swc

swc

صحیفه امام - جلد سوم (10)

نامه [به آقاى سید مهدى طباطبایى (احوال‏پرسى)]

زمان: 24 تیر 1357/ 9 شعبان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: اعلام وصول نامه و ابلاغ سلام‏

مخاطب: طباطبایى، سید مهدى‏

بسمه تعالى‏

9 شعبان 98

خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقاى حاج سید مهدى طباطبایى- دامت افاضاته‏

پس از اهداى سلام و تحیت مرقوم شریف واصل؛ سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. این جانب بحمد اللَّه سلامت هستم نسبتاً، لکن گرفتاریها و ناراحتیها زیاد است، امید دعاى خیر از جنابعالى دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

به همشیره‏هاى محترمه سلام برسانید، ان شاء اللَّه موفق باشند.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى شهاب الدین اشراقى در رسیدگى به وضع تبعیدشدگان‏]

زمان: 28 تیر 1357/ 13 شعبان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: رسیدگى به وضع تبعیدشدگان و سفارش آقاى خزعلى‏

مخاطب: اشراقى، شهاب الدین‏

بسمه تعالى‏

13 شعبان 98

خدمت جناب مستطاب عماد العلماء الاعلام و حجت الاسلام آقاى اشراقى- دامت افاضاته.

به عرض عالى مى‏رساند، توفیق و سلامت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. لازم است تذکر دهم که راجع به آقایانى که تبعید شده‏اند از آقاى اخوى «1» سؤال کنید چه معامله‏اى مى‏شد. همان نحو عمل نمایید.

از قرار مسموع آقاى خزعلى براى نرفتن منبر و محدود بودن «2» گرفتارى مادى پیدا کرده‏اند جنابعالى به وسیله آقاى غفاریان از ایشان استفسار کنید و آنچه گرفتارى دارند رفع کنید و در آتیه هم تا وضع چنین است رفع گرفتارى ایشان بشود. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏                 

 

پیام [به ملت ایران درباره لزوم ادامه مبارزه‏]

زمان: 5 مرداد 1357/ 21 شعبان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: تشریح جنایات رژیم- لزوم ادامه مبارزه‏

مخاطب: ملت ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

21 شهر شعبان المعظم 98

این جانب از عموم ملت شریف ایران متشکرم که با همبستگى و وحدت کلمه در سوم و پانزدهم شهر شعبان یک مرتبه دیگر به رژیم منحط ثابت کرد که با اراده ملت نمى‏تواند مقابله کند؛ و این رفراندمى بود بى‏نظیر از مخالفت سراسرى ایران با شاه، گرچه دستگاه با جلوگیرى از بعضى از اجتماعات بزرگ سلب آزادى نمود و نگذاشت مصایب و مطالب مشروع ملت بزرگ تماماً ابراز شود. به طورى که اطلاع حاصل شد به دنبال تظاهرات آرام، دست به جنایاتى که کاشف از سستى پایه‏هاى حکومت است زد، و در بعضى از شهرها چون مشهد و رفسنجان و جهرم وحشیانه به مردم بى‏دفاع هجوم برد و عده کثیرى را مقتول و مجروح نمود. و به طورى که بعضى از خبرگزاریها اطلاع داده‏اند در مشهد مقدس تعداد کشتگان به چهل نفر رسیده است و بعضى بیش از این گفته‏اند. و از قرار اطلاع، مأمورین شاه وحشیانه به مدرسه نواب مشهد ریخته و طلاب بى‏دفاع را تا سر حد مرگ کتک زده و سر و دست آنان را شکسته‏اند و معناى اعطاى آزادى را به ملت فهماندند.

و مردم متدین و شجاع شهرها چون قم قهرمان، تبریز غیور و مشهد، بیدار شده براى اظهار تنفر از دستگاه و رژیم شاه تعطیل عمومى نموده‏اند، و مشتى محکم به دهان گزافه گویانى که مى‏گفتند این تظاهرات دیگر تکرار نمى‏شود و ملت به حال عادى خود بازگشته است زدند. ملت عزیز تا محو آثار ظلم و هدم دستگاه رژیم منحط پهلوى آرام‏ نخواهد گرفت و به حال عادى باز نخواهد گشت. ما از این غیورانى که در راه هدف مقدس اسلام فداکارى مى‏کنند و از جان و مال دریغ ندارند، و تن به ظلم نمى‏دهند و سکوت مرگبار را شجاعانه با اهداى جان خود مى‏شکنند، و راه و رسم پیامبر اسلام- صلى اللَّه علیه و آله- و امامان تشیع را یافته و بدانان اقتدا نموده‏اند، تشکر نموده و به آنان تبریک مى‏گوییم.

امروز که ملت، بپاخاسته و راه خود را خوب و درست یافته است، سکوت و امر به سکوت، مخالف مصالح عالیه اسلام است و خلاف طریقه شیعه جعفرى است، و امر به تحرک و استنکار و افشاى فجایع خانمانسوز و اسلام بر باد ده دستگاه شاه، موافق سیره مبارکه انبیا و خصوصْ رسول معظم خاتم است. اکنون که ماه مبارک رمضان در پیش است، و ماه مبارک امسال نمونه است که ملت معظم ایران از سویى خاطرات چندین ماهه اخیر از کشتارهاى وحشیانه دسته جمعى و اختناق و حبس و تبعید در قلبش زنده است، و از سوى دیگر براى انتقام از بیدادگریهاى رژیم منحط پهلوى و شاخه‏هاى آن، کارگزاران اجانب استعمارگر با بیدارى و همبستگى بى‏سابقه بپاخاسته است، لازم است مطالبى را تذکر دهم:

1- نهضت مقدس اخیر ایران که ابتداى شکوفایى‏اش از 15 خرداد 42 بود صد در صد اسلامى است، و تنها به دست تواناى روحانیون با پشتیبانى ملت مسلمان و بزرگ ایران پى‏ریزى شد، و به رهبرى روحانیت، بى‏اتکا به جبهه‏اى یا شخصى یا جمعیتى اداره شده و مى‏شود. و نهضت پانزده ساله ما چون اسلامى است، بى‏دخالت دیگران در امر رهبرى- که از آنِ روحانیت است- ادامه دارد و خواهد داشت؛ و آنان که اخیراً براى جلب منافع شخصى به جنب و جوش افتاده و مى‏خواهند نهضت اسلامى را آلوده کنند و یا آن را متکى به بعض جناحها یا دنباله رو معرفى نمایند حتماً سوء قصد دارند؛ و احیاناً با ساختن بعضى از آنان با دستگاه جبار مى‏خواهند نهضت را متوقف و شاه را مصون نگه دارند. ملت ایران باید با هوشیارى تمام و تردید بدانان نگاه کنند؛ و اگر خداى نخواسته انحراف آنان معلوم شد از آنان جداً اجتناب کنند و صریحاً اعلام مى‏دارم در صورتى که این‏ جمعیت معدود، مطالب خود را که لازمه‏اش دور نگه داشتن مجرم اصلى است تکرار کنند روحانیت تکلیف خود را درباره آنان روشن خواهد نمود.

2- اخیراً دولت نغمه ناموزونى را به راه انداخته است مبنى بر آزادى انتخابات، در صورتى که وقت آن سال دیگر است، و این نغمه قبل از ماه مبارک رمضان براى انحراف اذهان از مسیر اصلى حرکت است که خوف افشاى هر چه بیشتر جنایات رژیم در این ماه در مساجد و مجامع اسلامى مى‏رود. ملت باید بداند که این حیله جز نگهدارى شاه از تعرض گویندگان و پرخاش جوانان غیور اسلامى نیست؛ و لازم است گویندگان محترم و روحانیون معظم ایران شدیداً از آن احتراز کنند. و باید بدانند که خیال انتخابات آزاد با برقرار بودن قدرت شیطانى شاه امرى موهوم است و جز صحنه‏اى شیطانى براى قانونى نمایش دادن انتخابات در دنیا نیست. و تا قدرت طاغوتى شاه و دارودسته‏اش برقرار است دیگران نمى‏توانند حتى یک وکیل انتخاب کنند؛ و این جانب در موقع انتخابات کلمه خود را خواهم گفت.

3- اکنون که شاه خود را در بین ملت، شکست خورده و زبون مى‏بیند به صحنه‏سازیهایى دست زده است و مى‏خواهد افرادى را که چندین سال است با مقاصد شیطانى شاه همراه و به تغییر احکام اسلام و تبدیل تاریخ پر افتخار اسلام به تاریخ گبرها و آتش‏پرستها رأى داده‏اند، ملى جلوه دهد تا در مواقع حساس با نفوذ در صفوف روحانیون مبارز مأموریت شوم خود را با چهره‏اى ملى اجرا نمایند، روحانیون باید آنان را به جامعه معرفى نمایند. باید دید چه تغییرى در نظام شاه پدید آمده است که اینان تا دیروز دستبوس بودند و چاکر، و امروز مخالف! باید ملت شریف هوشیار باشد که این مهره‏هاى خطرناک، خود را در بین آنان جا نزنند.

4- تقاضاى این جانب از ملت شریف و متعهد آن است که با کمال اهمیت و دلسوزى اقدام به بررسى کشته‏شدگان و خانواده‏هاى آنان کنند، و به هر ترتیبى که مى‏توانند سرشمارى از کشته‏ها با نام و نشان نمایند و ما را مطلع کنند، و به بازماندگان آنان سرکشى برادرانه نمایند و از آنان دلجویى کرده و سلام «خمینى» را که در سوگ آنان است به همه‏ برسانند، و تأثرات این جانب را در مرگ عزیزانشان به آنها ابلاغ نمایند. و اگر کسى به واسطه مجروح شدن و یا از دست دادن عزیزش احتیاج مادى دارد لازم است به بهترین وجه برآورده شود، یا هر چه زودتر به من مراجعه شود تا با تمام طاقت به آنان رسیدگى نمایم.

5- لازم است براى بیدارى نسلهاى آینده و جلوگیرى از غلطنویسى مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسى دقیق تاریخ این نهضت اسلامى بپردازند، و قیامها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستانهاى مختلف با تاریخ و انگیزه آن ثبت نمایند تا مطالب اسلامى و نهضت روحانیت سرمشق جوامع و نسلهاى آینده شود، ما که هنوز در قید حیات هستیم و مسائل جارى ایران را که در پیش چشم همه ما به روشنى اتفاق افتاده است دنبال مى‏کنیم، فرصت طلبان و منفعت‏پیشگانى را مى‏بینیم که با قلم و بیان بدون هراس از هر گونه رسوایى، مسائل دینى و نهضت اسلامى را بر خلاف واقع جلوه مى‏دهند و به حکم مخالفت با اساس نمى‏خواهند واقعیت را تصدیق کنند و قدرت اسلام را نمى‏توانند ببینند، و شکى نیست که این نوشتجات بى‏اساس به اسم تاریخ در نسلهاى آینده آثار بسیار ناگوارى دارد. از این جهت، روشن شدن مبارزات اصیل اسلامى در ایران از ابتداى انعقاد نطفه‏اش تا کنون و رویدادهایى که در آینده اتفاق مى‏افتد از مسائل مهمى است که باید نویسندگان و علماى متفکر و متعهد بدان بپردازند. درست آنچه را امروز براى ما روشن و واضح است براى نسلهاى آینده مبهم مى‏باشد؛ و تاریخ، روشنگر نسلهاى آینده است، و امروز قلمهاى مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند.

