[خطبة الکتاب]
بِسْمِ اللَّه الرَّحْمن الرَّحیم
الْحَمْدُ للَّه رَبِّ الْعالَمینَ و الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ و
لَعْنَةُ اللَّه عَلى أعْدائِهِمْ اجْمَعینَ الى یَوْمِ الدّین.
خداوندا، ما را به صراط مستقیم انسانیّت هدایت فرما و از جهل خودپسندى و ضلالت خودبینى مبرّا کن و به محفل انس اربابِ عروج روحانى و مقامِ قدسِ اصحاب قلوب عرفانى بار ده و حجابهاى انانیّت ظلمانى و انّیّت نورانى را از چشم بصیرت ما برافکن، تا به معراج حقیقى نمازِ اهل نیاز واصل گردیم و به جهات اربعِ مُلک و ملکوت چار تکبیر زنیم؛ و فتح باب اسرار غیبیّه بر ما فرما و کشف استار احدیّت بر ضمایر ما نما، تا به مناجات اهل ولایت نایل شویم و به حلاوت ذکر ارباب هدایت فائز آییم و تعلقات قلبیه ما را از غیرْ صرف و به خود مصروف دار و چشم ما را از اغیار که شیاطینِ راه سلوکند بپوش و به جمال جمیل خود روشنىبخش. انّکَ وَلِىُّ الْهِدایَةِ وَ التَّوْفیق.
و بعد، این سرگشته وادى حیرت و جهالت و بسته به تعلّقات إنّیّت و أنانیّت و سرگرم باده خودى و خودپرستى و بىخبر از مقامات معنویّه و ملک هستى، ارادت خالص کردم که برخى از مقامات روحیّه اولیاى عظام را در این سلوک روحانى و معراج ایمانىِ عرفانى به رشته تحریر درآورم. و من خود گرچه از همه مدارج و معارج به لفظ و ترکیبات آن قناعت کردم و به حلیه هیچیک از مقامات خُلقیّه و روحیّه اهل قلوب زینت نیافتم، ولى به مقتضاى آنکه احِبُّ الصّالِحینَ وَ لَسْتُ مِنْهُم «1» از ذکر محبوب این اوراق را مزیّن مىکنم، شاید این تذکّر بىمغز و صورت بىمعنى مشفوع با اظهار عجز و نیاز شده گوشه چشمى از ارباب نظر و اولیاى کُمّل علیهم السلام بر این گرفتار آمال و امانىّ باز شود، و جبر نقصان در بقیه عمر گردد و عَلَى اللَّه التّکْلان. و مشتمل نمودم آن را به دو مقاله و یک مقدمه و یک خاتمه.