیل افراد است.
فرض کنید که ماها قابل نبودیم که در جوار حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- باشیم، خداوند ان شاء اللَّه انتخاب کند از ... آنها قابلند که در جوار حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- باشند و مىتوانند که حمایت از اسلام بکنند و از مکتب شیعه بکنند. در هر صورت من گوارا نیست برایم، هر چه فکر کردم گوارا بشود برایم اینجا، در صورتى که دوستان هم دارند مىروند، در صورتى که برادران دینى ما را این طور دارند مىفرستند، در صورتى که- این طورى که به من گفتند، این طورى که به من گفتند- در مدتها پیش که یهودیها را بنا بود از بغداد بیرون کنند، شش ماه مهلت دادند و یک جلسهاى درست کردند، هیأتى درست کردند که اموال اینها را به طور عادلانه بخرند و به آنها بدهند و بروند و با شما آقایان و با ملت شیعه در اینجا- ایرانىها- این طور رفتار کردند و من ناگوار است برایم که در یک همچو مملکتى که با ... این طور رفتار مىکنند، با مجاورین قبور ائمه- علیهم السلام- این طور عمل مىکنند، من دیگر برایم گوارا نیست ماندن اینجا. بنا بر این من فردا تذکرهها را مىفرستم و از آنها تقاضا مىکنم به اینکه اجازه بدهند ما برویم به لبنان بلکه در آنجا ان شاء اللَّه همان طورى که شهیدیْن- علیهما الرحمه- فائز شدند به شهادت بلکه- ان شاء اللَّه خداوند [گریه شدید حضار به مدت طولانى] ....
تحمل ناگواریها و خدمت به اسلام
شما آقایان هم در هر جا که باشید البته ... عند اللَّه ... با قوّت قلب در هر جا هستیم و هستید مهیا باشید براى اینکه هر ناگوارى که بر شما وارد مىشود از ناحیه اشخاصى که هستند- چه در ایران چه در اینجا- تحمل کنید و براى اسلام خدمت کنید و خیال نکنید به اینکه این طور مطالب به ضرر شماست؛ نخیر به نفع شماست؛ هم عند اللَّه تعالى و هم انعکاسش در عالم که با ما در ایران آن جور رفتار مىکنند، در عراق آن جور رفتار مىکنند و وضع یک دسته شیعه در عراق آن طور است و در ایران آن طور است. الآن در وقت سرماى زمستانْ این مردم، این تجار، این کسبه، این بیچارهها که حالشان از شما بدتر است و من براى آنها بسیار متأسفم، اینها با زن و بچه و با اینها بروند و در سر حد هم گرفتار اشخاصى بشوند که از اینها بدتر بکنند.
قوى باشید!
در هر صورت قوى باشید، خودتان را قوى کنید. به خدا متوجه بشوید و پشتوانه شما خداى تبارک و تعالى است [گریه شدید حضار] ... شما خدا دارید و خداى تبارک و تعالى به شما کمک خواهد کرد و حوزهها هم ان شاء اللَّه محفوظ خواهند ماند.
آن روزى که مرحوم آقاى حاج شیخ عبد الکریم- رضوان اللَّه علیه- فوت شد در ... [قم] بیش از صد نفر طلبه مىگفتند هست اما طلبه ورشکستهاى که در همه چیز ... و طولى نکشید آنکه [رضا خان] ظالم بود رفت و حوزه شد یک حوزه پنج هزار نفرى و بحمد اللَّه الآن هم به قوّت خودش باقى است و امید است همیشه باشد. ان شاء اللَّه خداى تبارک و تعالى پشتیبان شماست و این حوزه را حفظ مىکند و امیدوارم که شماها را برگرداند به محل خودتان و شما با کمال قوّت نفسْ تحمل مشاق «1» را بکنید براى خدا. خداى تبارک و تعالى به شما اجر خواهد داد و من ان شاء اللَّه فردا مسیر خودم را تعیین مىکنم؛ فردا من [تذکرهام را] مىدهم اگر موافقت کنند؛ اگر هم موافقت نکردند که ما هستیم ... خداوند پشت و پناه همه شما باشد. البته بر من مشکل است که شما آقایان ... [گریه حضار]. تقدیرى که شده است، پیش آمده است و ما تسلیم هستیم در مقابل تقدیر خدا ....