6- حضرات ائمه جماعت محترم- دامت برکاتهم- گویندگانى را دعوت نمایند که معتقد و علاقه‏مند به نهضت اسلامى و با هدفى اصیل روشنگرى مردم را بر عهده گیرند؛ و از دعوت «وعاظ السلاطین» و اشخاصى که به نفع دستگاه جبار، دانسته یا ندانسته مطالبى را انتخاب مى‏کنند که ملت را از مسائل اصلى روز بازدارند جداً احتراز فرمایند، و از کسانى که عمال دولت تعیین مى‏کنند دورى و احتراز کنند، و فداکارى در راه اسلام و مصالح مسلمین را در رأس برنامه خود قرار دهند.

7- گویندگان محترم در مجامع و مساجد وظیفه دارند که مصایب وارده بر ملت را در این پنجاه سال سلطنت سیاه پهلوى، خصوصاً در این چند ماه اخیر و کشتار اخیر شهر مقدس مشهد در جوار حضرت ثامن الائمه- علیهم السلام- و رفسنجان، به سمع مردم برسانند و آنان را از مسائلى که مفید براى اسلام و مصالح مسلمین است آگاه گردانند، و از مطالبى که موجب سردى و سستى است احتراز کنند که عذر در درگاه خداى متعال و پیش ملت مسْلم پذیرفته نیست.

8- بر مستمعین است که آقایان گویندگان را در ذکر مطالب اسلامى و انسانى تشویق کنند؛ و از آنان با احترام تقاضا کنند که جنایات و ستمگریها را بیان و تفسیر کنند، و از مطالب غیر مفید و احیاناً مخالف با مسیر حرکت ملت احتراز کنند، و با پشتیبانى خود از گویندگان محترم به آنان اطمینان خاطر دهند.

در خاتمه من نمى‏دانم با چه بیان از کشتار بى‏رحمانه شهرستانها، خصوصاً شهر مقدس مشهد اظهار تأسف و تأثر کنم. من نمى‏دانم این خاندان ستمگر تا کى بر مقدرات مسلمین مسلط و به خون جوانان ما تشنه‏اند. من به حضرت ثامن الائمه- علیهم السلام- تسلیت عرض مى‏کنم و به اهانتهایى که بدان بزرگوار در عهد این پدر و پسر خیانتکار شد و مى‏شود در سوگ مى‏نشینم. من به شما اهالى محترم و متدین مشهد و رفسنجان و جهرم تسلیت مى‏گویم و تبریک؛ تسلیت براى از دست دادن جوانان اسلام، و تبریک براى داشتن جوانان برومند و براى روحیه اسلامى مقتدرى که در راه خدا از تلاشهاى مذبوحانه رژیم ظالم نهراسیده و با تعطیل و تظاهرات مردانه، خود را در پیشگاه مقدس اسلام روسفید کردید. خداوند به شما پاسداران قرآن کریم و به تمام ملت نجیب ایران، که با همت مردانه و وحدت کلمه در مقابل جبار زمان قیام و دیْن خود را به اسلام ادا نموده و مى‏نمایید، نصرت عنایت فرماید و همه را از مجاهدین راه حق قرار دهد و در زمره اولیاى خدا که خون خود [را] در راه او دادند محشور فرماید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.- روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

 

پیام [به ملت ایران و بیان وظایف علما در بسیج مردم‏]

زمان: 15 مرداد 1357/ 1 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: وظایف گویندگان و علما در بسیج مردم‏

مناسبت: کشتار و ضرب و جرح مردم مسلمان اصفهان توسط عوامل رژیم‏

مخاطب: اهالى اصفهان و ملت ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

اول شهر رمضان المبارک 98

فاجعه اخیر اصفهان را به عموم اهالى محترم تسلیت عرض مى‏نمایم. این فاجعه به دنبال فجایع بسیار دیگر، نمونه‏اى است از حکومت ستمگر شاه که وحشیانه به ملت مسلمان ایران هجوم و آنان را به خاک و خون کشیده است و آخرین فاجعه نیست. تا حکومت این دودمان ستم پیشه برقرار است، فاجعه به دنبال فجایع و مصیبت پشت سر مصایب و حادثه به دنبال حوادث عظیم ادامه خواهد داشت. این تنها اصفهان بزرگ نیست که شاهد جنایات مرگبار شاه و فرمانبرداران جنایت پیشه اوست؛ بلکه سراسر ایران با این جنایات و قتل و غارتها دست به گریبان است. آن قم- حرم اهل بیت- و آن تبریز و یزد و همدان و اهواز و شیراز، و آن مشهد مقدس و رفسنجان و جهرم و کازرون و سایر شهرها و قصبات که شاهد قتلها و جرحها و حملات وحشیانه بوده و هست.

امروز ملت شجاع و بپاخاسته ایران شاهد موج عظیم ضد شاهى، که بر اثر یکى دیگر از اعتصابات بزرگ اصفهان که به پشتیبانى از روحانیت بیدار و مسئول خود به عنوان اعتراض به اعمال غیر قانونى و انسانى رژیم است، مى‏باشد. امروز شعار «مرگ بر شاه» ملى شده و تا برچیده شدن دستگاه ظلم و انقراض دودمان جنایتکار پهلوى ادامه دارد. باید از هر فرصت استفاده نمود و اجتماعات را هر چه بیشتر عظیم و فشرده کرد، و هر چه بیشتر خیانتها و جنایتهاى شاه را برملا نمود.

گویندگان محترم و متعهد هر چه بیشتر به روشنگرى قیام، و علماى اعلام با اعلامیه‏ها و بیانات خود، مردم مهیا را که راه خود را خوب یافته‏اند بسیج عمومى نموده و یکدل و یک جهت براى برچیده شدن بساط غارت و جنایت هم صدا، و با اتکا به قدرت لا یزال الهى، این ریشه پوسیده فساد را از بُن برکنند، و ملت مستضعف را از چنگال استعمارگران داخلى و خارجى نجات بخشند. وَ نُریدُ انْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین «1» اراده خداوند تعالى بر آن است که با رهبرى حکیمانه انبیاى عظام و وارثان آنان، مستضعفین را از قید حکومت طاغوتى آزاد و سرنوشت آنان را به دست خودشان بسپارد؛ باید در این امر الهى ملت عزیز به دنبال روحانیون مسئول این راه حیاتى را طى کنند.

باز با کمال علاقه به ملت ایران هشدار مى‏دهم که به دنبال دولت، شاه دم از انتخابات زد. هر کس که سخنان او را شنیده باشد خوب مى‏فهمد که شاه با طرح مسئله انتخابات مى‏خواهد مسیر اصلى حرکت اسلامى ایران را که سرنگونى این دودمان است تغییر دهد و ملت را اغفال نماید. ولى دیگر دیر شده و طرح حکومت اسلامى در عروق مردم ایران ریشه دوانده است، و به امید خدا پیروزى از آنِ ماست.

مردم شریف با کمال احترام از گویندگان بخواهند تا از گفتگو در باره هر امرى که آنان را از مسیر خود بازمى‏دارد- همچون انتخابات- شدیداً احتراز کرده و فجایع و جنایات حکومت شاه را بازگو نمایند.

این جانب از همبستگى روحانیون معظم و اهالى محترم اصفهان، که در جریانات اخیر با پشتیبانى بیدریغ خود روحانیون را تنها نگذاشتند و دیْن خود را به اسلام و مسلمین ادا نمودند تشکر مى‏کنم، و از خداوند متعال توفیق و تأیید همگى را خواستارم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى اسلامى تربتى درباره وجوه شرعیه‏]

زمان: 20 مرداد 1357/ 6 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: وجوه شرعیه‏

مخاطب: اسلامى تربتى- قم‏

بسمه تعالى‏

6 شهر صیام 98

جناب آقاى اسلامى‏

مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. راجع به دادن وجوه به سادات که قبلًا منع کردم، ایشان اخیراً از ایران پنجاه دینار فرستادند و بناست صورت حساب بفرستند و باز وجه بفرستند. اگر براى کویت مشکل است، برسانید به همان مورد بدهید. به سایر آقایان نیز بگویید مانع ندارد به آن مورد بدهند. قبوض جنابعالى قبلًا فرستاده شده است. عجالتاً بیش از این چند قبض نیست که مى‏فرستم. از جنابعالى امید دعاى خیر دارم. و السلام علیکم.

 

نامه [به آقاى سید مرتضى پسندیده و پاسخ به 11 پرسش ایشان‏]

زمان: 20 مرداد 1357/ 6 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: پاسخ به یازده پرسش مختلف و از آن جمله تبعید آقاى پسندیده، جبهه ملى و پرهیز از مراجعه به دستگاههاى رژیم شاه‏

مخاطب: پسندیده، سید مرتضى‏

بسمه تعالى‏

6 شهر صیام 98

به عرض حضور مبارک مى‏رساند، مرقومات شریفه شما گاهى خیلى طولانى زیارت شد؛ سلامت و سعادت حضرت عالى را خواستارم.

1- راجع به آب وقفى، مکرر مرقوم شده و جواب داده‏ام، حضرت عالى اجاره کنید به هر نحو صلاح است و واگذار کنید به مردم؛

2- راجع به چیزهایى که لازم است خریدارى شود یا تعمیرات که مرقوم نشده، به نحو مطلق مجازید هر طور صلاح مى‏دانید عمل کنید؛

3- آنچه از مئونه خارج شده است تا تخمیس شود، آنچه به واسطه عذرى نتوانسته‏اند استعمال کنند یا نخواسته‏اند، خمس ندارد؛

4- وجهى که بابت زمین موجود است خمس آن را احتیاطاً بدهید و بقیه را هر نحو مى‏خواهید صرف فرمایید یا بفرستید؛

5- راجع به مطلب آقاى انوارى نمى‏شود عمل کرد، مسکوتٌ عنه بماند؛

6- این جانب نمى‏توانم از جبهه‏ایها «1» و نه از بزرگشان «2» اسمى ببرم و ترویجى بکنم؛ راه آنها با ما مختلف است؛

7- قضیه بیت را من الآن نمى‏توانم حل کنم هر چه اشکال باشد، لکن مطالبى که عرض کرده‏ام بعضى را تحقیق کرده‏ام صحیح نبوده و بعضى را اشخاصى که آنجا ملازم بودند انکار کرده‏اند و من اطلاعى ندارم. و نیز از آمدن بعضى عناصر، سؤال شده است از آقاى ابطحى، ایشان جداً انکار کرده‏اند، در هر صورت عجالتاً نمى‏شود کارى کرد تا چه شود؛

8- راجع به مراجعه به دستگاه هر کسى و هر امرى باشد جداً احتراز فرمایید این امر بسیار براى حضرت عالى و من موهن است؛ قبلًا هم تذکر داده‏ام مثل اینکه به سمع مبارک نرسیده است؛

9- راجع به رفتن قم بعد از ماه اگر چیز جدیدى پیش نیاید، به حَسَب ظاهر مانع ندارد؛ چون حکم لغو شده است و اقامت خمین رسمیت ندارد و گمان مى‏کنم عکس العملى هم نداشته باشد؛ «1» در هر صورت اختیار با حضرت عالى است؛

10- من از ناراحتى حضرت عالى ناراحت مى‏شوم و گمان مى‏کنم اشخاصى که مى‏آیند و شکایت مى‏کنند و موجب ناراحتى شما را فراهم مى‏کنند خیلى مطالبشان صحیح نباشد. تا کنون از ایران راجع به این مطالب به من مراجعه نشده است و از قمى‏ها گاهى سؤال کردم گفته‏اند ما چیزى ندیده‏ایم؛ مقصود من آن است که حضرت عالى خودتان را ناراحت نفرمایید؛

11- رَویه‏هاى آقایان اطراف و جوانب را مرقوم فرمودید، نامطلوب است؛ این امر از اول همین نحو بوده است، لکن نمى‏شود کارى کرد، شاید عکس العمل نامطلوب داشته باشد؛ باید نصیحت کرد آن هم ظاهراً بى‏اثر است؛ خداوند اصلاحشان فرماید. از سلامت خودتان مطلعم فرمایید و در امور قم نظر بدهید مورد اطاعت است. من نظر حضرت عالى را قاطع اعلام کرده و مى‏کنم. و السلام علیکم.                        صحیفه امام، ج‏3، ص: 441

 

پیام [به ملت ایران درباره کشتار وحشیانه رژیم در اصفهان و شیراز]

زمان: 22 مرداد 1357/ 8 رمضان 1398

مکان: نجف‏

مناسبت: کشتار وحشیانه رژیم در اصفهان و شیراز

مخاطب: ملت ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

گزارشات رسیده از ایران مبنى بر قتل عامهاى مکرر در شهرهاى مذهبى اصفهان و شیراز و ... نمونه دیگرى است از جنایات بى‏حد شاه. گفته مى‏شود شاه در یکى از مصاحباتش- که از نشر آن جلوگیرى شده- گفته است: «در صورتى که من رفتنى باشم ایران را با خاک یکسان مى‏سازم و مى‏روم». جنایات اخیر نشان داده است که او مشغول پیاده کردن نقشه خویش است. مردم مسلمان ایران تمام بدبختیهاى خود و کشور خود را از شاه مى‏دانند و دست از مقاومت نخواهند کشید تا پیروز شوند و استقلال و آزادى خود را به دست بیاورند. ملت باید بداند که آزادیخواهان جهان به آسانى به آزادى دست نیافته‏اند. پیغمبر بزرگ اسلام- صلى اللَّه علیه و آله- با آن زحمات و رنجهاى طاقت فرسا در راه هدف از جهاد با ستمکاران تا آخر عمر دست نکشید. امیر المؤمنین عمر خود را در پیکار با ستمکاران که خود را مسلمان معرفى مى‏کردند به سر برد. دفاع از حق و اسلام، از بزرگترین عبادات است. بگذار عبادتگاههاى ما را در این شهر مبارک به خون بکشند و ببندند، که مسلمین با عبادت بزرگتر، ماه شریف را مى‏گذرانند.

به دنبال گزارشات رسیده، بیانیه علماى اعلام شیراز- دامت برکاتهم- عدد کشتگان را به دهها و مجروحین را به صدها نفر اعلام مى‏دارد. مأمورین شاه به مسجد ریخته و به قتل و جرح مردم بى‏دفاع پرداخته و مسجد را به آتش کشیده‏اند؛ همچنان کشتار بى‏رحمانه اصفهان به دنبال حیله و دروغ و افترا موجب تأثر و تأسف بسیار است. اکنون اهالى اصفهان به اسم حکومت نظامى بدون مجوز قانونى در زیر چکمه خونخواران شاه از اجتماعات دینى ممنوعند و حق اظهار نظر ندارند و از آزادى اعطایى برخوردارند!

ارتش ایران و صاحب منصبان محترم بدانند که جنایات و قتل عامهایى که شاه بر آنان تحمیل مى‏کند حاصلى جز بدنامى و ننگ براى آنان ندارد. افسران ارتش و شهربانى و ژاندارمرى ایران تا چه زمان اجباراً و بدون هیچ گونه اختیار، به برادرکشى توسط یک عده مأمور ناآگاه ادامه مى‏دهند؟ آخر براى حفظ چه کسى؟ شخصى که به اسلام و ناموس و آزادى شما ضربات پیاپى وارد مى‏کند؟ شخصى که شما را در جهان از بى‏حیثیت ترین مأمورانى که فقط به خاطر داشتن حقوق گزاف به هر عمل زشتى دست مى‏زنند، معرفى کرده است؟ آیا هر روز کشتار و ضرب و جرح، آن هم به دست شما و یا کسانى که شما هیچ گونه حق اعتراضى به آنان نداشته باشید، با انسانیت سازگار است؟

شما به عذر مأموریت، برادران دینى خود را به گلوله مى‏بندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است، باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران که شما را به قتل و ظلم امر مى‏کنند سرپیچى کنید، و با کشتن برادران خود، جهنم دنیا و آخرت را براى خود نخرید و ناله مادران و پدران داغدار و جوان از دست داده را با گوش دل بشنوید، اینان مادران خود شما هستند. آیا فکر کرده‏اید که با گلوله خود حد اقل یک خانواده بزرگ را در درد و رنج بى‏حد قرار مى‏دهید؟ اگر تا به حال هم دست به چنین اعمالى زده‏اید هر چه زودتر توبه کنید و خود را در صفوف لشکر حق قرار دهید؛ مطمئن باشید که پیروزى دنیا و آخرت از آن شما خواهد بود. شما اى صاحب منصبان مسلمان و آزاده ارتش ایران! دیْن خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایید و بیش از این تن به ذلت ندهید.

باید تمام جناحهاى اسلامى از علماى اعلام و خطباى محترم و طلاب و دانشجویان و جوانان، فرزندان عزیزم و بازرگانان محترم و کارگران و دهقانان شریف و بیدار و تمام جبهه‏ها و احزاب سیاسى، یکدل و یک جهت در آگاهى درجه داران ارتش و ژاندارمرى و شهربانى کوشش کنند، و براى سرنگونى این جانىِ بالذات آنان را به تشریک مساعى دعوت نمایند، و ملت را از شرّ این ستمگر نجات دهند؛ و مجال ندهند بیش از این زن و مرد، بزرگ و کوچک، پیر و جوان و کودک ما را به خاک و خون بکشد و اسلام را فداى شهوات خود کند. من، در این آخر عمر، متواضعانه دست خود را به طرف تمام گروهها که براى برپایى اسلام و احکام آن، که تنها راه سعادت و ضامن استقلال و آزادى ایران از استعمار نو و کهنه است، کوشش و فداکارى مى‏کنند دراز مى‏کنم و از همه استمداد مى‏نمایم. این شخص با کمال جدیت به محو آثار اسلام کمر بسته است، و با حیله و دروغ مى‏خواهد خود را طرفدار اسلام و ملت معرفى کند. اکنون که ملت شجاع ایران- ایّدهم اللَّه تعالى- بر حیله‏هاى او واقف شده و آگاهانه بپاخاسته است، باید طبقات دانشمند از نویسندگان و گویندگان در هر لباس و شغلى که هستند دست در دست یکدیگر گذاشته و با قلم و بیان، جنایات بیشمار دستگاه را براى ملت بیدار ایران روشن تر کنند. باید طلاب و دانشجویان عزیز و شجاع سراسر ایران از هر فرصت استفاده کرده و شعار ضد شاهى را که شعار اسلام است زنده نگه دارند.

باید دانشمندان و دانشجویان متعهد و مسئول خارج کشور، جنایات این عنصر خطرناک را هر چه بیشتر در خارج و داخل نوشته منتشر کنند، و شخصیتهاى آزاده جهانى را در سراسر دنیا از ظلم و ستمى که به مردم ایران وارد مى‏شود آگاه کنند، و آنان را در کمک به ملت دلیر براى نجات ایران از چنگال استعمار و استثمار جهانى بسیج نمایند.

باید جمیع طبقات از اختلافات جزئى دست کشیده و براى نجات خویش بپاخیزند و با هر وسیله ممکن در دفع این مفسد فى الارض اقدام کنند. امروز سکوت در مقابل این ستمگر و بى‏تفاوتى در برابر این جنایات، بر خلاف مصالح عالیه اسلام و مخالف سیره انبیاى عظام و ائمه اطهار- علیهم السلام- است. امروز هر مطلبى که موجب انحراف ملت شریف از مسیر اصلى است شیطانى و با نقشه شیاطین طرح مى‏شود.

این جانب به اسلام و اولیاى اسلام- علیهم السلام- و به عموم مسلمین، بخصوص مؤمنین شیراز و اصفهان- ایّدهم اللَّه تعالى- و به بازماندگان عزیزان اسلام و جوانان متدین و برومند مسلمین تسلیت مى‏دهم و خود را در غم آنان شریک مى‏دانم. امید است که شهرستانهاى دیگر ایران با اهالى محترم این دو شهرستان بزرگ همدردى نموده و خود را در مصایب بزرگ آنان شریک بدانند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

8 شهر رمضان 98- روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى على اکبر مهدى‏پور درباره کتاب «نهضت امام خمینى»]

زمان: 23 مرداد 1357/ 9 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: کتاب نهضت امام خمینى «1»

مخاطب: مهدى‏پور، على اکبر- مرکز اسلامى استانبول‏

بسمه تعالى‏

9 شهر صیام 98

پس از اهداى سلام، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است. این کتاب نزد من نیست، و چشم و وقت و حال من اقتضاى مطالعه ندارد. من آنچه نصیحت است به عموم کرده‏ام، و هر گز راضى نیستم توهین به احدى را. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

پیام [به اهالى آبادان درباره آتش‏سوزى سینما رکس‏]

زمان: 31 مرداد 1357/ 17 رمضان 1398

مکان: نجف‏

مناسبت: فاجعه آتش‏سوزى در سینما رکس آبادان‏

مخاطب: اهالى آبادان‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

خدمت عموم اهالى محترم آبادان- ایّدهم اللَّه تعالى‏

دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمى‏کنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانه‏اى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده‏اند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تا کنون اطلاع کافى ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیر انسانى و مخالف با قوانین اسلامى از مخالفین شاه که خود را براى حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته‏اند و با فداکارى از هم میهنان خود دفاع مى‏کنند- به هر مسلکى باشند- نخواهد بود و قراین نیز شهادت مى‏دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانى- اسلامى ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهاى آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست.

گفتار شاه که: تظاهر کنندگان مخالف من «وحشت بزرگ» را وعده مى‏دهند؛ و تکرار آن پس از واقعه که: این همان وعده بوده است، شاهد دیگرى بر توطئه است؛ نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوى بزرگ است! مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود مى‏کنم نیز شاهد این مدعا است. اظهار تأسف و تأثر در بوقهاى تبلیغاتى از اشخاصى که هر روز دستشان تا مرفق به خون هم میهنان مسلمان ما فرو رفته است.

شاهد بزرگى است بر نقشه شیطانى شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهاى ایران دست به کشتارهاى فجیع زده‏اند.

آیا مردم مظلومى که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفبارى کشته شده‏اند هم میهنان ما نبوده‏اند؟ قراین نشان مى‏دهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهاى ایران از یک منشأ به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسى جز شاه و بستگانش امید نفعى داشته‏اند؟ آیا تا کنون غیر از شاه که هر چند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانه مردم مى‏زند این قبیل صحنه‏ها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش براى شاه، شاهکار بزرگى است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر براى اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حق طلب ایران را مردمى که به هیچ ضابطه انسانى و اسلامى معتقد نیستند معرفى نماید.