نامه [آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 4 دى 1350/ 6 ذى القعدة 1391
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى، اعلام سلامتى
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
6 قع 91
احمد عزیزم
ان شاء اللَّه تعالى سالم باشید. ممکن است براى شماها اخبار مختلفه ایجاد نگرانى کند لکن بحمد اللَّه تعالى تا کنون براى ماها نگرانى نیست. از خداوند تعالى اصلاح امور را خواستارم. و السلام.
پدرت
نامه [آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 6 دى 1350/ 8 ذى القعدة 1391
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
8 ذى القعدة 91
احمد عزیزم
ان شاء اللَّه تعالى با سلامت و سعادت قرین باشید. ماها بحمد اللَّه تعالى سلامت هستیم مزاجاً. امید است خداوند تعالى شماها را براى ما حفظ کند و با خوشى و خرمى قرین باشید. حضور حضرت آقا «1» سلام برسانید. ما عجالتاً از عاقبت امر بىاطلاع هستیم؛ امید است به خیر باشد. و السلام علیک.
پدرت
سخنرانى [در جمع روحانیون و ایرانیان مقیم عراق (ضرورت حفظ حوزهها)]
زمان: 10 دى 1350/ 12 ذى القعدة 1391
مکان: نجف، مسجد شیخ انصارى
موضوع: ضرورت حفظ حوزههاى علمیه
حضار: روحانیون، طلاب و ایرانیان مقیم عراق
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
برنامه پیامبر (ص) در مکه
برنامه رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- قبل از مهاجرت به مدینه، روزهایى که در مکه به سر مىبردند، فقط تبلیغ الَى اللَّه و معرفى ذات مقدس حق تعالى و معرفى اسلام بود. یاورانى نداشتند تا بتوانند با کمک آنان با مشرکین بجنگند و اسلام را گسترش دهند؛ و همان طور که در قرآن ملاحظه مىفرمایید، سورههایى که در مکه نازل شده فقط جنبه پند و موعظه و معرفى اسلام را دارد و از جنگ و جدال صحبتى نیست و حتى احکام در آن کمتر ذکر شده.
گسترش اسلام در مدینه، فتح و ظفر در مکه
و آن روز که حضرتش با آن وضعِ شکست خورده و ناگوار از مکه خارج گردید، افراد عادى- که سطحى فکر مىکنند- نمىتوانستند پیشبینى کنند که این مهاجرت چه مصالحى به دنبال خواهد داشت لکن وقتى که به مدینه تشریف بردند معلوم شد که چه نتایجى بر هجرت ایشان مترتب بود و چگونه توانستند اسلام را در مدینه گسترش دهند و یارانى پیدا کنند، و بالاخره با فتح و ظفر به مکه بازگشتند به آن گونه که بزرگان قریش نزد آن حضرت خاضع شدند و حضرت هم آنان را آزاد ساخت.
اکنون اگر چه عده کثیرى از ایرانیان، بر اثر اختلافى که بین دولتهاست، وجه المصالحه شدند و با این وضع فجیع از این مملکت بیرونشان مىریزند لکن ممکن است مصالح بزرگ در کار باشد که ما نمىدانیم؛ و خداوند تعالى همان طور که حضرت رسول اکرم - صلى اللَّه علیه و آله و سلم- را فاتح و غالب به مکه برگردانید شما را به این حوزهها بازگرداند و روزى برسد که نجف بیش از حالا قوى باشد. ما اطمینان داریم که دیر یا زود حوزه علمیه به حال اول خود بازمىگردد و شما ان شاء اللَّه اگر به وظایف دینى و علمى خود عمل کردید باز به نجف برمىگردید.