من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر مى‏کنم، خطر اینکه دستگاه این گونه اعمال وحشیانه و ضد اسلامى را در سایر شهرهاى ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیارى مى‏کنند لوث نماید. لازم است گویندگان، مطلبى را که به نابودى انقلاب رهایى‏بخش اسلام منجر مى‏شود براى مردم روشن نمایند. این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانواده‏هاى داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک مى‏دانم. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمین و قطع ایادى اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.

17 شهر صیام 98

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

پیام [به نهضت آزادى ایران در خارج و بیان اسلامى بودن نهضت‏]

زمان: 1 شهریور 1357/ 18 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: بیان اسلامى بودن نهضت؛ پرهیز از مناقشات جزئى‏

مخاطب: نهضت آزادى ایران، خارج از کشور

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

نهضت آزادى ایران خارج از کشور، اروپا- امریکا

پیام شما فرزندان اسلام- ایّدکم اللَّه تعالى- را مبنى بر وفادارى به اسلام و تذکر زحمات طاقت فرساى چندین ساله آنان در راه اهداف عالیه اسلام که ضامن استقلال و آزادى ملتهاست، دریافت نمودم و موجب کمال تشکر گردید. از خداوند تعالى توفیق و تأیید گروهها یا اشخاصى را که براى اسلام عزیز و مسلمین ستمدیده فداکارى مى‏کنند و عمر خود را در راه حق و رسیدن به هدف اسلامى و انسانى صرف مى‏کنند خواستارم؛ و علاقه خود را به تمام گروههاى آنان اعلام مى‏دارم.

امروز که ملتهاى ستمدیده در سراسر ایران به خود آمده‏اند و ملت بزرگ ایران با نهضت عظیم خود، مجال را بر شاه و دارودسته‏اش تنگ نموده‏اند وقت آن نیست که عمر خود را در مناقشات جزئى صرف نموده و گوش به تبلیغات مضره بعضى از منحرفین دهیم.

امروز که شاه، با آتش‏سوزى و ویرانگرى، مبارزات حق طلبانه ملت ما را مى‏خواهد به دنیا بد جلوه دهد بر ما و شماست که بدون فوت وقت نقشه شیطانى او را در جهان فاش کنیم و نگذاریم نهضت اسلامى- انسانى را با بوقهاى تبلیغاتى لکه دار کند.

امروز که ما به خط «اللَّه» قدم به قدم به هدف نزدیکتر مى‏شویم باید همه را به اتحاد و برابرى و برادرى دعوت کرده و نقاط حساسى را که مردم به خاطر آن خود را جلو رگبار گلوله شاه قرار مى‏دهند نشان دهیم. امروز باید افراد محترم «نهضت آزادى ایران» در داخل و خارج، و جمیع جناحهاى اسلامى- ایّدهم اللَّه تعالى- بدون از دست دادن فرصت، دست در دست یکدیگر نهاده و در این امر حیاتى، که برچیده شدن رژیم‏ پهلوى است مبارزه، و بدون مناقشات، ملت را به سوى هدف غایى که ایجاد حکومت اسلامى است هدایت نمایند. امروز سستى و سردى و سرگرم شدن به مسائل جزئى انتحار است؛ انتحارى فضاحت بار. خطر به قدرت رسیدن شاه از اختلاف و سستى گروهها، خطرى نیست که بتوان همه ابعاد آن را پیش‏بینى کرد؛ خطر سقوط یک ملت بزرگ و اسلام عزیز است.

این جانب با تمام طاقت، در حصول وحدت همه اقشار ملت مسلمان کوشش کرده و مى‏کنم، و از خداوند متعال در این امر بسیار مهم، که هستى ملت بدان پیوسته است، استمداد مى‏نمایم، مطالعه مبارزات آزادیبخش ملتهاى دربند و کشتارها و شکنجه‏ها و زحمات طاقت فرساى آنان، هشدارى است به ملت شریف ایران که نتیجه مبارزات دینى و ملى آنان فورى و سریع نیست. نهضت ایران، تا پیروزى- که مسلماً از آنِ ملت شجاع است- ادامه خواهد داشت؛ و بر شماست که این مطلب را هر چه زودتر به ملت برسانید

مرقوم شده بود که در بند اول اعلامیه 21 شعبان 98 ابهامى است که آلت دست بعضى از افراد مغرض شده است. «1» باید متوجه باشید که آن بند به دنبال مطالبى بود که نهضت ایران را غیر اسلامى معرفى مى‏کرد و دانسته یا ندانسته ملت را از آن جدا مى‏نمود، و زحمات چندین ساله همه را به نفع شاه هدر مى‏داد. در این مورد خطیر من مکلف بودم اشتباه آنان را گوشزد نمایم و پایه‏هاى اساسى مبارزه ایران را نشان دهم. لذا صریحاً اعلام مى‏دارم که این بند مربوط به کسانى است که نهضت اصیل ایران را به امر سیاسىِ غیر اسلامى ترسیم مى‏نمایند که نتیجه‏اش حفظ شاه است نه کسانى که در نوشته‏ها و مصاحبات خود، شاه را محکوم و ایران را بر سر دو راهى «آزادى» یا «شاه» قرار مى‏دهند، و نه کسانى که در طول مبارزات در نوشته‏ها و سخنرانیهاى خود پیوستگى و همگامى خود را با اسلام، و انزجار و تبرىِ خود را از رژیم منحط پهلوى اعلام نموده‏اند؛ چنانچه در اکثر نوشتجات خود بدان تصریح نموده‏اند. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین و توفیق همگى را خواستارم.

- روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

 

پیام [به ملت ایران درباره فریبکارى‏هاى جدید شاه‏]

زمان: 6 شهریور 1357/ 23 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: روى کار آوردن دولت شریف امامى و فریبکاریهاى جدید شاه‏

مخاطب: ملت ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

در این موقع بسیار حساس تاریخ ایران، شاه به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکى زده است که با اندکى سستى و تغافل، ملت ایران باید از به دست آوردن آزادى و استقلال و حقوق بشر مأیوس شود و خود را براى همه نوع اختناق و شکنجه و قتل و غارت مهیا کند؛ و اسلام باید از احکام نورانى خود چشم بپوشد. تبدیل مهره به مهره‏اى که از اول با اسلحه فریب و ریاکارى وارد میدان شده است به امر شاه، توطئه اغفال ملت و شکستن نهضت اسلامى است، و به هدر دادن خون جوانان عزیز اسلام در این پانزده سال و خصوص در این ماههاى اخیر که دژخیمان شاه با قتل عامهاى شهرستانها و جرح و حبس و تبعیدها روى تاریخ را سیاه کردند. اکنون که ثابت شد توپ و تانک و ارعاب و تهدید در مقابل ملت بپاخاسته اثر خود را از دست داده، دست به نیرنگ شیطانى زده و با مطالب بسیار اغفال‏کننده مى‏خواهد جنایتها و خیانتهاى خود را ادامه دهد.

تاریخ پر شرف اسلام را در مجلسین تغییر داده‏اند «1» و امر شاه و وزیر در مقابل مجلسین ارزش قانونى ندارد. و این امر پوچ، شاهد بزرگى است بر نیرنگ شیطانى شاه. امر بى‏ارزش به بستن قمارخانه‏ها، نیرنگ دیگرى است براى اغفال جناح روحانى. در محیطى قمارخانه‏ها را به خاطر احترام به اسلام مى‏بندند که تمام مراکز فحشا به قوّت خود باقى و بر خلاف مقررات اسلامى و آیات قرآنى، ستمکارى و قتل و غارت امرى عادى‏

براى دژخیمان شاه شده.

در محیطى گفته مى‏شود آزادى دادیم که بهترین فرزندان عزیز اسلام و ایران در حبس و زیر شکنجه شاهانه و در تبعید به سر مى‏برند. در محیطى دم از احترام علماى اسلام مى‏زنند که علماى اسلام در حبس غیر قانونى و در تبعیدگاهها- بدون مجوز- به سر مى‏برند. اشخاصى دم از تعظیم شعائر مذهبى و احترام روحانیت و احکام اسلام مى‏زنند که در طول نیم قرن شریک جرم دستگاه بوده و قوانینى که بر خلاف احکام اسلام بوده تصویب نموده‏اند. ملت ایران از این رژیم و تمام مهره‏هاى آن که خدمت صادقانه به جنایتکار اصلى نموده و مفتخر به آن هستند متنفر و آنها را لایق هیچ مقامى نمى‏دانند. آنان در محیطى احترام به روحانیون اسلام را اعلام نموده‏اند که کثیرى از مساجد سرتاسر ایران را بسته و خطبا را از گفتار ممنوع کرده‏اند.

در محیطى «حکومت آشتى ملى»»

 را اعلام مى‏کنند که توپها و تانکها و مسلسلها توسط ارتش و سایر مأموران در شهرستانها مشغول سرکوبى ملتى است که حقوق اولیه بشر و اجراى احکام اسلام را خواستار است. آشتى کنیم و خون عزیزان اسلام را هدر دهیم! آشتى کنیم و به رژیم ظالمانه و خیانتکار پهلوى سر فرود آریم! چگونه روحانیون با رفتن احکام مسلّمه اسلام و به غارت رفتن مخازن کشور و کشتارهاى بى‏رحمانه رژیم، به پاس آنکه گفته‏اند «ما به روحانیون احترام مى‏گذاریم»، آشتى کنند و این ننگ ابدى را براى خود در تاریخ ثبت کنند؟!

خواست ملت را باید از تظاهراتى که در این چند ماهه مى‏شود به دست آورد. عموم ملت در تظاهرات خود مى‏گویند: «ما شاه و سلسله پهلوى را نمى‏خواهیم». خواست ملت این است، نه وعده پوچ احترام به علما و نه بستن موقت قمارخانه‏ها، و نه امر بى‏ارزش- از نظر قانون- به کار بردن تاریخ اسلامى به طور فریبکارانه و موقت.

تأسف و تأثر من آن است که دستگاه ظلم، ملت و روحانیون و سیاسیون را مثل اطفالى به حساب آورده‏اند که با یک توپ راضى مى‏شوند. ملت ایران باید بداند که هیچ روحانى با دولت ظلم و با اشخاص ستمگر که قرآن و احکام اسلام را به بازى گرفته‏اند، آشتى نمى‏کند و نمى‏تواند بکند. آشتى کردن، مسلط کردن دژخیمان شاه است بر جان و ناموس ملت؛ و آن از بالاترین معصیتهاى کبیره است که روحانى هر که باشد نمى‏تواند مرتکب شود و نخواهد مرتکب شد. جناحهاى سیاسى و جبهه‏ها و نهضتها نخواهند آشتى کرد و نمى‏توانند آشتى کنند که آشتى به اسارت کشیدن ملت و از دست دادن مصالح کشور است، سیاسیون چنین ننگى را نخواهند مرتکب شد.

ملت ایران بداند که در لب پرتگاهى است که با اندک غفلت سقوط مى‏کند، و تمام زحمات و رنجهاى چندین ساله او پایمال مى‏شود و تا آخر روى سعادت را نخواهد دید، و در نزد خداى تعالى مسئول است. لازم است نهضت شریف اسلامى خود را تا برچیده شدن رژیم ظالمانه و قلدرى ادامه دهید؛ و به وعده‏هاى پوچ دولت غیر قانونى توجه نکنید، و از اختلاف در این موقع حساس احتراز کنید؛ و هم پیوستگى خود را به رژیم ثابت کنید؛ و با هوشیارى خدعه‏هاى شیاطین را خنثى نمایید؛ و مطمئن باشید که پیروزى و سرفرازى شما نزدیک است.

 «اللهم قد بلّغت؛ و السلام على المخلصین فى اللَّه و المجاهدین فى سبیله»

23 شهر رمضان 98

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [به آقاى سید مهدى طباطبایى درباره مصرف وجوهات‏]

زمان: 7 شهریور 1357/ 24 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: اجازه راجع به مصرف وجوهات شرعى‏

مخاطب: طباطبایى، سید مهدى‏

بسمه تعالى‏

24 شهر صیام 98

پس از اهداى سلام و تحیت مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالى را خواستار است راجع به اجازه سهمین که مرقوم شده است نمى‏توانم اجازه دهم؛ ولى مقدارى که این شخص صرف کرده است اجازه کردم. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نامه [از نجف درباره لزوم توجه بیشتر به آقاى پسندیده‏]

زمان: 11 شهریور 1357/ 28 رمضان 1398

مکان: نجف‏

موضوع: لزوم توجه بیشتر به آقاى پسندیده‏

مخاطب:؟

بسمه تعالى‏

28 شهر صیام 98

پس از اهداى سلام، توفیق و تأیید جنابعالى را خواستار است. الساعه اطلاع حاصل شد که آقا «1» تشریف آورده‏اند. شما مى‏دانید مقدار علاقه من را به ایشان و وضع مزاج و کِبَر سن ایشان را. باید براى کارها- که شاید از سابق بیشتر شود- کمک کارهایى باشد و جنابعالى ناظر به امور باشید که کارها اولًا لنگ نشود و ثانیاً به ایشان تحمیل نشود.

قبض شما فرستاده شده است. چند رسید از آقاى مدنى است، بفرستید نزد ایشان که اینها پس از گرفتارى آقاى حاج على رسیده، در حساب وارد کنند. با ایشان مذاکره کنید اگر بخواهند به آن قیمت که این دفعه محسوب داشته‏اند حساب کنند من نمى‏توانم قبول کنم. از راه کویت صرفه دارد. از اوضاعْ این جانب را مطّلع کنید، خصوصاً وضع بیت.

پشت پاکتها را به اسم آقاى خویى ننویسید صحیح نیست؛ به اسم آقاى رضوانى یا کسى دیگر «2» [بنویسید]

پیام [به ملت ایران درباره ضرورت تداوم نهضت‏]

زمان: 15 شهریور 1357/ 3 شوال 1398

مکان: نجف‏

موضوع: ضرورت تداوم نهضت‏

مناسبت: عید سعید فطر

مخاطب: ملت ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

عید سعید بزرگ اسلامى را به ملت مسلمان و شجاع ایران تبریک مى‏گویم. تبریک با آن همه خونریزیهاى جبارانه براى به دست آوردن راه نجات و کوششهاى جوانمردانه در راه هدف اسلامى. ماهى که گذشت ماه فداکارى در راه حق بود؛ ماه تضاد آشکار حق و باطل بود و انَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً «1» فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود.

مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است، و فدایى دادن در راه آن سیره انبیاى عظام، خصوصاً نبى اکرم و وصى بزرگ او، امیر مؤمنان است. این جانب از فداکاریهاى ملت ایران تشکر کرده و قدرت و عظمت او را در پناه قرآن و احکام اسلام از خداوند متعال با تضرع خواهانم.

اکنون وظیفه همه مسلمین، خصوصاً جناح روحانى و سیاسى و بزرگان قوم، خطیر است. ملت ما بر سر دو راهى است: پیروزى و توفیق دست یافتن به بیرون کردن شاه، و یا تا آخر در زیر چکمه دژخیمان خُرد شدن؛ با عزت و سرافرازى در مقابل خالق و خلق، و یا خداى نخواسته ذلت و زبونى همیشگى. و هر گز ملت مسلمان ایران تن به ذلت نخواهد داد.

ملت عظیم الشأن ایران! نهضت خود را ادامه داده و هر گز سستى به خود راه ندهید، که نمى‏دهید. مطمئن باشید- به امید خدا- پیروزى و سرافرازى نزدیک است. پس از ماه رمضان گمان نشود که تکلیف الهى فرقى کرده است؛ تظاهرات کوبنده براى رسیدن به هدف اسلامى، عبادتى است که روزها و یا ماهها را در آن اثرى نیست؛ چرا که هدف نجات ملت است، اجراى عدالت اسلامى و برقرارى حکومت الهى بر پایه محکم عدل است. باید در هر فرصت و براى هر حادثه، اجتماعات خود را هر چه بیشتر در مساجد و محافل و فضاهاى باز عمومى بر پا نمایید و از قرآن کریم و عدالت اسلامى دفاع کنید. و هر نغمه‏اى که مخالف آن است- از هر حلقومى بیرون آید- شیطانى و به نفع ستمکاران حاکم و به ضرر اسلام و میهن است. و به حرفهاى فریبنده شاه و دولت و طرفداران اندک آنان گوش ندهید؛ که جز براى به دست آوردن فرصت شیطانى چیزى نیست.

اینان که براى فریب ملت از آزادى دم مى‏زنند، زندانهایشان از روحانى و دانشگاهى و بازارى و سیاسى و کارگر و دهقان لبریز است، و بزرگان روحانى و سیاسى به جرم حقگویى و آزادیخواهى در تبعیدگاهها به سر مى‏برند. این چه آزادى است که سانسور مطبوعات هنوز به حال خود باقى است و از نشر مسائل اساسى و حیاتى ملت شدیداً جلوگیرى به عمل مى‏آید، و حکومت شبه نظامى در سراسر ایران برپاست؟! مردم ایران هر گز زیر بار شهربانى شاه نمى‏روند و به اعتراضات قانونى خود ادامه خواهند داد. ملت ایران دیگر از این شعبده بازیها گول نخواهند خورد.

سینماى آبادان- بر حسب قراین و به تصدیق مردم داغدیده آبادان- به دست شاه جنایتکار و دولت به آتش کشیده شد و نزدیک به چهار صد نفر را سوزاند تا «وحشت بزرگِ» موعودْ وسیله تبلیغى بر ضد نهضت مقدس ما شود؛ و دیدید که نشد. و در آینده‏اى دور یا نزدیک فرد یا افرادى را آورده تا اقرار کنند که در این رابطه دست داشته‏اند! این افراد یا مأمورند و یا از بهترین و متدین ترین افرادى هستند که براى کشتن آنان هیچ وسیله‏اى را بهتر از این نمى‏دانند.

شاه و دولت او که قیام مسلحانه بر ضد ملت حق طلب و بر ضد قانون اساسى و بالاتر بر ضد احکام آزادیبخش اسلام نموده‏اند قهراً خائنند و اطاعت از آنان اطاعت از طاغوت است؛ به آنان مجال ندهید و با اعتصاب و اعتراض دنیا را از اعمال وحشیانه آنان آگاه کنید.

برادران مبارز لازم است با خبرنگاران هر چه بیشتر مصاحبه کنند، و با صراحت نقش شاه و دولت او را در ادامه اختناق و نقض قانون اساسى گوشزد کنند، و به دنیا بفهمانند که شاه سابق سلطنت خود را به زور در قانون اساسى گنجانده است، و این مواد مورد قبول هیچ ایرانى نیست؛ و از تبلیغات باطلى که در خارج بر ضد نهضت انسانى ملت مسلمان مى‏کنند، پرده بردارند و نگذارند نهضت را نزد اشخاص بیخبر از آن، معکوس کنند. مبارزان خارج از کشور دست به تبلیغات وسیع خود زنند و در رابطه با اوضاع ایران هر چه بیشتر فعالیت خود را گسترش دهند.

من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم که در راهپیمایى عظیم تهران و سایر شهرستانها به روى مردم وطنخواه خویش، که از ستمکارى پنجاه ساله دودمان پهلوى به جان آمده‏اند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگى که کار همیشگى فرمانروایان است آلوده نکردند. من، در این موقع حساس که کشور و وطنمان در لب پرتگاه و بر سر دو راهى سقوط یا استقلال واقع شده است، دست خود را به سوى نیروهاى زمینى، هوایى و دریایى وفادار به اسلام و وطن دراز مى‏کنم و براى حفظ استقلال و بیرون آمدن از یوغ اسارت و ذلت، از آنان استمداد مى‏کنم.

اى سربازان غیور که براى وطن و کشور خود فداکارى مى‏کنید! بپاخیزید! ذلت و اسارت بس است! پیوند خود را با ملت عزیز استوارتر کنید و فرزندان و برادران برومند خود را براى هواى نفس یک خاندان چپاولگر به خاک و خون نکشید.

بر گویندگان و نویسندگان است که در روشن شدن افکار برادران نظامى خود هر چه بیشتر کوشا باشند. و ملت ایران باید به آنان احترام گذارد؛ آنان برادران ما هستند.

آیا صلاح دولت نیست که بر کنار شود و خود را بیش از این در مجامع عمومى رسوا نکند؟ آیا وقت آن نرسیده است که شاه کنار رود و ملت را به حال خود گذارد تا ملت سرنوشت خویش را به دست گیرد و خائن را از خادم تشخیص دهد و به سزاى اعمالش برساند؟ آیا صلاح است که صدها هزار نفر از فرزندان این ملت مظلوم در خاک و خون بغلتند تا شاه چند روزى به ستمکارى خود ادامه دهد؟ آیا با بودن خائنین به اسلام و ملت، که در رأس آن شاه است، قدمى مى‏شود براى نجات ایران برداشت. امید است در آینده نزدیکى دست خائنین به اسلام کوتاه گردد، تا در آن وقت اصحاب حلّ و عقدْ تکلیف نهایى را تعیین نمایند.

و مطلبى را که شدیداً باید بدان توجه داشت اینکه: ما پس از رفتن پایگاه ظلم، به برکت احکام مترقى اسلام، برنامه اساسى خود را اعلام مى‏نماییم، و در آن وقت خواهند دید که آنچه خائنین به اسلام نسبت داده‏اند- چه در موضوع حقوق اجتماعى زنان و چه حقوق اقلیتهاى مذهبى و چه سایر مسائل- جز تهمتى ناجوانمردانه چیزى نبوده است، و بلندگوهاى شاه در خارج و داخل براى انحراف افکار و توقف یا شکست نهضت دست به این تبلیغات مسموم زده‏اند. امید است در آینده نزدیکى، پس از برچیده شدن بساط ظلم و ظالم، مسائل ما در جمیع ابعادش روشن شود.