وظیفه طلاب
بار علمْ بار سنگینى است که به عهده شماست. آن طور نیست که تنها وظیفه شما تحصیل مشتى الفاظ و مفاهیم باشد بلکه حفظ اسلام و احکام اسلام است که به شما سپرده شده و شما امین وحى الهى هستید، و باید در ضمن تحصیل علم مشغول تهذیب نفس هم باشید و چنانکه غیر را تبلیغ مىکنید نفس خود را هم اصلاح نمایید. وظایف خود را فراموش نکنید؛ با هم صلح و صفا داشته باشید، دستهبندى و اختلافات را کنار بگذارید، با هم برادر باشید، با روح واحد و صفاى باطن براى اسلام کار کنید. شما اهل علم هستید و همه از یک ریشه، و ورق «1» یک شجره مىباشید و اگر شما به عهد خود وفا کنید، خداى تعالى هم وفاى به عهد خواهد کرد و شما را به حوزهها باز گردانید، و ان شاء اللَّه باز در اینجا یکدیگر را ملاقات مىکنیم. و اگر من که روزهاى آخر عمرم را مىگذرانم در میان شما نبودم، شما هستید و بار دیگر در اینجا مجتمع خواهید شد.
عدم امکان زوال حوزه
در هر صورت مسئله زوال حوزه در کار نیست؛ حوزه سر جایش باقى خواهد بود. و صرف نظر از جنبههاى معنوى و الهى، اصولًا از نظر موازین طبیعى هم زوال حوزههاى علمیه ممکن نیست؛ زیرا حوزهها مورد توجه تمام مسلمین بخصوص شیعه مىباشد و پشتوانه آن، ملتها هستند، و آنچه ملتها پشتیبان آن باشند دولتها نمىتوانند با آن مبارزه کنند. دولتها زودگذرند و عمرشان کوتاه است. پشتوانه نجف، ملتهاى بزرگند و از این جهت محفوظ خواهد بود. اکنون در حوزههاى ما محصلین افغانى، پاکستانى، هندوستانى، عراقى، و دیگر ممالک عربى مشغول تحصیلند و این دولت که اصلًا نمىتوان نام آن را دولت گذارد قدرت ندارد که در برابر ملتها ایستادگى کند و اگر با من و شما معارضه نماید، با ملتها نمىتواند معارضه کند. اگر آقایان ایرانى را اخراج کردند، دیگر آقایان که از ممالک دیگرند باید بایستند و به وظایف دینى خود اهمیت دهند. مَثَل شما مَثَل فوجهاى سربازى است که اگر دشمن به فوجى حمله کرد و آنان را شکست داد، فوجهاى دیگر پابرجا مانده و جاى گروههاى از بین رفته را مىگیرند. دشمن از خدا مىخواهد که وقتى یک گروه سرباز را از پاى در آورد بقیه پا به فرار گذاشته میدان را خالى کنند.
غلبه با مظلوم
آقایانى که از دیگر ممالک در اینجا هستند باید پابرجا باشند و به تحصیل علم و تهذیب نفس ادامه دهند و اگر مراجع و من- که یکى از طلاب هستم- از اینجا رفتم، باز لازم است که آقایان بمانند و به وظایف خود عمل نمایند. البته رفتن من روى مصالحى است که ممکن است بسیارى ندانند ولى دیگر آقایان باید باشند و سنگر را خالى نکنند. چنانکه ما سابقاً دیدیم حوزه قم به هم خورد چه به هم خوردنى! عده معدودى پریشان حال که همیشه تحت فشار و آزار بودند استقامت کردند، طولى نکشید که ورق برگشت: ظالم سابق [رضا خان] را بردند و حوزه به هم ریخته آن روز به صورت حوزه پنج- شش هزار نفرى امروز در آمد ... شما غالبید، مغلوب نیستید. اگر تاریخ ظَلَمه و ستمدیدگان دنیا را مطالعه کنید مىبینید که غلبه همیشه با مظلوم است. معاویه با آن قدرت و عظمت و بساطى که داشت از بین رفت و امروز در شام که مرکز سلطنت او بود حتى از قبر او خبرى نیست ....
این کسبه بیچاره، آنهایى که سالیان دراز در عراق بودهاند و ابداً در ایران عُلْقهاى «1» ندارند، دوست و آشنا و خویشاوندى ندارند، وضع آنها بسیار مایه تأسف است و امیدوارم ملت ایران با آنها خوش رفتارى کنند. آنها مهمانند و من انتظار دارم که ملت شریف و مسلمان ایران با مهمانان و برادران خود مهربان باشند؛ به آنان پناه دهند، منزل و پوشاک و غذا بدهند، گرفتاریهایشان را برطرف نمایند، و مهمتر آنکه آنانى را که به اوضاع ایران آشنا نیستند آشنا کنند. شما آقایان [که] به ایران مىروید سلام مرا به برادران ایرانى ابلاغ کنید و بگویید فلانى از شما استدعا دارد که نسبت به برادران رانده شده از عراق، که شاید جمعیتشان حدود صد هزار نفر باشد و در بلاد ایران متفرق مىشوند، تا مىتوانند مستقیماً کمک کنند و خوش رفتارى کنید، چنانکه اگر خودتان دچار چنین بلیه و سرنوشتى مىشدید، آنچه انتظار داشتید نسبت به این بیچارگان رفتار نمایید، از آنان دلجویى کنید، آنها آواره و دل شکستهاند. از خداوند تبارک و تعالى توفیق همه آقایان را خواستارم و امیدوارم که خداوند این حوزه و دیگر حوزههاى علمیه اسلامیه را حفظ فرماید و شما آقایان را به پایگاه خویش بازگرداند.
امیدوارم ملت ایران با آنها خوش رفتارى کنند. آنها مهمانند و من انتظار دارم که ملت شریف و مسلمان ایران با مهمانان و برادران خود مهربان باشند؛ به آنان پناه دهند، منزل و پوشاک و غذا بدهند، گرفتاریهایشان را برطرف نمایند، و مهمتر آنکه آنانى را که به اوضاع ایران آشنا نیستند آشنا کنند. شما آقایان [که] به ایران مىروید سلام مرا به برادران ایرانى ابلاغ کنید و بگویید فلانى از شما استدعا دارد که نسبت به برادران رانده شده از عراق، که شاید جمعیتشان حدود صد هزار نفر باشد و در بلاد ایران متفرق مىشوند، تا مىتوانند مستقیماً کمک کنند و خوش رفتارى کنید، چنانکه اگر خودتان دچار چنین بلیه و سرنوشتى مىشدید، آنچه انتظار داشتید نسبت به این بیچارگان رفتار نمایید، از آنان دلجویى کنید، آنها آواره و دل شکستهاند. از خداوند تبارک و تعالى توفیق همه آقایان را خواستارم و امیدوارم که خداوند این حوزه و دیگر حوزههاى علمیه اسلامیه را حفظ فرماید و شما آقایان را به پایگاه خویش بازگرداند.
نامه [به خانم فریده مصطفوى (خانوادگى)]
زمان: 13 دى 1350/ 15 ذى القعدة 1391
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى، اعلام سلامتى
مخاطب: مصطفوى، فریده
بسمه تعالى
فریده جانم «1»
ماها سالم هستیم و عجالتاً هیچ نگرانى نداریم از جهت خودمان.
ان شاء اللَّه تعالى شماها هم سلامت باشید. خدمت آقاى اعرابى «2» و فرشته «3» عزیزهام سلام برسانید. و السلام.
پدرت
نامه [به خانم صدیقه مصطفوى (خانوادگى)]
زمان: 15 دى 1350/ 17 ذى القعدة 1391
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى، اعلام سلامتى
مخاطب: مصطفوى، صدیقه
بسمه تعالى
17 ذى القعدة 91
صدیقه عزیزهام «1»
نامه پر محبت شما واصل و موجب مسرت گردید. خداوند تعالى شماها را خوش و خرّم و عزیز و محترم نماید. ماها بحمد اللَّه تعالى سلامت هستیم لکن روحاً افسرده. امید است خداوند تعالى فرج عنایت فرماید. خدمت آقاى اشراقى «2» سلام برسانید. نور چشمان را دعا مىکنم. و السلام.
پدرت
نامه [به آقاى سید محمد سجادى (دقت در نگارش تقریرات درس)]
زمان: زمستان 1350 ه. ش./ 1391 ه. ق
مکان: نجف
موضوع: لزوم دقت در نگارش تقریرات درس
مخاطب: سجادى، سید محمد
بسمه تعالى
ان شاء اللَّه تعالى موفق و مؤید باشید. این جانب وقت آنکه تمام رساله را با دقت مطالعه کنم نداشتم لکن بعض موارد را مطالعه کردم. امید است ان شاء اللَّه تعالى بتدریج بهتر و با دقت تر مرقوم دارید و حفظ همه حیثیات بحث را بنمایید؛ و چیزى را که به کسى نسبت مىدهید وقت نوشتن به کتابش رجوع کنید. به مرحوم سید «1»- رحمة اللَّه- نسبت دادید که ضمان به نحو تعلیق قائلند، و این صحیح نیست. مطلبى که مرحوم آقاى آقا شیخ محمد حسین اصفهانى گفتهاند ظاهراً به مرحوم آقاى نایینى نسبت دادهاید! و موارد نظرى نیز در تقریر اصل بحث است که ان شاء اللَّه بتدریج رفع مىشود. و از اینکه اشکال نمودهاید مورد تقدیر است، گرچه وارد نباشد. در هر صورت، زحمات و عنایت شما به بحث موجب تقدیر است. جزوه را دقت کنید پاکیزه تر بنویسید، حاشیه بیشتر براى آن بگذارید. بین سطور را قدرى بازتر بگذارید. کلمات را روشن تر بنویسید، نگذارید آب روى صفحات بریزد. ان شاء اللَّه تعالى موفق باشید. و السلام علیکم.
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (ضرورت تحصیل و تهذیب نفس)]
زمان: 2 بهمن 1350/ 5 ذى الحجه 1391
مکان: نجف
موضوع: ضرورت تحصیل و تهذیب اخلاق
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
5 حج 91
احمد عزیزم
مرقوم شما واصل، از سلامت شما مسرور شدم. سفارش اکید مىکنم که شما جز تحصیل علم و تهذیب اخلاق به هیچ کارى کار نداشته باشید «1» و در هیچ امرى دخالت نکنید. ماها بحمد اللَّه تعالى سلامت هستیم. از شما امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
پدرت
نامه [تشکر به آقاى محمد صادقى]
زمان: 14 بهمن 1350/ 17 ذى الحجه 1391
مکان: نجف
موضوع: پیام تشکر
مخاطب: صادقى، محمد- لبنان
بسمه تعالى
17 حج 91
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقاى صادقى- دامت افاضاته
مرقوم شریف که حاکى از سلامت و عواطف جنابعالى بود واصل، و موجب تشکر گردید. قبلًا تلگرافى از لبنان واصل شد که امضاى آن واضح نشد. عجالتاً پس از آن پیشنهاد، مذاکراتى عمل آمد و عجالتاً آرامش نسبى موجود است و گمان ندارم در این امر موافقت شود. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (خانوادگى)]
زمان: 20 بهمن 1350/ 23 ذى الحجه 1391
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى، احوالپرسى از بستگان
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
23 حج 91
احمد عزیزم
نامه شما را خانم الآن براى من خواندند، از سلامت شماها مسرور شدم. خداوند همگى را با سلامت و سعادت قرین کند. از سلامت خودتان به طور مداوم اطلاع دهید. ماها بحمد اللَّه تعالى سلامت هستیم. خداوند تعالى امور را اصلاح فرماید. از حضرت آقاى عمو «1» اطلاعى ندارم؛ از سلامت ایشان و سایرین مطلعم نمایید. به آقاى اعرابى «2» پس از سلام بگویید پنجاه تومان واصل شد. از شما امید دعاى خیر دارم. و السلام.
پدرت
نامه [به آقاى محمد هاشمیان (سوء استفاده برخى اشخاص از وجوه شرعیه)]
زمان: 26 بهمن 1350/ 29 ذى الحجه 1391
مکان: نجف
موضوع: سوء استفاده برخى اشخاص از وجوه شرعى
مخاطب: هاشمیان، محمد
بسمه تعالى
29 شهر ذى الحجه 91
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقاى هاشمیان- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل، و از مضمونش مطلع شدم. شکایت از مخالفت بعضى نموده بودید؛ معلوم است در هر امرى که انسان کفیل آن است مشکلاتى وارد مىشود، با اشخاص و اغراض مختلفه مواجه خواهد شد. انسان باید مواظب اداى تکلیف الهى باشد، و از امور دیگر پس از اداى وظیفه باک نداشته باشد. خداوند تعالى اصلاح امور را بفرماید.
اشخاصى که در وجوه شرعیه عمل به وظیفه و مقررات شرعیه نمىکنند، پس از تذکر، اگر ... [متنبه] نشدند مرقوم دارید تا تکلیف آنها را معلوم کنم. اشخاصى که وجوه شرعیه را به عنوان این جانب مىگیرند و به بهانه اینکه دسترسى ندارند به این جانب، حیف و میل مىکنند یا به اشخاص دیگر مىرسانند، با آنکه این جانب در قم و در تهران وکیل دارم و معروف هستند- از قبیل حجت الاسلام آقاى پسندیده اخوى این جانب در قم و حجت الاسلام آقاى حاج سید محمد صادق لواسانى در تهران و جنابعالى در رفسنجان- آنها را از کار خلاف نهى کنید، و اگر منتهى نشدند اجازه این جانب را پس بگیرید و بفرستید؛ و اگر ندادند مرقوم دارید تا تکلیف آنها را معیّن کنم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم.
راجع به آقاى فلسفى؛ «1» چون منبر ایشان مربوط به جهات این جانب بوده جالب نمىدانم از جانب من مستقیماً به ایشان چیزى برسد ولى جنابعالى مختار و مجازید که خودتان و براى تشکر از زحمت ایشان هر مبلغ مناسب مىدانید- در همه مورد- قبول است. ان شاء اللَّه تعالى این جانب را از دعاى خیر فراموش نمىفرمایید. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [تشکر به آقاى حجازى]
زمان: 29 بهمن 1350/ 2 محرّم 1392
مکان: نجف
موضوع: پیام تشکر
مخاطب: حجازى
2 محرّم الحرام 92
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام خطیب محترم آقاى حجازى- دامت افاضاته
پس از اهداى سلام و تحیت، مرقوم شریف که از مکه مکرمه بود واصل شد. از اینکه در آن مکان مکرم یاد این جانب بودهاید و به دعاى خیر یادم نمودهاید، متشکر شدم. از کیفیت سال قبل در خاطر ندارم؛ شاید جواب دادهام و نرسیده است؛ در این مرقوم هم نشانى مرقوم نداشتهاید، لهذا به وسیله دیگر جواب دادم. امید است ان شاء اللَّه همیشه سلامت و سعادتمند باشید. مرجوّ آنکه این جانب را از دعاى خیر فراموش نفرمایید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى عطاء اللَّه اشرفى اصفهانى (ضرورت رفع اختلافات در کرمانشاه)]
زمان: 7 اسفند 1350/ 10 محرّم 1392
مکان: نجف
موضوع: ضرورت رفع اختلافات در منطقه کرمانشاه
مخاطب: اشرفى اصفهانى، عطاء اللَّه
بسمه تعالى
10 محرّم الحرام 92
به عرض مىرساند، مرقوم شریف که از طریق تهران ایصال فرموده بودید واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. چون در حال کسالت و تب بوده و هستم جواب مرقومه را نتوانستم از آن طریق بدهم و نخواستم مرقوم شریف بىجواب باشد. اخیراً مطالبى از کرمانشاه مىرسد که موجب تأثر و تألم این جانب است؛ در این زمان که حضرات روحانیون از هر زمان دیگر بیشتر احتیاج به وحدت کلمه و تفاهم دارند چه شده است که در آن محل این نحو اختلافات دیده مىشود؟ «مرجعیت» که حقیقتش امروز جز مسأله گویى نیست، ارزش آن ندارد که آقایان در پیرامون آن بحث کنند. امید است که هر چه زودتر به این وضع خاتمه داده شود. از جنابعالى و سایر آقایان امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
نامه [به آقاى مرتضى مطهرى (تسلیت درگذشت پدر ایشان)]
زمان: 10 اسفند 1350/ 13 محرّم 1392
مکان: نجف
موضوع: تسلیت درگذشت پدر آقاى مرتضى مطهرى
مخاطب: مطهرى، مرتضى
بسمه تعالى
13 محرّم 92
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقاى مطهرى- دامت افاضاته
به طورى که از مکه معظمه اطلاع رسید مرحوم حجت الاسلام آقاى ابوى- رحمه اللَّه- به رحمت ایزدى پیوستهاند. از خداوند تعالى علوّ درجات ایشان و صبر و اجر جنابعالى و سایر بستگان را خواستار است. به ایشان علاقه خاص داشتم. «انا ان شاء اللَّه تعالى إلیه لاحقون» «1» از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (لزوم اشتغال به تحصیل)]
زمان: 21 اسفند 1350/ 24 محرّم 1392
مکان: نجف
موضوع: لزوم اشتغال به تحصیل
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
24 محرّم 92
احمد عزیز
مرقوم شما به این جانب و آقاى خلخالى «1» واصل شد. از اینکه بر خلاف آنچه کراراً گفتهام عمل نمودید گلهمندم. مطالبى که [مربوط] به آقاى خلخالى بود بر خلاف صلاح بود؛ یعنى جمله اینکه: «فلان مىخواهد بین آقایان و فلان افساد کند». شما به غیر از درس و بحث اشتغالى نداشته باشید. و اما اصل مطلب: من به طور کلى اعلام کردم و سفارش آقایان را نمودهام، و مناسب نیست که هر روز من سفارش بنویسم. اگر خود آقایان با هم گلهاى دارند، ان شاء اللَّه رفع مىشود.
راجع به آن دو شخص؛ غیر از آنچه شما راجع به یکى از آنها نوشته بودید کسى به من چیزى ننوشته است و شکایتى نشده است. در هر صورت، خداوند ان شاء اللَّه امور همه را اصلاح فرماید. و السلام.
نامه [به آقاى سید احمد خمینى (تأکید بر توجه بیشتر به آقاى پسندیده)]
زمان: 3 فروردین 1351/ 7 صفر 1392
مکان: نجف
موضوع: تأکید بر توجه بیشتر به آقاى سید مرتضى پسندیده
مخاطب: خمینى، سید احمد
بسمه تعالى
احمد عزیزم، ان شاء اللَّه تعالى سلامت باشید. ماها بحمد اللَّه تعالى سلامت هستیم. از اینکه حضرت آقاى اخوى «1» با تنهایى مىگذرانند نگران هستم؛ نگذارید به ایشان بد بگذرد. نمىدانم قضیه منزل «2» براى محرّم و صفر است یا امرى حادث شده است. در نوشتههاى خود احتیاط کنید و امضا نکنید و شما مشغول تحصیل و تهذیب نفْس باشید و دخالت در امرى نکنید. «3» خدمت حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقاى اخوى سلام برسانید. به دخترها و مخدره اهل بیت سلام برسانید. و السلام علیکم.
خانم مهمان دارند و نمىرسند چیزى بنویسند. بحمد اللَّه تعالى سالم هستند و همین طور سایرین. پاکت جوف «4» را به وسیله مطمئنى زود برسانید.
7 صفر 92- پدرت
نامه [به خانم فریده مصطفوى (خانوادگى)]
زمان: 4 فروردین 1351/ 8 صفر 1392
مکان: نجف
موضوع: خانوادگى، احوالپرسى از بستگان
مخاطب: مصطفوى، فریده
بسمه تعالى
8 صفر 92
دختر عزیزهام «1»
خانم نه براى من مطلب گذاشته و نه جاى نوشتن. «2» ان شاء اللَّه عید به شما و سایرین مبارک و همیشه خوش و خرّم و سلامت باشید. ماها بحمد اللَّه تعالى مزاجاً سلامت هستیم. امید است نگرانیهاى روحى هم دوام نداشته باشد. از حال خودتان زود به زود مطلعم کنید که به واسطه عادتى که به دریافت کاغذ شما داریم نگران مىشویم. خدمت جناب آقاى اعرابى «3» و خانم فرشته «4» سلام برسانید. ان شاء اللَّه عید به همه سعید باشد. و السلام.
پدرت