از خداوند متعال، شکوفا شدن هر چه بیشتر نهضت و بالا گرفتن هر چه بیشتر تظاهرات رهایى‏بخش ملت، تا سرنگونى پایگاههاى ظلم و ستم را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

تلگراف [: نامه به آقاى یاسر عرفات درباره مفقود شدن امام موسى صدر]

زمان: شهریور 1357/ شوال 1398 «1»

مکان: نجف‏

موضوع: مفقود شدن امام موسى صدر

مخاطب: یاسر عرفات- بیروت‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب آقاى یاسر عرفات، رئیس کمیته اجراییه سازمان آزادیبخش فلسطین‏

از سلامت جناب حجت الاسلام آقاى سید موسى صدر، رئیس مجلس شیعیان لبنان، هیچ گونه اطلاعى ندارم و موجب نگرانى این جانب است. از جنابعالى تقاضا دارم که هر چه زودتر از مکان ایشان اطلاع پیدا کرده و این جانب را از سلامت ایشان آگاه گردانید. توفیق جنابعالى را در اهداف اسلامى خواستارم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

پیام [به ملت ایران درباره کشتار وحشیانه 17 شهریور]

زمان: 18 شهریور 1357/ 6 شوال 1398

مکان: نجف‏

مناسبت: کشتار وحشیانه 17 شهریور (جمعه خونین)

مخاطب: ملت ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

ملت شریف و شجاع ایران‏

بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامى در تهران و سایر شهرستانهاى بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهى در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامى در محیطى آرام- به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایى با کمال آرامش در آن انجام مى‏گرفت- نه تنها قانونى نیست بلکه جرم است و دستور دهنده آن مجرم. شاه براى به رگبار بستن مردم بى‏دفاع و مظلوم هیچ بهانه‏اى را بهتر از حکومت نظامى ندید. روزهاى اخیر، تهران و سایر شهرستانهاى مهم ایران براى اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمى که 35 سال بر مقدرات آنان سلطه دارد و جنایات و خیانتهاى او در کشور و مخالفتهاى او با قانون اساسى واضح است، شاهد راهپیماییهاى آرام بود. اظهار مخالفت با مجرمى که تمام هستى ملت را به باد داده است، از طرف کسانى بود که در حد عالى شعور سیاسى و دینى بودند؛ به طورى که حاضر شدند ارتش را گلباران کنند ولى «دولت آشتى ملى»، آنان را به عنوان شعار بر خلاف قانون اساسى، محکوم نمود؛ و حال آنکه شعار آنان بر ضد قانون اساسى شکن- یعنى شاه- بود. شعار بر ضد رژیم تحمیلى غیر قانونى بود، اظهار مظلومیت بود ولى واقعیت این است که شاه مى‏خواهد انتقام خود را از ملت بى‏دفاع بگیرد، و با صحنه‏سازیهاى مبتذل، ملت بى‏دفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خودش در سینه خفه گرداند ولى دیگر دیر شده است و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیده‏اند. من هنوز اطلاع دقیقى از کشتگان و مجروحان در سراسر ایران ندارم؛ ولى خبرگزاریها تعداد کشتگان را به صدها نفر گزارش داده‏اند و خبرهایى از ایران، این‏ تعداد را بیش از هزار نفر مى‏گویند. اکنون بر ملت شجاع ایران است که به هر ترتیبى که ممکن است به مجروحین بیشمار خود، خون، دوا و غذا برساند و از هر گونه کمک مالى دریغ ننماید.

چهره ایران امروز گلگون است و دلاورى و نشاط در تمام اماکن به چشم مى‏خورد. آرى این چنین است راه امیر مؤمنان على و سرور شهیدان امام حسین. اى کاش «خمینى» در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع براى خداى تعالى کشته مى‏شد.

ملت ایران! مطمئن باشید که دیر و یا زود پیروزى از آن شماست. شاه با حکومت آشتى ملى مى‏خواهد روحانیت شریف ایران و سیاسیون محترم را در کشتار خود سهیم گرداند ولى فریب او خیلى زود برملا گردید. انَّ کَیْدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفاً. «1»

جهان باید بداند که این است فضاى باز سیاسى ایران! و این است رژیم دموکراسى شاه! و این است عمل به دین مبین اسلام در منطق شاه و دولت او! اکنون به بهانه‏هاى پوچ دست به حبس و تبعید تازه زده‏اند و مى‏زنند. باید علما و روشنفکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسى خیال آزادى به خود راه ندهد. شما اى ملت محترم ایران، که تصمیم گرفته‏اید خود را از شرّ رژیم شاه خلاص گردانید و در رفراندمى که در سه و چهارم شوال «2» در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایى براى خود در ایران ندارد- چنانچه در روزنامه‏هاى خارجى هم منعکس گردید. مطمئن باشید که هیچ قدرتى نمى‏تواند با شما که بیدارید و بپاخاسته‏اید روبه شود.

ارتش وطنخواه ایران! شما دیدید که ملت با شما دوست و شما را گلباران مى‏کند. و مى‏دانید که این چپاولگران براى ادامه ستمگرى، شما را آلت قتل برادران خود قرار داده‏اند، به دیگر برادران ارتشى خود که شاه را رها کرده‏اند و در پشتیبانى مردم، به دشمن حمله نموده‏اند بپیوندید، و بپاخیزید و نگذارید ملت شما نابود و برادران و خواهران شما به خاک و خون کشیده شوند. نام خود را در تاریخ که به سود ملت ایران به‏                        صحیفه امام، ج‏3، ص: 461

راه خود ادامه مى‏دهد، هر چه زودتر ثبت کنید و ریشه خیانت و ظلم را بکنید.

شما اى علماى بزرگ اسلام و سیاسیون بزرگ، که از فشار شاه هراسى به دل راه نمى‏دهید! نشانه اعتماد و قوّت روحیه ملت هستید، و در این موقع حساس نه تنها باید استقامت کنید بلکه روحیه عالى مقاومت جامعه را هر چه بیشتر باید تقویت کنید، و هر چه بیشتر صفوف خود را براى مقابله با دشمن مردم ایران متشکلتر کنید. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

پیام [به ملت ایران و تسلیت فاجعه 17 شهریور]

زمان: 21 شهریور 1357/ 9 شوال 1398

مکان: نجف‏

موضوع: تسلیت فاجعه 17 شهریور، لزوم ادامه مبارزه‏

مخاطب: ملت ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

و بَشّرِ الصابِرینَ* الّذینَ اذا اصابَتْهُمْ مُصیَبةٌ قالوا انّا للَّه و انّا الَیْهِ راجِعُونَ* اولئِکَ علَیهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ اوُلئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ «1»

وقتى شما را اى فرزندان عزیز اسلام، خداوند متعال تسلیت مى‏دهد، آیا باز هم محتاج به تسلیتید؟ خداوند- عز و جل- مى‏فرماید: «بشارت بده صبرکنندگان را؛ کسانى که هر مصیبتى مى‏بینند به حساب خدا تحمل مى‏کنند و مى‏گویند ما همه براى خدا خلق شده‏ایم، براى خدا زندگى مى‏کنیم، و وقتى بمیریم از بین نمى‏رویم بلکه به سوى خداى مهربان برمى‏گردیم. صلوات و رحمت خدا بر ایشان؛ اینها هستند که به آرزوى انسانى رسیده‏اند».

مع ذلک من به نیابت حضرت ولى عصر امام زمان به همه مسلمانان جهان مصیبت 0 چهارم شوال سال 98 ه. ق (17 شهریور) را خاصه به خانواده‏هاى داغدار تسلیت مى‏گویم، و در عین حال تبریک. و خدا شاهد است مصطفاى من تنها آن نبود که سالش نزدیک است، بلکه همه به خاک و خون کشیده‏هاى حادثه شوال، مصطفاهاى من بوده‏اند. من این استقامت را و این فیض شهادت را که خداوند متعال نصیب فرزندانم فرمود به پدران و مادران و همه بستگانشان تبریک مى‏گویم. و چنین کشته شدنى که افتخار دارد، بزرگترین آرزوى من است و شاید نزدیک باشد.

اما فرج و پیروزى حق بر باطل، از آن نزدیکتر است. و از این پس جا دارد که همه‏ کارهاى خود را تعطیل کنیم- نه براى همیشه- که به همین زودى ظالم جبار سرنگون مى‏شود. در بازکردن مغازه‏ها و کارخانه‏ها عجله نکنید. در تقویت روحیه و ایمان کسانى که ضعیفند بکوشید که روزى دست خداست. چند روز تعطیل کسب و کار براى رضاى خدا کسى را از گرسنگى نمى‏کشد. عزت و ثروت دست خداست. از مرگ نترسید که حیات و ممات به دست خداست. تعطیل را ادامه دهید که فرج نزدیک است.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

پیام [به ملت ایران و اعلام عزاى عمومى و ادامه اعتصاب‏]

زمان: 23 شهریور 1357/ 11 شوال 1398

مکان: نجف‏

موضوع: اعلام عزاى عمومى، و تاکید بر ادامه اعتصابها

مناسبت: هفتمین روز کشتار وحشیانه 17 شهریور

مخاطب: ملت مسلمان ایران‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

هموطنان محترم و مظلوم!

اکنون که یک هفته از کشتار فجیع گروه اول مقتولین مظلوم ما مى‏گذرد، اکنون که یک هفته تمام است ملت معظم ایران در زیر چکمه دژخیمان و رگبار مسلسل و توپ و تانک دست و پا مى‏زند، اکنون که شاه دست از آستین فضاى باز سیاسى درآورده و به دروکردن نهال جوانان رشید و شجاع ما پرداخته است، اکنون که با نفسهاى آخر، حکومت فاشیستى نفسهاى ملت را در سینه خفه کرده، اکنون که گورستانها از قبور شریف فرزندان اسلام و قرآن پر گردیده، اکنون که دژخیمان شاه به عربده و پایکوبى در مرگ عزیزان ما به شادى نشسته‏اند، اکنون شاه مى‏خواهد ایران را به ویرانه و قبرستان تبدیل کند. اکنون که عمال از خدا بیخبر شاه در مجلس گرد هم جمع شده و با صحنه‏سازیهاى مبتذل و اغفال‏کننده مى‏خواهند مجرم اصلى را تبرئه و گناه بزرگ و خیانت عظیم را به دیگران که آلتِ فعلى بیش نیستند، نسبت داده و خود را. مقرب الخاقان «1» قرار دهند، اکنون که تمام خیانتکاران خارج و داخل پشتیبانى از جنایات شاه مى‏کنند، اکنون که از چهره‏هاى کریه آزادیخواهى و طرفدارى از حقوق بشر پرده برداشته شده، ملت مظلوم و بزرگ ایران باید اعتصاب نموده در عزا بنشینند و رسماً روز پنجشنبه یازدهم شوال را روز عزا قرار دهند.

ما به دنبال فداکاریها و عزاى سراسرى، منتظر شادیها هستیم. شما شاهد استقلال و آزادى- به خواست خدا- خواهید بود. شما با پایمردى خود دشمن را چنان از میدان بیرون کردید که مجبور به اعلام حکومت نظامى در اکثر شهرستانها و در تهران، مرکز و پایگاه شیرمردان و شیرزنان شد، و خود را در جوامع بشرى رسوا و خدعه را با دست خود نقش بر آب کرد. عزیزان من مطمئن باشید که پیروز هستید و در پیشگاه خداى متعال روسفید.

قیام شما در مقابل دیکتاتور اصلى که تمام شعائر ملى و مذهبى را زیر پا گذاشته، چون قیام امیر المؤمنین در مقابل معاویه مى‏باشد که عملى بیش از اعمال آن دیکتاتور مرتکب نشده بود. على در مقابلِ ستمکارى بود که با امامت جمعه و جماعت و تشبث به اسلام، خون مردمان را مى‏مکید؛ قیام در مقابل ظلم و ظالم بود و چندین هزار فدایى داد که عمار یاسر یکى از آنها بود. شما هم در مقابل دیکتاتور عصر که با اسم اسلام و تشبث به قرآن خون ملت را مى‏مکد، در صورتى که تعداد کشتگان ما به تعداد کشتگان «صفین» بازنرسیده؛ «1» غم به خود راه ندهید و گوش به حرف اشخاصى که از اسلام اطلاعى ندارند ندهید و به راه خود که راه حق و راه اولیاى حق است، ادامه دهید. گول خیمه شب بازیهاى دولت و وکلاى شاه را نخورید که با حرفهاى فریبنده مى‏خواهند شاه را که در شرف مرگ است نجات دهند. دنیا شاه را محکوم کرد و به پشتیبانى شما برخاست؛ اگر چه مشتى جنایتکار که مى‏خواهند مخازن ملت را ببرند و حق ملت را زیر پا بگذارند به او امید مى‏دهند، ولى هیچ قدرتى در مقابل قدرت لا یزال ملت نمى‏تواند پابرجا باشد؛ خداوند تعالى وعده نصرت داده و با شماست. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

مصاحبه [با خبرنگاران رادیو و تلویزیون فرانسه درباره مسائل مختلف‏]

زمان: 23 شهریور 1357/ 11 شوال 1398

مکان: نجف‏

موضوع: مسائل مختلف جهان و ایران‏

مصاحبه‏کننده: خبرنگاران رادیو- تلویزیون فرانسه (چاپ شده در روزنامه فیگارو)

 [مقدمه: در شروع حرکتهاى عظیم تاریخى، گاهى حوادث و حرکتهاى کوچکْ اثرات و معانى بزرگ پیدا مى‏کنند و منشأ سرعت و شتاب بسیار مى‏شوند. ماجراى چگونگى شروع و رفع موانع انتشار مصاحبه‏هاى امام از آن قبیل است. در این میان، دومین مصاحبه امام در نجف و انتشار آن در پاریس داستانى دارد که مجمل آن از زبان آقاى سید احمد خمینى چنین است:

 «پس از مصاحبه امام با لوموند، طى تماسهاى مکرر از طرف روزنامه‏ها و مجلات و رادیو تلویزیونهاى کشورهاى مختلف، تقاضاى مصاحبه شد. تقاضاى زیاد براى مصاحبه از تشنگى افکار جهان سیاست از اوضاع ایران و همچنین ابعاد فکرى امام حکایت مى‏کرد. آن مصاحبه به قدرى قاطع و روشن بود که در آن شرایط که ایران را جزیره آرامش مى‏دانستند تردیدهاى بسیارى را به وجود آورد. همه مى‏خواستند بدانند که امام در گوشه اتاقى 3* 2 چگونه دم از انفجارى عظیم مى‏زنند و چگونه انقلاب بزرگ اسلامى را نوید مى‏دهند. از طرف دیگر، بیشتر از سایر دولتهاى منطقه، دو دولت ایران و عراق سخت به وحشت افتادند، چرا که امام در عراق بودند و ایران را هدایت مى‏کردند. عراقى‏ها رسماً پیغام دادند که امام حق مصاحبه ندارند و اگر کسى خواست با ایشان مصاحبه کند باید ما را در جریان امر قرار دهد. همزمان با این فشارها تقاضاى رادیو- تلویزیون فرانسه را براى مصاحبه پذیرفتیم. پیش از ورود هیأت خبرنگاران فرانسوى به عراق، دستگاههاى امنیتى عراق از جریان امر مطلع گشتند و با تمام وجود مجهز شدند تا از این مصاحبه جلوگیرى نمایند. من به دوستان بسیار خوبم جریان را گفتم و قرار گذاشتیم به گونه‏اى عمل کنیم که آنها از آنچه بناست انجام گیرد مطلع نشوند.

مأموران امنیتى عراق خیابانى را که به منزل امام ختم مى‏شد و همچنین کوچه‏اى را که منزل امام در آن بود به شدت کنترل مى‏کردند. توسط یکى از فرنگیان به خبرنگاران اطلاع دادیم که در موقع ورود از مسیرى حرکت کنند که تحت کنترل نیست؛ و قرار گذاشته شد که در کوچه‏اى از دورافتاده ترین‏ کوچه‏هاى نجف با خبرنگاران ملاقات و از آنها خواسته شود که از درِ دیگر منزل امام که تقریباً آزاد بود وارد شوند. آنها دستگاههاى فیلمبردارى خود را در خیابان گذاشته بودند که به علت سنگینى بار ناچار مى‏بایست از خیابان اصلى آورده مى‏شد. پس از انتقال دستگاههاى فیلمبردارى به منزل و اطلاع مأمورین از این مسأله، دیرى نپایید که درِ خانه به صدا درآمد و چند تن از مأموران وارد منزل شدند و مى‏خواستند مانع ایجاد مصاحبه شوند. پس از ورود آنها، در منزل را به رویشان قفل کردم. آنها تازه متوجه شدند که در منزل ما زندانى شده‏اند و هیچ کارى از آنها ساخته نیست. هر چه کردند نگذاشتم بروند. مصاحبه که تمام شد، خبرنگاران رفتند. چندى بعد در را باز کردم و آنها نیز با عجله منزل و یا زندانشان را ترک کردند. خبر آمد که خبرنگاران را در بغداد دستگیر کرده‏اند ولى آنها نوارها را به صورتى رد کرده بودند.

به دنبال این کار، مسئله برخورد عراق با امام و دست‏اندرکاران این گونه کارها بسیار تند و خشن شد و دیرى نپایید که امام راهى کویت شدند و سپس به فرانسه عزیمت کردند. دولت فرانسه مصاحبه امام را ممنوع الانتشار اعلام کرد و به هیچ کس اجازه مصاحبه نداد. هنوز مصاحبه‏اى که رادیو- تلویزیون فرانسه با امام انجام داده بود منتشر نشده بود، روزى دیدم آن مصاحبه در روزنامه فیگارو به چاپ رسیده است. و بعدها شنیدم فیگارو این مصاحبه را معادل پانصد هزار تومان از رادیو- تلویزیون خریدارى کرده است.

شروع مصاحبه‏هاى امام هم داستانى شنیدنى دارد که یک بار دیگر آن را نقل کرده‏ام. شروع مصاحبه‏ها به صورت مذاکرات انجام گرفت؛ بدین صورت که سؤال و جوابى نبود بلکه سردبیر لوموند و یا فیگارو و یا دیگران خدمت امام مى‏رسیدند و صحبتهایشان را با امام منتشر مى‏کردند و خودشان مى‏گفتند این آن چیزى نیست که دولت ممنوع اعلام کرده است. تا افکار عمومى مردم فرانسه به صورتى درآمد که دولت فرانسه ناچار از آزادى مصاحبه‏ها شد]

سؤال: [دریافت شما از حکومت اسلامى چیست؟ آیا منظور این است که رهبران مذهبى، حکومت را خود اداره کنند؟ مراحل این حکومت کدام است؟]

جواب: خیر. منظور این نیست که رهبران مذهبى خود حکومت را اداره کنند. لکن مردم را براى تأمین خواسته‏هاى اسلام رهبرى مى‏کنند؛ و چون اکثریت قاطع مردم مسلمان‏ هستند، حکومت اسلامى از پشتیبانى آنان برخوردار شده و متکى به مردم مى‏گردد. در مرحله اول، هدف مستقل نمودن کشور و قطع ایادى و سلطه خارجى و داخلى متکى به خارج است، و نیز قطع هر نحو سلطه چه سیاسى و نظامى و چه فرهنگى و اقتصادى است و بیرون راندن استعمار و استثمارگران- هر که باشند- و اختصاص دادن مخازن و منابع کشور به مردم رنج کشیده و در فقر و بیمارى غوطه خورده که قرنها خصوصاً قرن حاضر به واسطه کجرویهاى رژیمها با همه بدبختیها مواجه بوده‏اند و تمام مخازن و ثروت کشور را رژیمهاى فاسد از بین برده و به جیب خارجیها یا داخلیهایى که در خدمت آنان بوده‏اند ریخته‏اند. مرحله دوم، تصفیه کامل وزارتخانه‏ها و ادارات دولتى و مؤسسات دولتى و ملى از اشخاص خائن و استفاده جو و انگلهاست و سپردن کار به کاردانان وطنخواه امین؛ و نیز حذف زواید شعبه‏ها و کرسیهایى که کار مفید براى کشور ندارند و فقط براى استفاده رسانیدن به اشخاص بى‏صلاحیت ایجاد شده و حذف هزینه‏هاى فوق العاده و حاتم‏بخشیها که موجب تزلزل بودجه دولت شده است. و پس از آن، مراحل دیگرى است که بتدریج اصلاح مى‏شود. و قبل از هر چیز براى رسیدن به این مراحل و تشکیل حکومت اسلامى باید این سد بزرگ را که سلسله پهلوى است از سر راه ملت برداریم و با وجود شاه و بستگانش به هیچ اصلاحى دسترسى ممکن نخواهد بود.

 [آیا تصمیم دارید مبارزه را تا به کجا ادامه دهید؟]

- تا آنجا که به هدفهاى اسلامى و انسانى برسیم. ملت احساس نابودى کرده است و اسلام و کشور اسلامى را در لب پرتگاه فنا مى‏بیند و از اعمال رژیم شاه که اسلام و کشور را به سرعت رو به نیستى مى‏کشد به جان آمده است و روحانیون و سیاسیون و روشنفکران، همیشه مردم را به مبارزه با فساد دعوت مى‏کنند و ملت به پشتیبانى از آن، از نهضت اسلامى خود دست نمى‏کشد تا دست اجانب را کوتاه و طمع مفتخواران را قطع کنند.

 [چگونه است که به دنبال فراخوان شما، مردم ایران چنان انبوه به کوچه‏ها مى‏ریزند؟]

- چون ملت، ما را خدمتگزار به اسلام و کشور مى‏داند و ما مسائلى را طرح مى‏کنیم که سالهاست در نهاد ملت است و بدین جهت است که ما بیان‏کننده خواسته‏هاى ملت‏

هستیم و از طرفى هر چه از دستگاه شاه و دولت دیده‏اند بر خلاف مصالح اسلام و کشور بوده است و تظاهرات بى‏سابقه چند ماه اخیر به دنبال دعوت ما، تظاهراتى ملى و اسلامى است و ناچار همه اقشار ملت در آن شرکت مى‏کنند و در حقیقت رفراندمى است بر ضد رژیم که قهراً آن را غیر قانونى اعلام مى‏کند.

 [نظر شما درباره شایعه رفتن شاه و جانشینى فرزندش چیست؟]

- چون رفتن شاه و برچیده شدن سلسله پهلوى خواست همه اقشار ملت است، ناچار شایعه رفتن شاه اوج مى‏گیرد. اگر دستهاى ستمگر خارجى براى حفظ او در کار نباشد، این شایعه به سرعت جامه عمل مى‏پوشد و نظر ما با نظر ملت یکى است و هر مسلمى باید نظرش همین باشد، یعنى برچیده شدن سلسله پهلوى و نابودى شاه و اولاد شاه، و اگر کسى خلاف این بگوید خائن به اسلام و مسلمین و خائن به کشور است.

 [نظر شما درباره قول آقاى امینى «1» چیست، آنجا که به مخبر «لوموند» مى‏گوید اگر نخست وزیر شود، تقاضاى مهلت مى‏کند تا این کشور را از بن بست خارج سازد؟]

- کسى صلاحیت دارد ایران را از بن بست خارج کند که در بین مردم پایگاهى داشته باشد، و کسانى که چنین نیستند نمى‏توانند موفق باشند.

 [شما با چه شرایطى این تقاضا را اجابت خواهید کرد؟]

- با برقرارى حکومت شاه و رژیم پهلوى با هیچ شرطى. زیرا مهلت با برقرارى شاه و باز بودن دست چپاولگران رژیم، جز اغفال ملت نیست، و هر طرحى با بودن شاه و رژیم، قابل قبول ما و ملت نیست، و ما با بودن این دودمان، آزادى و استقلال را با مهلت و بى‏مهلت به دست نخواهیم آورد و پیروزى آن موقع میسر است که دست خارجى و آنانى که به خارجى کمک مى‏کنند- که در رأس آنان شاه است- قطع شود.

 [کارتر که خود را در دنیا قهرمان دفاع از حقوق بشر معرفى مى‏کند به چه دلیل بعد از کشتار تهران از شاه حمایت کرد و شما نقش امریکا را در ایران چگونه ارزیابى مى‏کنید؟]

- ادعاى بشر دوستى و طرفدارى از حقوق بشر از طرف کسانى مطرح است که متجاوز به حقوق بشر هستند، و قهرمان در این امر کسى است که تجاوزش از همه بیشتر است و آن در عصر حاضر، شخص کارتر است. همه شاهد قتل عامهاى مکرر دسته جمعى در بسیارى از شهرستانهاى ایران که به دست شاه صورت گرفت، بودیم. و اخیراً تهران شاهد قتل عامى وسیع از طرف شاه «1» بود که به حسب مشهور تعداد کشته‏شدگان به بیش از چهار هزار نفر رسید. آقاى کارتر که براى یک زندانى در شوروى آن قدر هیاهو درآورد، پس از کشتارهاى پیاپى شاه پشتیبانى خود را از او دریغ نکرد و رئیس دولت چین «2» پس از دیدارش از ایران که شاه از ترس قیام مردم نتوانست او را از خیابانها عبور دهد، شاه را که عامل تمام کشتارهاى ایران است مورد حمایت خود قرار داد و رؤساى کرملین هم مانند اینها هستند. امریکا و سایر کشورهاى استعمارگر، هدفى جز عقب نگه داشتن تمام کشورهاى ضعیف در تمامى ابعاد فرهنگى، اقتصادى، سیاسى و نظامى ندارند و براى برخوردارى از مخازن و منابع ما و سایر کشورهاى عقب افتاده نقشى جز این نمى‏توانند داشته باشند و این است منشأ تمام فشارها در تمامى ابعاد به ما.

 [با توجه به وضعیت اقتصادى و اجتماعى فعلى ایران و با توجه به تمام شدن ذخایر نفت در آینده و وابستگى کشور از لحاظ مواد غذایى، به نظر شما راه حل بحران ایران چیست؟]

- اگر دست نفتخواران و مفتخواران خارجى و داخلى از مخازن نفتى کوتاه شود و به طور معقولى نفت به فروش رود، به این زودیها از مخازن نفت محروم نمى‏شویم. این اسراف بى‏حد شاه در فروش نفت و در ازاى آن، آهن‏پاره خریدن است که نفت را در خطر اتمام انداخته است. ما با برپایى حکومت ملى- اسلامى و جایگزین نمودن اشخاص ملى وطنخواه خداشناس به جاى خائنین مسرف، راههاى معقولى براى رفع بحران داریم: اول، کوتاه کردن دست غارتگران بیت المال که در رأس آنها شاه است که براى حفظ خود با کشیدن چکهاى یک میلیون دلارى و بیشتر، از بیت المال براى سفرا و اشخاص‏ مؤثر امریکا بر پیکر اقتصاد فلج‏شده ایران ضربه وارد مى‏آورد. دوم، کوتاه کردن دست سران قوم از وزرا و وکلا و رؤساى مهم ادارات از اجحاف و خیانت. سوم، حذف بسیارى از شعب ادارات که جز زحمت براى مردم و خرج براى بیت المال ندارند. چهارم، به کار انداختن صحیح نیروى کشاورزان براى ایجاد یک کشاورزى سالم که در چند سال انقلاب شاه- امریکا! به نابودى گرایید و ایران را در امر کشاورزى ساقط و به صورت بازارى براى اجانب درآورد و غیر از این برنامه‏ها، چیزهاى دیگرى که متخصصان امین پیشنهاد مى‏نمایند و شکى نیست که به این ترتیب بحران ریشه کن مى‏شود و من در ترسیم حکومت اسلامى در ابتدا بدان اشاره کردم.

 [مطبوعات غربى اغلب شیعه را واپسگرا و مخالف ترقى معرفى مى‏کنند، به عنوان مثال منزلت زن با پوشش چادر، حمله به سینما و بانک. نظر شما در تمام این موارد چیست؟]

- رژیم شاه با صرف هزینه‏هاى گزاف، بعضى از مطبوعات غرب را در خدمت خود درآورده است و براى انحراف اذهان غرب از مسائل اصلى که یکى از مهمترین آنها رفتن شاه و بستگان ستمگر او و کوتاه شدن دست اجانب است، دست به تبلیغات خالى از حقیقت زده است. این شاه است که آزادى را از ملت، چه مرد و چه زن، سلب نموده و اجازه نفس کشیدن به هیچ کس را نمى‏دهد. این شاه است که براى به فساد کشیدن قشر جوان ما سینماها را با برنامه استعمارى رایج کرده، و دختران و پسران ما را بى‏عفت و غافل از وضع اسفبار کشور مى‏خواهد بار بیاورد. سینماى شاه مرکز فحشا و تربیت‏کننده آدمکهایى است از خود بیخبر و از وضع بى‏سامان کشور بیخبرتر و چنین مراکز را ملت مسلمان، مخالف با مصالح کشور مى‏داند و بدون آنکه از طرف روحانیون امرى بشود، آنها را خراب کردنى مى‏دانند. البته حادثه سینماى آبادان «1» به دست عمال شاه صورت گرفت تا وحشت بزرگ را که شاه ادعا کرده بود مخالفان او وعده مى‏دهند، به اثبات برساند و با کمال وحشیگرى نزدیک به چهار صد نفر را زغال کرد. و از سینماها بدتر، وضع بانکهاست که در ورشکستگى و عقب‏ماندگى کشور نقش مؤثرترى دارد و ملت، این مراکز را ویران‏کننده و موجب تزلزل اقتصاد کشور و لایق آتش زدن مى‏دانند. این شاه است که به حسب نقل در مصاحبه با مخبر ایتالیایى گفته است: «درک من از زن آن است که او باید زیبا و فریبا باشد» «1». این شاه است که زنها را به فساد مى‏کشاند و آنها را عروسک مى‏خواهد بار بیاورد. مذهب با این فاجعه‏ها و دردها مخالف است، نه با آزادى زن. شرکت زنها در رفراندم اخیر «2» بیهوده بودن ادعاهاى پوچ شاه را براى تمام اقشار ثابت کرد. زنان همدوش مردان بپاخاستند و آزادى و استقلال خود را تقاضا کردند و شاه را محکوم نمودند و در «جمعه سیاه» آنچه مشهور است ششصد نفر از زنان آزاده ما به دست عمال شاه کشته شدند. این است درک شاه از آزادى زنان و تمدن بزرگ!.

 [چه رابطه‏اى مى‏خواهید میان ایران و کشورهاى غربى بخصوص فرانسه برقرار شود، با توجه به نقشى که این کشورها در رابطه با رژیم ایران ایفا کرده‏اند؟]

- مى‏خواهیم، این دولتها، دولت ما را براى ترقى واقعى به رسمیت بشناسند و بدانند که اعمال زور براى جلوگیرى از پیشرفت مردم آفریقا و آسیا و امریکاى لاتین دیر یا زود اثرات خود را در خراب کردن وضعیت خود آنان به جاى خواهد گذاشت. و به نظر من، غرب نمى‏تواند به قیمت نابودى بقیه بشریت کامیاب گردد. ما از تمام ملتهاى آزاد و بزرگ مى‏خواهیم که به ما کمک کنند تا دست غرب و شرق و دست کسانى که مفتخوارند و مى‏خواهند منابع ما را به زور ببرند از سرِ ما قطع شود.

 [نظر شما درباره اصطلاحى که شاه باب کرده است «مارکسیست اسلامى» چیست؟]

- مقصود از این اصطلاح در خارج ایران، مشروعیت دادن به سلطه جابرانه شاه نزد امریکاست و در داخل کشور، وارونه جلوه دادن حقایق به مردم و موجه گردانیدن کشتار مردم توسط سربازان ساده و معتقد که با وجدان راحت به سوى مردم آتش بگشایند، و گر نه اسلام کامل است و نیازى به قرض گرفتن عناصر هیچ ایسمى ندارد و مبارزات مردم کشور ما صد در صد اسلامى است.

 [در برابر حرف شاه که پیش از وقایع اخیر اظهار کرده است، یعنى انتخابات آزاد عملى گردد، چه موضعى اتخاذ خواهید فرمود و چه کاندیداهایى از پشتیبانى شما برخوردار خواهند شد؟]

- اگر شاه انتخابات آزاد را مى‏پذیرفت، خواست یکپارچه مردم تهران و اجتماعات بزرگ تمام شهرهاى کشور را که عزل او و برپایى حکومت اسلامى و استقلال و آزادى بود مى‏پذیرفت و از سلطنت استعفا مى‏داد، یعنى سلطنت خود و دودمانش را غیر قانونى اعلام مى‏کرد. اما انتخابات آزاد خود را در «جمعه سیاه» به اجرا گذاشت! آیا راستى چنین حکومتى انتخابات آزاد مى‏تواند داشته باشد؟ اگر غرب راست مى‏گوید و به راستى جانبدار ترقى است، عالیترین نشانه رشد انسان اظهار آزادانه رأى خود است. مردم مسلمان کشور، جلوى چشم خبرنگاران جهان، رأى عدم اعتماد به شاه دادند. پس غرب اگر مدعى طرفدارى از حقوق بشر است، از مردم ایران طرفدارى کند و آن اینکه از دولت شاه سلب رسمیت کند و حکومت کسى را که براى بقاى خود هر چند گاه دست به کشتار مى‏زند نپذیرد.

 [دعوت افکار عمومى به حمایت از مبارزه مردم ایران است. چه انتظارى از مردم کشورهاى غرب دارید؟ غیر از دولتها مردم هم هستند]

- انتظارم از افکار عمومى غرب این است که از مبارزه بر حق ملت ایران دفاع کنند و از دستگاههاى تبلیغاتى و مطبوعاتى خود بخواهند که به مخالفین رژیم، حق توضیح دهند، و از دولتهاى خود بپرسند: شمایى که از سیاست ترقى پیروى مى‏کنید، چرا مطالب مخالفین رژیم ایران را خیلى کوتاه و مبهم نقل کرده و در عوض مطالب رژیم ایران را با آب و تاب نقل مى‏کنید؟ آیا این گونه مسائل با آزادى منافات ندارد؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد